06-03-2021، 19:18
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-03-2021، 19:18، توسط SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ.)
داستان سامانتا[آمادگی برای اتفاقات فصل 4]:
سامانتا مکسیس توسط مادر ناشناس خود در سال 1934 متولد شد و بعد از مرگ مادرش در زمان کودکی سامانتا،مکسیس برای او مادری میکرد
مکسیس متوجه شد که سامانتا از هر کسی به خودش نزدیکتر است و به خدا هیچ اعتقادی ندارد
اما مکسیس به دلیل تحقیقات مهمش فردی به نام دکتر ادوارد ریکتافن را استخدام کرد و سامانتا را نادیده گرفت
مکسیس نتوانست نتیجه آزمایش های خود را روی سامانتا مشاهده کند
اما ریکتافن از او و دخترش متنفر شد به دلیل وابستگی بیش از حد پدر و دختر
ریکتافن موفق شد که یک دستگاه تلپورت بسازد و سامانتا را به همراه عروسکش و سگش(فلافی)به ایستگاه گریفین در کره ماه تلپورت کند
سامانتا در آنجا وحشت زده شد و تونست با کار هایی عجیب با ام پی دی(شیطان)ارتباط برقرار کند و کنترل زامبی های عنصر 115 را به دست گیرد
سامانتا توسط ریکتافن نفرین شد،گروف و مانتی مجبور شدن که این قضیه رو به مکسیس بگن،مکسیس مجبور شد به غیر از مانتی و گروف تمام اعضای گروه 935 را بکشد
مکسیس بعد از این قضیه خودکشی کرد و گروف و مانتی راه خود را از گروه جدا کردند
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سامانتا مکسیس توسط مادر ناشناس خود در سال 1934 متولد شد و بعد از مرگ مادرش در زمان کودکی سامانتا،مکسیس برای او مادری میکرد
مکسیس متوجه شد که سامانتا از هر کسی به خودش نزدیکتر است و به خدا هیچ اعتقادی ندارد
اما مکسیس به دلیل تحقیقات مهمش فردی به نام دکتر ادوارد ریکتافن را استخدام کرد و سامانتا را نادیده گرفت
مکسیس نتوانست نتیجه آزمایش های خود را روی سامانتا مشاهده کند
اما ریکتافن از او و دخترش متنفر شد به دلیل وابستگی بیش از حد پدر و دختر
ریکتافن موفق شد که یک دستگاه تلپورت بسازد و سامانتا را به همراه عروسکش و سگش(فلافی)به ایستگاه گریفین در کره ماه تلپورت کند
سامانتا در آنجا وحشت زده شد و تونست با کار هایی عجیب با ام پی دی(شیطان)ارتباط برقرار کند و کنترل زامبی های عنصر 115 را به دست گیرد
سامانتا توسط ریکتافن نفرین شد،گروف و مانتی مجبور شدن که این قضیه رو به مکسیس بگن،مکسیس مجبور شد به غیر از مانتی و گروف تمام اعضای گروه 935 را بکشد
مکسیس بعد از این قضیه خودکشی کرد و گروف و مانتی راه خود را از گروه جدا کردند
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سامانتا فکر میکرد که ریکتافن پدرش را کشته بنابراین توانست کنترل تمام زامبی های عنصر 115 را به دست بگیرد،عروسک خود را و سگش فلافی را شیطانی کند
اما مکسیس دیگری از تلپورت وارد دنیا واقعی شد و از این قضیه با خبر بود.ریکتافن معامله ای با مکسیس ساخت که دخترش سامانتا را با قدرت کنترل زامبی ها عوض کند
ریکتافن قدرت را میگیرد اما بعد مکسیس را میکشد،خشم در چشمان سامانتا فرو میره و اون مجبوره دستور حمله زامبی ها و شیاطین را به ریکتافن بده
اما ریکتافن سعی داره با تلپورت به کره ماه بره تا با سامانتا مقابله کنه.پس از وقایع ماه سامانتا در بدن ریکتافن رها میشود تا اینکه ده سال بعد نقشه پدرش عملی میشود
بعد از فعال شدن دستگاه "قطبش نهایی" به نفع مکسیس در یک مکان شیطانی،او مجبور میشود که روح سامانتا را در بدن ریکتافن استخراج کند
مکسیس روح خود را وارد آگارتا میکند،در همین حال مکسیس و سامانتا خود را ملاقات میکنند،یک پیام خطر از طرف باستان برای سامانتا میاد و او التماس میکند که پدرش را آزاد کنند
سامانتا و مکسیس به طور مداوم با هم صحبت میکنند و حال مکسیس باید تانک دمپسی،نیکولای بلینکی و تاکئو ماساکی و حتی ریکتافن را متقعاد کند تا او را از تله آگارتا نجات دهند
مکسیس معتقد بود که سامانتا کلید همه چیز است؛سامانتا آنها را تهدید میکند،وعده هایی میدهد و حتی با ارتشی از زامبی ها به آنها حمله میکند
ریکتافن تا جایی که میتواند مقاومت میکند و به او میگوید که میداند او چیست و سرانجام ریکتافن پریمیس را آزاد میکند و سامانتا آزاد میشود و مکسیس به خواسته اش میرسد
وی پس از آزاد شدن از آگارتا،به همراه دکتر مانتی به خانه آورده میشود و او را با نسخه دیمنژن 63 پدرش متحد میکند؛مانتی متوجه میشود که او توسط دارک ایتر تسخیر شده
سرانجام مانتی سامانتا را برای مدت نامعلومی به همراه خود برد و با عنوان "بازگرداندن بیگناهی" برگرداند.
اما مکسیس دیگری از تلپورت وارد دنیا واقعی شد و از این قضیه با خبر بود.ریکتافن معامله ای با مکسیس ساخت که دخترش سامانتا را با قدرت کنترل زامبی ها عوض کند
ریکتافن قدرت را میگیرد اما بعد مکسیس را میکشد،خشم در چشمان سامانتا فرو میره و اون مجبوره دستور حمله زامبی ها و شیاطین را به ریکتافن بده
اما ریکتافن سعی داره با تلپورت به کره ماه بره تا با سامانتا مقابله کنه.پس از وقایع ماه سامانتا در بدن ریکتافن رها میشود تا اینکه ده سال بعد نقشه پدرش عملی میشود
بعد از فعال شدن دستگاه "قطبش نهایی" به نفع مکسیس در یک مکان شیطانی،او مجبور میشود که روح سامانتا را در بدن ریکتافن استخراج کند
مکسیس روح خود را وارد آگارتا میکند،در همین حال مکسیس و سامانتا خود را ملاقات میکنند،یک پیام خطر از طرف باستان برای سامانتا میاد و او التماس میکند که پدرش را آزاد کنند
سامانتا و مکسیس به طور مداوم با هم صحبت میکنند و حال مکسیس باید تانک دمپسی،نیکولای بلینکی و تاکئو ماساکی و حتی ریکتافن را متقعاد کند تا او را از تله آگارتا نجات دهند
مکسیس معتقد بود که سامانتا کلید همه چیز است؛سامانتا آنها را تهدید میکند،وعده هایی میدهد و حتی با ارتشی از زامبی ها به آنها حمله میکند
ریکتافن تا جایی که میتواند مقاومت میکند و به او میگوید که میداند او چیست و سرانجام ریکتافن پریمیس را آزاد میکند و سامانتا آزاد میشود و مکسیس به خواسته اش میرسد
وی پس از آزاد شدن از آگارتا،به همراه دکتر مانتی به خانه آورده میشود و او را با نسخه دیمنژن 63 پدرش متحد میکند؛مانتی متوجه میشود که او توسط دارک ایتر تسخیر شده
سرانجام مانتی سامانتا را برای مدت نامعلومی به همراه خود برد و با عنوان "بازگرداندن بیگناهی" برگرداند.