گفتگوی ازاد نسخه ۳۹۵

[Âɴɢ℮ℓ Evιℓ]

آرمین داداشی بیا بغلم ببینم چته

---

دست بهم نمیزنیا
اونموقع که عاشقت بودم چه غلطی خوردی؟؟
برو با همون دوستای مهمت بگرد

---

چت شده؟؟ تو برام مهم تری اون موقع احمق بودم نمیفهمیدم

---

آره جون خودت حالا ولت کردن یادم افتادی؟
یادته آخراش چقدر گریه کردم؟؟ هنننن

---

یادمه ولی خو... تو که مهربون بودی الانم باش منو ببخش

---

یادته چیا بهم میگفتی؟؟ همون شبی که گفتی تو برعکس بقیه ترکم نمیکنی؟
هه یادته بچه ها شیپمون میکردن و تو میگفتی عب نداره؟
چیشد آخراش ترکم کردی؟ چیشد این احساسی بودنم باعث آبروریزیت شد؟؟
میدونی چند ماه منتظر برگردنت بودم؟؟
میدونی چقدر دلم برا حرفای گرمت و آغوش گرم ترت تنگ شده بود؟؟
خیلی عذابم دادی پسر

---

الان که تنهایی میبینی که فقط من پیشت برگشتم

---

نه تو خودت اگه تنها نبودی نمیومدی
تو دلت از یه جای دیگه شکست و رو سر من خالی کردی
ولی من هیچی نگفتم
به جای عشقم و داداشی بهم گفتی آرمین خان !!
همه اینا رو تحمل کردم تا سایه ت از سرم کم نشه