02-10-2020، 12:16
سلیم یکم، (زادهٔ ۱۰ اکتبر ۱۴۷۰ _ فوت ۲۲ سپتامبر ۱۵۲۰؛ به ترکی عثمانی؛ سلطان یاوُز سلیم اول) سومین پسر بایزید دوم از همسرش گلبهار خاتون بود. او پس از کشتن ولیعهد و برادر دیگرش، پدرش را به دنبال کودتایی از سلطنت خلع کرد و در سال ۱۵۱۲ بهجای پدرش سلطان امپراتوری عثمانی شد و تا پایان سلطنت هشت ساله خود، سرزمین عثمانی را که وسعتش ۲٫۳۷۵٫۰۰۰ کیلومتر مربع بود، پس از هشت سال به وسعت۶٫۵۵۷٫۰۰۰ کیلومتر مربع رساند. تاریخنگاران ترک او را «یاووز (یاوُز)» یعنی بُرنده و قاطع و ثابتقدم لقب دادهاند. اروپاییان او را «سهمناک» خواندهاند.دوران شاهزادگی
شاهزاده سلیم درسن ۱۱ سالگی به فرمان پدرش به ترابزون رفت و تاسال ۱۵۱۰ فرماندار ترابزون بود. او در سال ۱۴۹۳ با حفصه خانم، دختر منیلی گیرای خان کریمه ازدواج کرد و در سال ۱۴۹۴ پسرشان شاهزاده سلیمان به دنیا آمد. سلیم در سال ۱۵۱۰ مادرش را از دست داد. سلیم بر خلاف برادر بزرگترش که خویی نرم داشت و از جنگ دوری میجست، جنگ جو و شجاع بود به همین دلیل سپاه ینیچری به طرفداری از وی پرداختند و خواستار سلطنت سلیم شدند و او در سال ۱۵۱۱ علیه پدر و برادرش شورش کرد، او سرانجام در سال ۱۵۱۲ برادرش شاهزاده احمد را شکست داد سپس وارد استانبول شد و پدرش را از سلطنت خلع کرد و خود جانشین او شد، سلیم بعد از به حکومت رسیدن به جنگ با شاهزاده کورکود، برادر دیگر خود پرداخت و در سال ۱۵۱۳ او را شکست داد و پسر خود، شاهزاده سلیمان را به حکمرانی مانیسا منسوب کرد.
سلطنت
سلیم در آغاز حکومت خود قصد گسترش حکومت داشت، اما در ابتدا باید تشکیلات داخلیاش را سازماندهی میکرد بههمین دلیل به تقویت ینیچریها پرداخت سپس برای اینکه تهدیدی از جانب اروپا او را تهدید نکند با دولت ونیز و مجارستان پیمان تجاری بست سپس به سمت ایران لشکر کشی کرد و با شکست حکومت صفوی در جنگ چالدران توانست سرزمینهای عراق و بخش بزرگی از کردستان را به قلمرو خود اضافه کند سپس به سمت شام لشکر کشید و با تصرف شام در سال ۱۵۱۴ بهسمت مصر روانه شد و در سال ۱۵۱۷ طی جنگهایی مصر را نیز تصرف کرد و به حکومت سلطنت مملوک (مصر) پایان داد. سلطان سلیم با پایان دادن به تصرفاتش، خود را حاکم مطلق جهان اسلام میدانست و اولین سلطان امپراتوری عثمانی بود که خود را خلیفه مسلمین خواند.
توجه به فرهنگ و ادب
سلیم، با همهٔ سنگدلیاش، از دانش و ادب بیبهره نبود و از تشویق شاعران فارسیگوی دریغ نمیکرد. خود به فارسی شعر میسرود و «سلیم» یا «سلیمی» تخلص میکرد. دیوانی مشتمل بر دو هراز بیت فارسی دارد، اما گویا تنها یک بیت شعر به ترکی از او بر جای ماندهاست.[۱] وی علمای دینی و اهل فضل و ادب را گرامی میداشت و در مذهب تسنن سختگیر و زودکُش بود.
سلیم، به تاریخ نیز علاقهمند بود و بهرغم سنگدلی، به مصاحبت با عالمان علاقه داشت، به آنان احترام فراوان میگذاشت و بسیاری از آنان را به مسئولیتهای مهم میگماشت. وی شاعران و نویسندگان را همراه خود به میدانهای نبرد میبرد تا شرح صحنههای جنگ را بنویسند یا به نظم درآورند و اشعاری بسرایند تا اخبار و رویدادها را در آن بگنجانند و برای نسل بعد به یادگار بگذارند.
جنگ با صفویان
سلطان سلیم یکم که شیعیان را مشرک میدانست و خود را نیز خلیفه تمامی مسلمانان جهان میخواند به قصد اشغال کامل ایران با لشکری عظیم به این کشور لشکرکشی کرد. شاه اسماعیل به قصد دفع حمله عثمانیان که پس از فتح دیاربکر مستقیم راه تبریز را در پیش گرفته بودند با جمعآوری حدود ۵۰ هزار سرباز در مقابل ۲۰۰ هزار سپاه عثمانی به غرب لشکر کشید و به رغم کمبود نیرو و استفاده سپاه مهاجم از توپخانه در نبرد چالدران (۸۹۳ ه. ق) آن چنان دلیرانه فرماندهی کرد و خود در میدان نبرد به همراه همسرش تاجلی بیگم جنگید که بهرغم شکست خوردن، نبرد او در زمره نبردهای بزرگ تاریخ و از افتخارات ایرانیان محسوب میشود. شایان ذکر است که مطابق شواهد تاریخی، سلیم علاقه و ارادت خاصی به ایران داشته و آن سرزمین را مقدس میپنداشته و هنگام مخاطب قرار دادن سربازان خود، از آنان میخواهد که آهسته قدم بردارند، زیرا ایران سرزمین بزرگان است.
در این جنگ ۴۹۰۰۰ سرباز ایرانی که تنها از سلاحهای سرد مانند شمشیر و نیزه استفاده میکردند در برابر سپاه دویست هزار نفری عثمانی که مجهز به توپ و تفنگ بود به سختی ایستادگی کرد . کشته شدگان سپاه ایران که 27000 تن تخمین زده شدهاند در شهر اردبیل در کنار بقعه شیخ صفی الدین به خاک سپرده شدند و کشته شدگان جنگ برای عثمانیها بیش از 55000 تن تخمین زده می شود.ترکان عثمانی در این جنگ تقریبا قسمت نسبتا بزرگی از کردستان را به اشغال خود درآورند. اشغال بخشهایی از آذربایجان توسط عثمانی تا زمان شاه عباس اول ادامه داشت.
خانواده
همسران
حفصه سلطان، وی اولین همسر سلطان سلیم و اولین زن در تاریخ عثمانی بود که والده سلطان لقب گرفت و مادر سلیمان قانونی بود.
عایشه خاتون، وی دومین همسر سلطان سلیم و پیش از آن همسر برادر متوفی وی شاهزاده محمد بود.
فرزندان
سلطان سلیمان قانونی (تولد ۶ نوامبر ۱۵۹۴ ترابزون – درگذشت ۶ سپتامبر ۱۵۶۶ سیگتوار، در مقبره سلیمان یکم در مسجد سلیمانیه دفن شد) پسر حفصه سلطان
حفصه سلطان، (درگذشت ۱۰ ژوئیه ۱۵۳۸ استانبول در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) در سال ۱۵۱۲ با دوغانیکزاده احمد پاشا و در سال ۱۵۱۶ با اسکندر پاشا ازدواج کرد.
خدیجه سلطان، (درگذشت ۱۵۵۶ استانبول، در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) در سال ۱۵۱۲ با اسکندر پاشا و در سال ۱۵۱۷ با چوبان مصطفی پاشا ازدواج کرد.
بیخان سلطان، (درگذشت ۱۵۵۹ استانبول، در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) در سال ۱۵۱۴ با داماد فرهاد پاشا و در سال ۱۵۲۵ با داماد محمد پاشا ازدواج کرد.
فاطمه سلطان (درگذشت ۱۵۷۰ استانبول، در مقبره قره احمد پاشا دفن شد) در سال ۱۵۱۶ با داماد مصطفی پاشا، در سال ۱۵۲۲ با قره احمد پاشا و در سال ۱۵۵۶ با خادم ابراهیم پاشا ازدواج کرد.
شاه سلطان (درگذشت ۱۵۷۰/۷۲ استانبول، در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) در سال ۱۵۲۳ با داماد چلبی لطفی پاشا ازدواج کرد. نام کامل او شاهخوبان بود.
گوهرخان سلطان، (در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) درسال ۱۵۰۹ با سلطانزاده اسفندیاراوغلو محمد پاشا ازدواج کرد، همسرش در جنگ چالدران کشته شد.
شاهزاده سلیم درسن ۱۱ سالگی به فرمان پدرش به ترابزون رفت و تاسال ۱۵۱۰ فرماندار ترابزون بود. او در سال ۱۴۹۳ با حفصه خانم، دختر منیلی گیرای خان کریمه ازدواج کرد و در سال ۱۴۹۴ پسرشان شاهزاده سلیمان به دنیا آمد. سلیم در سال ۱۵۱۰ مادرش را از دست داد. سلیم بر خلاف برادر بزرگترش که خویی نرم داشت و از جنگ دوری میجست، جنگ جو و شجاع بود به همین دلیل سپاه ینیچری به طرفداری از وی پرداختند و خواستار سلطنت سلیم شدند و او در سال ۱۵۱۱ علیه پدر و برادرش شورش کرد، او سرانجام در سال ۱۵۱۲ برادرش شاهزاده احمد را شکست داد سپس وارد استانبول شد و پدرش را از سلطنت خلع کرد و خود جانشین او شد، سلیم بعد از به حکومت رسیدن به جنگ با شاهزاده کورکود، برادر دیگر خود پرداخت و در سال ۱۵۱۳ او را شکست داد و پسر خود، شاهزاده سلیمان را به حکمرانی مانیسا منسوب کرد.
سلطنت
سلیم در آغاز حکومت خود قصد گسترش حکومت داشت، اما در ابتدا باید تشکیلات داخلیاش را سازماندهی میکرد بههمین دلیل به تقویت ینیچریها پرداخت سپس برای اینکه تهدیدی از جانب اروپا او را تهدید نکند با دولت ونیز و مجارستان پیمان تجاری بست سپس به سمت ایران لشکر کشی کرد و با شکست حکومت صفوی در جنگ چالدران توانست سرزمینهای عراق و بخش بزرگی از کردستان را به قلمرو خود اضافه کند سپس به سمت شام لشکر کشید و با تصرف شام در سال ۱۵۱۴ بهسمت مصر روانه شد و در سال ۱۵۱۷ طی جنگهایی مصر را نیز تصرف کرد و به حکومت سلطنت مملوک (مصر) پایان داد. سلطان سلیم با پایان دادن به تصرفاتش، خود را حاکم مطلق جهان اسلام میدانست و اولین سلطان امپراتوری عثمانی بود که خود را خلیفه مسلمین خواند.
توجه به فرهنگ و ادب
سلیم، با همهٔ سنگدلیاش، از دانش و ادب بیبهره نبود و از تشویق شاعران فارسیگوی دریغ نمیکرد. خود به فارسی شعر میسرود و «سلیم» یا «سلیمی» تخلص میکرد. دیوانی مشتمل بر دو هراز بیت فارسی دارد، اما گویا تنها یک بیت شعر به ترکی از او بر جای ماندهاست.[۱] وی علمای دینی و اهل فضل و ادب را گرامی میداشت و در مذهب تسنن سختگیر و زودکُش بود.
سلیم، به تاریخ نیز علاقهمند بود و بهرغم سنگدلی، به مصاحبت با عالمان علاقه داشت، به آنان احترام فراوان میگذاشت و بسیاری از آنان را به مسئولیتهای مهم میگماشت. وی شاعران و نویسندگان را همراه خود به میدانهای نبرد میبرد تا شرح صحنههای جنگ را بنویسند یا به نظم درآورند و اشعاری بسرایند تا اخبار و رویدادها را در آن بگنجانند و برای نسل بعد به یادگار بگذارند.
جنگ با صفویان
سلطان سلیم یکم که شیعیان را مشرک میدانست و خود را نیز خلیفه تمامی مسلمانان جهان میخواند به قصد اشغال کامل ایران با لشکری عظیم به این کشور لشکرکشی کرد. شاه اسماعیل به قصد دفع حمله عثمانیان که پس از فتح دیاربکر مستقیم راه تبریز را در پیش گرفته بودند با جمعآوری حدود ۵۰ هزار سرباز در مقابل ۲۰۰ هزار سپاه عثمانی به غرب لشکر کشید و به رغم کمبود نیرو و استفاده سپاه مهاجم از توپخانه در نبرد چالدران (۸۹۳ ه. ق) آن چنان دلیرانه فرماندهی کرد و خود در میدان نبرد به همراه همسرش تاجلی بیگم جنگید که بهرغم شکست خوردن، نبرد او در زمره نبردهای بزرگ تاریخ و از افتخارات ایرانیان محسوب میشود. شایان ذکر است که مطابق شواهد تاریخی، سلیم علاقه و ارادت خاصی به ایران داشته و آن سرزمین را مقدس میپنداشته و هنگام مخاطب قرار دادن سربازان خود، از آنان میخواهد که آهسته قدم بردارند، زیرا ایران سرزمین بزرگان است.
در این جنگ ۴۹۰۰۰ سرباز ایرانی که تنها از سلاحهای سرد مانند شمشیر و نیزه استفاده میکردند در برابر سپاه دویست هزار نفری عثمانی که مجهز به توپ و تفنگ بود به سختی ایستادگی کرد . کشته شدگان سپاه ایران که 27000 تن تخمین زده شدهاند در شهر اردبیل در کنار بقعه شیخ صفی الدین به خاک سپرده شدند و کشته شدگان جنگ برای عثمانیها بیش از 55000 تن تخمین زده می شود.ترکان عثمانی در این جنگ تقریبا قسمت نسبتا بزرگی از کردستان را به اشغال خود درآورند. اشغال بخشهایی از آذربایجان توسط عثمانی تا زمان شاه عباس اول ادامه داشت.
خانواده
همسران
حفصه سلطان، وی اولین همسر سلطان سلیم و اولین زن در تاریخ عثمانی بود که والده سلطان لقب گرفت و مادر سلیمان قانونی بود.
عایشه خاتون، وی دومین همسر سلطان سلیم و پیش از آن همسر برادر متوفی وی شاهزاده محمد بود.
فرزندان
سلطان سلیمان قانونی (تولد ۶ نوامبر ۱۵۹۴ ترابزون – درگذشت ۶ سپتامبر ۱۵۶۶ سیگتوار، در مقبره سلیمان یکم در مسجد سلیمانیه دفن شد) پسر حفصه سلطان
حفصه سلطان، (درگذشت ۱۰ ژوئیه ۱۵۳۸ استانبول در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) در سال ۱۵۱۲ با دوغانیکزاده احمد پاشا و در سال ۱۵۱۶ با اسکندر پاشا ازدواج کرد.
خدیجه سلطان، (درگذشت ۱۵۵۶ استانبول، در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) در سال ۱۵۱۲ با اسکندر پاشا و در سال ۱۵۱۷ با چوبان مصطفی پاشا ازدواج کرد.
بیخان سلطان، (درگذشت ۱۵۵۹ استانبول، در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) در سال ۱۵۱۴ با داماد فرهاد پاشا و در سال ۱۵۲۵ با داماد محمد پاشا ازدواج کرد.
فاطمه سلطان (درگذشت ۱۵۷۰ استانبول، در مقبره قره احمد پاشا دفن شد) در سال ۱۵۱۶ با داماد مصطفی پاشا، در سال ۱۵۲۲ با قره احمد پاشا و در سال ۱۵۵۶ با خادم ابراهیم پاشا ازدواج کرد.
شاه سلطان (درگذشت ۱۵۷۰/۷۲ استانبول، در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) در سال ۱۵۲۳ با داماد چلبی لطفی پاشا ازدواج کرد. نام کامل او شاهخوبان بود.
گوهرخان سلطان، (در مقبره سلیم یکم در مسجد یاوز سلیم دفن شد) درسال ۱۵۰۹ با سلطانزاده اسفندیاراوغلو محمد پاشا ازدواج کرد، همسرش در جنگ چالدران کشته شد.