•°•گفتگوی آزاد || نسخه ۳۶۱•°•

[امیر‌حسین]

떠나도 절대 한 번도 떠나지지가 않아
죽고싶다며 그만큼 넌 또 열심히 살아댔네
떼어놓고 싶다며 또 다른 줄을 달아
생각하지 말란 생각조차 생각이잖아 you know
사실은 우리 이런 운명이란 걸 you know
끝없는 고통 속에 웃는거란 걸 you know
자유를 말하는 순간 자유는 없어 you know
Do you know

حتی اگر ترک کنم ، هرگز ترک نخواهم شد
شما گفتید که می خواهید بمیرید ، بنابراین دوباره سخت زندگی کردید
من می خواهم آن را جدا کنم ، و یک خط دیگر گذاشتم
شما می دانید حتی فکر کردن به فکر کردن یک فکر است
در واقع ، ما می دانیم که این سرنوشت ما است
می دانید که در حال درد بی پایان لبخند می زنید
وقتی می گویید آزادی ، آزادی وجود ندارد که می دانید
آیا می دانید