02-08-2020، 16:48
نامه ای از طرفِ خدا (:
سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من نه تو را رها کردهام و نه با تو دشمنی کردهام. (ضحی 1-2)
افسوس که هرکس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی. (یس30)
و هر پیامی از پیامهایم که به تو رسید، از آن روی گردانیدی. (انعام 4)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشتهام. (انبیا 87)
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرو رفتند و تمام موجودیتت لرزید، چه لرزشی.
گفتم کمکهایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی، چه گمانهایی. (احزاب 10)
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری.
پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی، که من مهربانترینم در بازگشتن. (توبه 118)
وقتی در تاریکیها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی.
تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی. ( انعام 63-64 )
این عادت دیرینهات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی.
و هر وقت سختی به تو رسید از من ناامید شدهای. (اسرا 83)
آیا من برنداشتم از دوشت باری که میشکست پشتت را؟ ( شرح 2-3)
من همانم که میدانم در روز روحت چه جراحتهایی بر میدارد.
و در شب روحت را در خواب به تمامی باز میستانم تا به آن آرامش دهم.
و روز بعد دوباره آن را به زندگی بر میانگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه میدهم. ( انعام 60 )
من همانم که وقتی میترسی به تو امنیت میدهم. ( قریش 3 )
برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم. ( فجر 28-29 )
تا یک بار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54 )