25-10-2012، 13:13
علیرغم اینکه دولت انگلستان در اروپا بهظاهر از پرچمداران مبارزه با فاشیسم و نازیسم هیتلری بود، اما در ایران پس از جنگ جهانی دوم، بهدلایل متعدد تاریخی خود از پیشگامان رشد آریانیسم و آریاپرستی در قالب
اطوارهای متفاوتی از قبیل پان ایرانیسم و ناسیونالیسم ایرانی گردید.
نخستین دلیل این عملکرد، قصد دولت انگلستان در تحت کنترل درآوردن روشنفکران متمایل به غرب بود. یعنی آن به اصطلاح روشنفکرانی که دلزده از تحلیل و تحقیق عینی و مادی از دلایل عقبماندگی ایران، با پاک کردن صورت مسئله سعی داشتند که ضمن تراشیدن هویتی نژادی برای ایرانیان، مسئولیت عقبماندگی کشور را بر شانۀ اقوام «غیرآریائی» و تأثیر تاریخی آنها، از قبیل اقوام عرب و کرد و بلوچ و غیره بیاندازند.
جلوگیری از رشد سوسیالیسم در ایران توسط ایجاد یک جناح راست افراطی، از اهداف دیگری بود که در نهایت سازماندهی لژهای فراماسونری «آریائی» به دست دولت انگلستان را باعث گردید. نژادی که تا آنموقع در هیچ سند و مدرک تاریخی وجود خارجی نداشت، ناگهان مبدل به هویتی جعلی ساخت انگلستان برای ایرانیان شد. در این میان اردشیر ریپورتر (جاسوس و مزدور انگلستان) در تشکیل لژهای فراماسونری آریائیپرست ازقبیل لژ آریا و لژ کوروش، نقشی تعیین کننده داشت.
در اشاعه این جعلیات بهقدری سرمایهگذاری گردید که پس از مدتی بسیاری از روشنفکران ایرانی بهراستی باور کردند که در جهان نژادی به نام «آریائی» وجود داشته است و تاریخ آن به زمان «کوروش کبیر» باز میگردد! از مجموع این روشنفکران میتوان از تقیزاده، جمالزاده و محمود افشار نام برد.
خاندان پهلوی در ادامۀ این تز انگلیسی، خود مبدل به سرمایهگذاران در تبلیغ نژاد آریائی شدند و این تز به محور اصلی هویت حزب رستاخیز مبدل گردید. حزبی که علامت زرتشتی فروهر را بهتفکرات فاشیستی و نژادپرستانه آلود و آنرا به سمبلی برای نژادپرستی ایرانی مبدل ساخت
اطوارهای متفاوتی از قبیل پان ایرانیسم و ناسیونالیسم ایرانی گردید.
نخستین دلیل این عملکرد، قصد دولت انگلستان در تحت کنترل درآوردن روشنفکران متمایل به غرب بود. یعنی آن به اصطلاح روشنفکرانی که دلزده از تحلیل و تحقیق عینی و مادی از دلایل عقبماندگی ایران، با پاک کردن صورت مسئله سعی داشتند که ضمن تراشیدن هویتی نژادی برای ایرانیان، مسئولیت عقبماندگی کشور را بر شانۀ اقوام «غیرآریائی» و تأثیر تاریخی آنها، از قبیل اقوام عرب و کرد و بلوچ و غیره بیاندازند.
جلوگیری از رشد سوسیالیسم در ایران توسط ایجاد یک جناح راست افراطی، از اهداف دیگری بود که در نهایت سازماندهی لژهای فراماسونری «آریائی» به دست دولت انگلستان را باعث گردید. نژادی که تا آنموقع در هیچ سند و مدرک تاریخی وجود خارجی نداشت، ناگهان مبدل به هویتی جعلی ساخت انگلستان برای ایرانیان شد. در این میان اردشیر ریپورتر (جاسوس و مزدور انگلستان) در تشکیل لژهای فراماسونری آریائیپرست ازقبیل لژ آریا و لژ کوروش، نقشی تعیین کننده داشت.
در اشاعه این جعلیات بهقدری سرمایهگذاری گردید که پس از مدتی بسیاری از روشنفکران ایرانی بهراستی باور کردند که در جهان نژادی به نام «آریائی» وجود داشته است و تاریخ آن به زمان «کوروش کبیر» باز میگردد! از مجموع این روشنفکران میتوان از تقیزاده، جمالزاده و محمود افشار نام برد.
خاندان پهلوی در ادامۀ این تز انگلیسی، خود مبدل به سرمایهگذاران در تبلیغ نژاد آریائی شدند و این تز به محور اصلی هویت حزب رستاخیز مبدل گردید. حزبی که علامت زرتشتی فروهر را بهتفکرات فاشیستی و نژادپرستانه آلود و آنرا به سمبلی برای نژادپرستی ایرانی مبدل ساخت