21-02-2021، 19:49
غزل دوّم :
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زنخدان شما
به نام خدا.
همگان با تشبیه آشناییم. مثلاً می گیم چشم یار شبیه گل نرگسه. امّا گاهی وقت ها نه تنها تشبیه می کنیم بلکه برتری هم می بخشیم. مثلاً می گیم سرو های باغ به یار ما رشک(حسرت) می برند. چرا که یار ما از سرو هم بلند قامت تره. پس در وهله اول قامت یار رو تشبیه کردیم به سرو و بعد قامت یار رو بر سرو هم برتری بخشیدیم.
بهش می گند تشبیه تفضیلی مضمر. چرا مضمر ؟ چرا که در بیت پنهان است و شاعر مستقیماً منظورش را به ما نمی رساند.
این جا هم همینه. در وهله اوّل رویِ درخشنده یار رو به ماه تشبیه کرده و بعد برتری هم بخشیده. می گه ماه ، فروغش رو از صورتِ شما می گیره. صورت شما اگه نباشه ماه فروغی نداره.
(ماه در میاد که چی بشه؟ می خواد عزیز کی بشه؟)
در حال حاضر دو واژه "نیک" و "خوب" رو مترادف می دونیم. امّا در ادبیّات کهن نیکی برای اخلاق و صفات باطنی به کار می ره . امّا خوبی برای زیبایی ظاهری.
زنخندان نیز فرورفتگی چانه معشوق است که همچو چاه است.
خوبی و زیبایی که در دنیا وجود دارد آبرویش را از چاه زنخدان یار می گیرد. حالا یک ایهام تناسب زیبا بین آب و چاه وجود دارد.
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
مصراع اول ایهام خارق العاده ای داره.
جان بر لب آمدن در دو معنا :
یک -> کنابه از سختی کشیدن
دو -> یک تشخیص برای جان به کار برده و او را موجودی بدانیم که واقعاً بر لب آمده تا بتواند یار را ببیند.
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
به که نفروشتند مستوری به مستان شما
عافیت و سلامت ، دو مفهوم مقابل ملامت هستند. وقتی کسی عاشق می شود و در پی عاشقی ، رسوای زمانه می شود ؛ یعنی گرفتار ملامت شده است و سلامت و عافیت خود-در معنای آبرومندی- را از دست داده است.
نرگس استعاره از چشم یار هست چرا که گل نرگس همچو چشمِ مستیست که به گوشه ای خیره است.
تصویرش را سرچ بنمایید*
دور نرگست ، هم می تونه معنای اطراف چشم رو بده (مجاز از چشم) و هم دور در معنای روزگار . کسی در روزگارِ چشم تو عافیت ندید و همگی گرفتار ملامت و رسوایی شدند.
همان بهتر که مستوری(در معنای تقوا) به مستان شما(چشمان شما) نفروشند و منصه حضور نگذارند چرا که دچار ملامت خواهند شد.
بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر
زانکه زد بر دیده آبی روی رخشان شما
در نسخه دیوان من و همین طور در سایت های معروف ، ترتیب ابیات غزل به همین صورته امّا من بنده حقیر فکر می کنم این بیت باید بیت دوّم باشد و بعد از مطلع شعر قرار بگیرد. چرا ؟ به دو دلیل.
یک. از لحاظ معنا و ترادف واژگان بین دیده و روی و زنخدان و ایضاً آب و آبرو.
دو.با ردالقافیه آشنایید؟ شاعر قافیه مصراع اول بیت اول رو با قافیه مصراع دوم بیت دوم یکی میاره. بیت اول رو نگاه کنید دوباره .
می گه : ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
این بیت هم قافیه مصراع دومش همینه : زانکه زد بر دیده آبی روی رخشان شما
با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته
بو که بوئی بشنویم از خاک بستان شما
صبا که در غزل پیشین ، معرّف حضورتون شد.
بو دو معنا داره. یکی رایحه و دیگری آرزو.
بو که بوئی بشنویم یعنی تا باشد که رایحه ای از خاک بوستان شما بشنویم.
-ادامه غزل در پستِ بعدی-
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زنخدان شما
به نام خدا.
همگان با تشبیه آشناییم. مثلاً می گیم چشم یار شبیه گل نرگسه. امّا گاهی وقت ها نه تنها تشبیه می کنیم بلکه برتری هم می بخشیم. مثلاً می گیم سرو های باغ به یار ما رشک(حسرت) می برند. چرا که یار ما از سرو هم بلند قامت تره. پس در وهله اول قامت یار رو تشبیه کردیم به سرو و بعد قامت یار رو بر سرو هم برتری بخشیدیم.
بهش می گند تشبیه تفضیلی مضمر. چرا مضمر ؟ چرا که در بیت پنهان است و شاعر مستقیماً منظورش را به ما نمی رساند.
این جا هم همینه. در وهله اوّل رویِ درخشنده یار رو به ماه تشبیه کرده و بعد برتری هم بخشیده. می گه ماه ، فروغش رو از صورتِ شما می گیره. صورت شما اگه نباشه ماه فروغی نداره.
(ماه در میاد که چی بشه؟ می خواد عزیز کی بشه؟)
در حال حاضر دو واژه "نیک" و "خوب" رو مترادف می دونیم. امّا در ادبیّات کهن نیکی برای اخلاق و صفات باطنی به کار می ره . امّا خوبی برای زیبایی ظاهری.
زنخندان نیز فرورفتگی چانه معشوق است که همچو چاه است.
خوبی و زیبایی که در دنیا وجود دارد آبرویش را از چاه زنخدان یار می گیرد. حالا یک ایهام تناسب زیبا بین آب و چاه وجود دارد.
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
مصراع اول ایهام خارق العاده ای داره.
جان بر لب آمدن در دو معنا :
یک -> کنابه از سختی کشیدن
دو -> یک تشخیص برای جان به کار برده و او را موجودی بدانیم که واقعاً بر لب آمده تا بتواند یار را ببیند.
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
به که نفروشتند مستوری به مستان شما
عافیت و سلامت ، دو مفهوم مقابل ملامت هستند. وقتی کسی عاشق می شود و در پی عاشقی ، رسوای زمانه می شود ؛ یعنی گرفتار ملامت شده است و سلامت و عافیت خود-در معنای آبرومندی- را از دست داده است.
نرگس استعاره از چشم یار هست چرا که گل نرگس همچو چشمِ مستیست که به گوشه ای خیره است.
تصویرش را سرچ بنمایید*
دور نرگست ، هم می تونه معنای اطراف چشم رو بده (مجاز از چشم) و هم دور در معنای روزگار . کسی در روزگارِ چشم تو عافیت ندید و همگی گرفتار ملامت و رسوایی شدند.
همان بهتر که مستوری(در معنای تقوا) به مستان شما(چشمان شما) نفروشند و منصه حضور نگذارند چرا که دچار ملامت خواهند شد.
بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر
زانکه زد بر دیده آبی روی رخشان شما
در نسخه دیوان من و همین طور در سایت های معروف ، ترتیب ابیات غزل به همین صورته امّا من بنده حقیر فکر می کنم این بیت باید بیت دوّم باشد و بعد از مطلع شعر قرار بگیرد. چرا ؟ به دو دلیل.
یک. از لحاظ معنا و ترادف واژگان بین دیده و روی و زنخدان و ایضاً آب و آبرو.
دو.با ردالقافیه آشنایید؟ شاعر قافیه مصراع اول بیت اول رو با قافیه مصراع دوم بیت دوم یکی میاره. بیت اول رو نگاه کنید دوباره .
می گه : ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
این بیت هم قافیه مصراع دومش همینه : زانکه زد بر دیده آبی روی رخشان شما
با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته
بو که بوئی بشنویم از خاک بستان شما
صبا که در غزل پیشین ، معرّف حضورتون شد.
بو دو معنا داره. یکی رایحه و دیگری آرزو.
بو که بوئی بشنویم یعنی تا باشد که رایحه ای از خاک بوستان شما بشنویم.
-ادامه غزل در پستِ بعدی-