20-07-2020، 19:59
#پارت_چهارم
اه این صدای چیه چرا خفه نمیشه خفه شو میخام بخابم، صدای مزخرف قطع شد اما دوبارع شروع شد ، وای این صدای تتلوعه اه کی داره زنگ میزنه خبر مرگش بیاد بدون اینک نگا کنم جواب دادم
_:ها؟چته چ مرگته زنگ میزنی نمیزاری بخابم://
صدا:خاک ت سرت کنن هنوز خابی پاشو ساعت چار ظهره.
_:تو کی اصن؟
صدا:خاک ت سرت کنن. سارام.
_:اها، ها چته؟
سارا:پاشو برو ی چی بخور عصر باشگاه داریم چن تا ع دوستامم میان.
_:باش بای.
گوشیو قط کردم باز خابیدم.اما دیگ خابم نبرد لنت بش. رفتم اشپزخونه تا ببینم چ خبره چی هست بخورم ک دیدم ناهار ماهی داشتیم، عوققققق ی لیوان شیر ریختم با کیک خوردم، همزمان با خوردن استوریای بچه هارم میدیدم ، ک ساعتو دیدم پشمام ریخت لعنت بش ساعت پنجه هوف سری رفتم ت اتاق تا آماده شم میخاسم امروز بهتر از همیشه باشم امروز قرار بود ببینمش موهامو چارتا گیس کردم ی خط چش کوچیک کشیدم رژمم زدم بعد لباسمو پوشیدم و دوباره با دیدن ساعت پشمام ریخت چ خبرهههه ی ساعت طول کشید تا اماده شم هوف سری کیفمو بر داشتم ست ورزیشمو برداشتم گذاشتم تو کیف بعد بابامو صدا کردم تا برسونتم باشگاه.ی ماه بود نیومده بودم این باشگاه دلم واس بچه ها تنگ شده بود.تا پامو گذاشتم تو باشگاه رومینارو دیدم با جیغ اسمشو صدا کردم ک برگشت نگام کرد اونم جیغ کشید پرید بغل هم
رومینا:کثافطط دلمم واست تنگ شده بود.
_:اییییی منمممم ک کوچولوممم.
ع بغلش ک دراومدم تونستم قشنگ دیدش بزنم موهاش یکم بلند شده بود.
_:رومی چرا موهاتو بلند کردی بهت نمیادد کوتا کن خر
رومی:واقعا؟نمیاد بم؟شاید کوتا کنم باز حالا ک تو میگی.
نیشمو براش باز کردم ک دیدم ظاهرا ی عضو جدید داریم تو باشگاه،
موهاشو پسرونه کوتاه کرده بود خوشگلم بود اما چشم دنبال یکی دیگ بود ک هنوز نیومده بود لنتی اگ نیاد چی هوف
_:رومی سارا کو؟
رومی:کلاس داره تمام ش میاد.
_:گفته بود چنتا ع دوستاشم میان.
رومی:نمیدونم خبر ندارم.
مربیمون اومد اما شخص مورد نظر من نیومده بود لنتی بیا دیگ.
داشتیم نرمش میکردیم ک همون دختره ک فمیده بودم اسمش ایداعه گف
ایدا:عه سارا اومد.
تا چشم ب سارا خورد جیغی کشیدم بغل اونم پریدم کلا بغل دوس
_:وییییی دلممم براتتت تنگگ شده بودد خررر.
سارا:منم دلم تنگ شده بود
سارا رو ول کردم تا لباس عوض کنه خودم برگشتم پیش بچه ها فک کنم ایدا یکی ع دوستاش باشه چمدنم. نرمش ک تمام شد چشم خورد ب ورودی سالن ک دیدم اومد.
اه این صدای چیه چرا خفه نمیشه خفه شو میخام بخابم، صدای مزخرف قطع شد اما دوبارع شروع شد ، وای این صدای تتلوعه اه کی داره زنگ میزنه خبر مرگش بیاد بدون اینک نگا کنم جواب دادم
_:ها؟چته چ مرگته زنگ میزنی نمیزاری بخابم://
صدا:خاک ت سرت کنن هنوز خابی پاشو ساعت چار ظهره.
_:تو کی اصن؟
صدا:خاک ت سرت کنن. سارام.
_:اها، ها چته؟
سارا:پاشو برو ی چی بخور عصر باشگاه داریم چن تا ع دوستامم میان.
_:باش بای.
گوشیو قط کردم باز خابیدم.اما دیگ خابم نبرد لنت بش. رفتم اشپزخونه تا ببینم چ خبره چی هست بخورم ک دیدم ناهار ماهی داشتیم، عوققققق ی لیوان شیر ریختم با کیک خوردم، همزمان با خوردن استوریای بچه هارم میدیدم ، ک ساعتو دیدم پشمام ریخت لعنت بش ساعت پنجه هوف سری رفتم ت اتاق تا آماده شم میخاسم امروز بهتر از همیشه باشم امروز قرار بود ببینمش موهامو چارتا گیس کردم ی خط چش کوچیک کشیدم رژمم زدم بعد لباسمو پوشیدم و دوباره با دیدن ساعت پشمام ریخت چ خبرهههه ی ساعت طول کشید تا اماده شم هوف سری کیفمو بر داشتم ست ورزیشمو برداشتم گذاشتم تو کیف بعد بابامو صدا کردم تا برسونتم باشگاه.ی ماه بود نیومده بودم این باشگاه دلم واس بچه ها تنگ شده بود.تا پامو گذاشتم تو باشگاه رومینارو دیدم با جیغ اسمشو صدا کردم ک برگشت نگام کرد اونم جیغ کشید پرید بغل هم
رومینا:کثافطط دلمم واست تنگ شده بود.
_:اییییی منمممم ک کوچولوممم.
ع بغلش ک دراومدم تونستم قشنگ دیدش بزنم موهاش یکم بلند شده بود.
_:رومی چرا موهاتو بلند کردی بهت نمیادد کوتا کن خر
رومی:واقعا؟نمیاد بم؟شاید کوتا کنم باز حالا ک تو میگی.
نیشمو براش باز کردم ک دیدم ظاهرا ی عضو جدید داریم تو باشگاه،
موهاشو پسرونه کوتاه کرده بود خوشگلم بود اما چشم دنبال یکی دیگ بود ک هنوز نیومده بود لنتی اگ نیاد چی هوف
_:رومی سارا کو؟
رومی:کلاس داره تمام ش میاد.
_:گفته بود چنتا ع دوستاشم میان.
رومی:نمیدونم خبر ندارم.
مربیمون اومد اما شخص مورد نظر من نیومده بود لنتی بیا دیگ.
داشتیم نرمش میکردیم ک همون دختره ک فمیده بودم اسمش ایداعه گف
ایدا:عه سارا اومد.
تا چشم ب سارا خورد جیغی کشیدم بغل اونم پریدم کلا بغل دوس
_:وییییی دلممم براتتت تنگگ شده بودد خررر.
سارا:منم دلم تنگ شده بود
سارا رو ول کردم تا لباس عوض کنه خودم برگشتم پیش بچه ها فک کنم ایدا یکی ع دوستاش باشه چمدنم. نرمش ک تمام شد چشم خورد ب ورودی سالن ک دیدم اومد.