31-08-2020، 14:55
#پارت_ده
بازم صب و صدای نکرش بازم مدرسه و ناظما و معلمای عن بازم خستگی بازم خاب اما امروز باید میرفتم باشگاه پس میدیدمش?
وای موهامو چیکار کنم باید قشنگ ببافم دوتایی؟چارتایی؟ شیش تایی؟ اره هشت تایی میبافم
همون جور خسته و کوفته ناهارمو خوردم نشستم موهامو بافتم ک تا ساعت سه و نیم طول کشید رفتم تو اشپزخونه اب بخورم ک دیدم ننم همونجا رو کاناپه خابیده بابام پایین رو فرش خابیده بود ایول سری پریدم تو اتاقشون رفتم گوشیمو برداشتم روشن ک کردم سری رفتم واتساپ ک گفته بود من بد ندادم.
پیام بعدیش گفته بودی خوبی؟
واسش تایپ کردم اره خوبم تو خوبی؟میای باشگاه؟
از پیویش رفتم جواب بقیه رو بدم ک دیدم پی داد، ن بابا اینم بلده زود سین کرده
اون:شکر. اره میام تو چی؟
_:منم میام پس میبینمت.
ن سین کرد ن جواب داد باز رگ بیشعوریش باد کرد.رفتم تو اتاق فردا همش درسای چرت داشتیم اخه کی حال دفاعی داره اه اه جمله اولو خوندم رفتم رفت پیشش بش میخورد از اون لاشیای چس مثلا مغرور باشه ایش دختر توعم احمقی با این حسای گهت ولی خب چرا قضاوت کنم شاید اینطور نباشه خودمم هر کی نشناستم فک میکنه اون کارام اوه اوه ساعتو پنج و نیمه رفتم بابامو بیدار کردم خودمم لباس پوشیدم شیش از خونه زدم بیرون ده دیقه بعد باشگاه بودم رفتم تو رختکن لباس عوض کردم نشستم منتظر بچه ها و از همه مهم تر اون...
بازم صب و صدای نکرش بازم مدرسه و ناظما و معلمای عن بازم خستگی بازم خاب اما امروز باید میرفتم باشگاه پس میدیدمش?
وای موهامو چیکار کنم باید قشنگ ببافم دوتایی؟چارتایی؟ شیش تایی؟ اره هشت تایی میبافم
همون جور خسته و کوفته ناهارمو خوردم نشستم موهامو بافتم ک تا ساعت سه و نیم طول کشید رفتم تو اشپزخونه اب بخورم ک دیدم ننم همونجا رو کاناپه خابیده بابام پایین رو فرش خابیده بود ایول سری پریدم تو اتاقشون رفتم گوشیمو برداشتم روشن ک کردم سری رفتم واتساپ ک گفته بود من بد ندادم.
پیام بعدیش گفته بودی خوبی؟
واسش تایپ کردم اره خوبم تو خوبی؟میای باشگاه؟
از پیویش رفتم جواب بقیه رو بدم ک دیدم پی داد، ن بابا اینم بلده زود سین کرده
اون:شکر. اره میام تو چی؟
_:منم میام پس میبینمت.
ن سین کرد ن جواب داد باز رگ بیشعوریش باد کرد.رفتم تو اتاق فردا همش درسای چرت داشتیم اخه کی حال دفاعی داره اه اه جمله اولو خوندم رفتم رفت پیشش بش میخورد از اون لاشیای چس مثلا مغرور باشه ایش دختر توعم احمقی با این حسای گهت ولی خب چرا قضاوت کنم شاید اینطور نباشه خودمم هر کی نشناستم فک میکنه اون کارام اوه اوه ساعتو پنج و نیمه رفتم بابامو بیدار کردم خودمم لباس پوشیدم شیش از خونه زدم بیرون ده دیقه بعد باشگاه بودم رفتم تو رختکن لباس عوض کردم نشستم منتظر بچه ها و از همه مهم تر اون...