내 삶은 밑바닥 낭떠러지
زندگی من توی بدترین شرایط ممکن بود، من تو لبه پرتگاه بودم
어두운 터널 속을 걷고 있어
و من توی یک تونل تاریک قدم میذارم
내게 잔인하고 두려운 하루를
روز های بی رحم و پر از ترس
홀로 버티고 있어
که من تنهایی به سختی گذروندمشون
멀어져 가는 교실복도
راهرو های کلاس
낯선 길 위에 지지리도
دور تر و دور تر میشن
복도 없지 내가 맞는 길을
و من به یک راه نا آشنا قدم میذارم
가는가에 답 할 지도도
من خیلی بد شانسم
하나 없이 위로 가는 길은
توی این راهی که هستم
절대 다신 뒤로
حتی یک نقشه هم ندارم
가기 싫은 막막한 미로야
هیچ راهی برای بالا رفتن نیست
피눈물 대신 피땀 흘리며
چیزی که من توش بودم یه راهه پرپیچ و خم بود
나를 위로해
نمیخوام دوباره به اونجا برگردم
사람들은 내게 말해
من به خودم تسلی میدم که به جای اشک های خونیم
그 정도의 고비는
عرق های خونیم عرق های جاری بشن
지나가는 소나기라고
اونا بهم میگن که
성공을 낚으려면 두려워도
اینجور تپه ها فقط رهگذرن
실패라는 덫을 깔라고
اگر موفقیت میخوای
그래 나는 고통이란
تله ای به اسمِ شکست بزار پس اره
미끼를 덥석 문채
من طعمه ای به اسم درد رو گاز گرفتم
방황하는 거야 지친 열정의
من سرگردونم
날개를 잠시 접어둔 채
با بال های خالی از اشتیاقم که موقتا تا شدن
내 삶은 밑바닥 낭떠러지
زندگی من توی بدترین شرایط ممکن بود، من تو لبه پرتگاه بودم
어두운 터널 속을 걷고 있어
و من توی یک تونل تاریک قدم میذارم
내게 잔인하고 두려운 하루를
روز های بی رحم و پر از ترس
홀로 버티고 있어
که من تنهایی به سختی گذروندمشون
손을 내 밀어도 날 잡아줄 사람은
دستمو به سمت بیرون دراز کردم
아무도 없어
اما هیچکس نبود که دستمو بگیره
내 아픔 내 눈물을 타고
ولی کسی نیست که بگیرتش
위로 빠져나가고 있어
اونا میرن بالا که روی درد و اشکام سواری کنن
I'm on a Hellevator
من در آسانسور جهنمی هستم (آسانسوری که به جهنم میره)
My Hellevator
آسانسور جهنمی من
I'm on a Hellevator
من در آسانسور جهنمی هستم (آسانسوری که به جهنم میره)
My Hellevator
آسانسور جهنمی من
I'm on a Hellevator
من در آسانسور جهنمی هستم (آسانسوری که به جهنم میره)
아무것도 없어
هیچی وجود نداره
날 위한 손길은 걱정
هیچکسی نیست که درباره من اهمیت بده یا نگرانم باشه
하나 없이 차가운 말들뿐
فقط حرف های سردی رو میشنوم که بهم میگن
엉터리 꿈은 좀 접어
بهم میگن باید تسلیم بشم
포기란 말들이
و از رویاهام دست بکشم
내 귀를 때려가며
این حرفای نا امید کننده
절망감만 커져가
به گفته شدن ادامه میدن
희망이란 하늘을
فقط یاس و نا امیدی در من بیشتر و بیشتر شد
주변 사람의 손으로 가린다
آسمونِ امیدم با دستهای دیگران پوشونده شد
날 살려 기도하며 버티고 있어
من دعا میکردم با تحمل همه سختی ها زنده بمونم
날 째려보는 따가운 시선들에
날 째려보는 따가운 시선들에
چشمهای خیره کننده ای که به من خیره میشن
실성하지 하네 마네 잘 되어 봤자
실성하지 하네 마네 잘 되어 봤자
من خوب نیستم
누군가의 광대
حتی اگه موفق میشدم هم
로 밖에 안 남을 넌 가수라는
مهره بازی کَس دیگه ای میشدم
직업은 집어 쳐
پس بهم میگفتن از این کار دست بکش و بیخیالش شو
그 말을 들으며 약해져만 가는
بخاطر خواننده شدن ؛ من ضعیف و ضعیف تر شدم
내 자신을 밀쳐 더
ولی من به انگیزه دادن به خودم ادامه دادم
내 삶은 밑바닥 낭떠러지
زندگی من توی بدترین شرایط ممکن بود، من تو لبه پرتگاه بودم
어두운 터널 속을 걷고 있어
و من توی یک تونل تاریک قدم میذارم
내게 잔인하고 두려운 하루를
روز های بی رحم و پر از ترس
홀로 버티고 있어
که من تنهایی به سختی گذروندمشون
손을 내 밀어도 날 잡아줄 사람은
دستمو به سمت بیرون دراز کردم
아무도 없어
اما هیچکس نبود که دستمو بگیره
내 아픔 내 눈물을 타고 위로
درد ها و اشکها رو سپری میکنم
빠져나가고 있어
در حالی که سعی میکنم از موانع عبور کنم
I'm on a Hellevator
من در آسانسور جهنمی هستم (آسانسوری که به جهنم میره)
My Hellevator
آسانسور جهنمی من
I'm on a Hellevator
من در آسانسور جهنمی هستم (آسانسوری که به جهنم میره)
My Hellevator
آسانسور جهنمی من
I'm on a Hellevator
من در آسانسور جهنمی هستم (آسانسوری که به جهنم میره)
찾아내 출구는 어디에
دارم تلاش میکنم که راهی برای خروج پیدا کنم
어둠 속에 갇혀있던 나를 끌어내
تا خودمو از این تاریکی که توش گیر افتادم نجات بدم
좀 더 발악해 이곳을 run away
سخت تر میجنگم تا از این جا فرار کنم
I'm on the Hellevator 난 올라갈게
من تو اسانسورجهنمیم، قراره بالا برم
어두웠던 내 과거 탈출해
و از گذشته تاریکم فرار کنم
내 깜깜했던 앞길을 비춰
و توی مسیری که پیش رومه بدرخشم
미쳐버릴 듯 지겨운 시간
فرار میکنم تا همه اون زمان هایی که از خستگی میمردم رو
잊혀져 버릴 듯 이 길을 뛰어
بالاخره بتونم فراموش کنم
외면하던 새로운 시작의
پس وقتی که زنگ آغاز جدید به صدا در اومد
종소리가 울리며
من خلاص میشم
나는 올라탔지 내 손을 잡고
دست منو بگیر
펜트하우스로 데려다 줄
و منو ببر به پنت هاوس
My Hellevator
آسانسور جهنمی من
I'm on a Hellevator
من در آسانسور جهنمی هستم (آسانسوری که به جهنم میره)
My Hellevator
آسانسور جهنمی من
I'm on a Hellevator
من در آسانسور جهنمی هستم (آسانسوری که به جهنم میره)