06-10-2020، 20:20
نشسته بود روی زمین و داشت یه تیكه هایی رو از روی زمین جمع می كرد.
بهش گفتم: كمك نمی خوای؟ گفت:نه.
گفتم: خسته می شی بذارخوب كمكت كنم دیگه.
گفت: نه خودم جمع می كنم.
گفتم:حالا تیكه ها چی هست؟بد جوری شكسته معلوم نیست چیه؟
نگاه معنی داری كرد و گفت:قلبم. این تیكه های قلب منه كه شكسته. خودم باید جمعش كنم
بعدش گفت : می دونی چیه رفیق؟آدمای این دوره زمونه دل داری بلد نیستن.
وقتی می خوای یه دل پاك و بی ریا رو به دستشون بسپری هنوز تو دستشون نگرفته میندازنش زمین و می شكوننش......
میخوام تیكه ها ش رو بسپرم به دست صاحب اصلیش اون دل داری خوب بلده
آخه می دونی اون خودش گفته كه قلبهای شكسته رو خیلی دوست داره
تیكه های شكسته ی قلبش رو جمع كرد و یواش یواش ازم دور شد. و من توی این
فكر كه چرا ما آدما دل داری بلد نیستیم !
دلم می خواست بهش بگم خوب چرا دلت رو می سپردی دست هر كسی؟
انگاری فهمید تو دلم چی گفتم. بر گشت و گفت: دلم رو به دست هر كسی نسپردم اون برای من هر كسی نبود.(:
بهش گفتم: كمك نمی خوای؟ گفت:نه.
گفتم: خسته می شی بذارخوب كمكت كنم دیگه.
گفت: نه خودم جمع می كنم.
گفتم:حالا تیكه ها چی هست؟بد جوری شكسته معلوم نیست چیه؟
نگاه معنی داری كرد و گفت:قلبم. این تیكه های قلب منه كه شكسته. خودم باید جمعش كنم
بعدش گفت : می دونی چیه رفیق؟آدمای این دوره زمونه دل داری بلد نیستن.
وقتی می خوای یه دل پاك و بی ریا رو به دستشون بسپری هنوز تو دستشون نگرفته میندازنش زمین و می شكوننش......
میخوام تیكه ها ش رو بسپرم به دست صاحب اصلیش اون دل داری خوب بلده
آخه می دونی اون خودش گفته كه قلبهای شكسته رو خیلی دوست داره
تیكه های شكسته ی قلبش رو جمع كرد و یواش یواش ازم دور شد. و من توی این
فكر كه چرا ما آدما دل داری بلد نیستیم !
دلم می خواست بهش بگم خوب چرا دلت رو می سپردی دست هر كسی؟
انگاری فهمید تو دلم چی گفتم. بر گشت و گفت: دلم رو به دست هر كسی نسپردم اون برای من هر كسی نبود.(: