01-02-2012، 20:52
جوک شماره 1 : منطقِ پدرو مادر از تحصیل در دانشگاه: "این همه درس خوندی، درِ یه نایلون رو نمیتونی باز کنی!!!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 2 :باز یه سوالی مغزمو پریشون کرد چرا جمعه انقدر به شنبه نزدیکه، ولی شنبه انقدر از جمعه دوره؟؟
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 3 :خداییش جاذبه ای که سوراخ چاه توالت نسبت به گوشی داره
جاذبه ی زمین به سیب نداره
دیدم که میگمااااااا
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 4 :عمو زنجیر باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون ...
شما که زنجیر ما رو بافتی..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختی..؟
مشکلتون دقیقاً چی بود؟
مرض داشتید این همه زنجیر بافته شده رو پشت کوه انداختید؟
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 5 :بچگی یعنی: وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمونو می دویدیم
و از اینکه لولو ما رو نمی خورد فریاد می زدیم، ھـــــوراااا
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 6 :فقط یه ایرانی اونم از نوع تهرانی می تونه از دود شهر فرار کنه تا بره شمال هوای تازه تنفس کنه، بعد اونجا هی تند تند قلیون بکشه!
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 7 :شب جلو تلویزیون خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد
جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اینجا جای خوابه؟
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 8 :گوشیم زنگ خورد ، اسم رفیقم "رضا" افتاد
گوشی رو برداشتم ، با یه صدای خسته گفتم : سلام بی شرف
یه صدای کلفتی اومد : پدر بی شرف هستم ، بی شرف اونجا نیست؟
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 9 :فقط یک زن ایرانی می تونه روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه و چند تا دفتر هم پر کرده باشه و آخرش همون کوکوسبزی برای شوهرش درست کنه!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 10 :هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز...
فردا یه عالمه کار داری،
قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالــــــــــــــتم راحت باشه
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 11 :ملت ما ملتی است که وقتی توی خیابون زل زل نگات میکنت
نمیتونی تشخیص بدی
خوشگلی یا احیانا زیپت بازه!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 12 :پدر به دختر :
دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی ؟؟
دختر : دارم ماهو میبینم بابایی !
پدر : پس بی زحمت به ماه بگو ماشینشو خاموش کنه ، صداش نمیذاره بخوابیم !
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 13 :از تشیع جنازه پدر بزرگم برمیگشتیم عمه ام داشت خودشو از شدت ناراحتی میکشت. یکی از اقوام گفت عزیزم چقدر مدل موهات قشنگه!
یهو عمه صاف نشست گفت: تازه الان بهم ریختس!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 14 :قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد،
یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت. بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده
شما دارین فرصتها رو از جوونا میگیرین... والا
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 15 :قلقلک دادن فرد مبتلا به اسهال مانند شوخی با اسلحه در حالت رگبار است!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 16 :روش های رفتن به خارج
1- با ماشین
2- با اتوبوس
3- با هواپیما
4- قاچاقی
5- با فتوشاپ!
جوک 1 . غضنفر میره کتابخونه، داد میزنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش میگه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
غضنفر میگه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه میگه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!!!
جک 2 . سرگذشت یک شلوار در اصفهان
شلوار"شلوارک"شرت"دم کنی"دستمال".دستگیره"نخ دندون!!!
جوک 3 . غضنفر از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. غضنفر می گه: آهان فهمیدم، شلنگه ؟!!!
جک 4 . غضنفر داشته شامپو رو بدون آب میمالیده رو سرش، میگن چرا بدون آب؟
میگه آخه روش نوشته برای موهای خشک!!
جوک 5. غضنفر میره کولر بخره، فروشنده ازش میپرسه: کولر آبی بدم؟
غضنفر میگه: فرقی نمیکنه، آبی نداری قرمز بده!!
جک 6 . غضنفر میفته دنبال دختره با سنگ میزنه توسره دختره.
دختره بهش میگن دیوونه چی کارمیکنی ؟ میگه خوب مختو زدما !!!
جوک 7 . پسره میره خواستگاری، پدر عروس میگه مهریه دخترم صد بشکه بنزِینه! پدر داماد میگه پسرم! پاشو پاشو بریم یک دختر گازِسوز پیدا کنیم!!!
جک 8. یک روز یک خانومی میره گل فروشی می گه یک گل می خوام با ظرافت با طراوت زیبا خوشگل خوشبو خوش رنگ مثل خودم صاحب مغازه میگه یک شاخ گل میمون بردار برو!!!!
جوک 9. از غضنفر می پرسن از اینکه همسرت را عزیزم خطاب می کنی چه احساسی داری؟ میگه احساس گناه! میگن چرا؟ میگه آخه اسمش یادم نیست!!!
جک 10. بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟ یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!!!
جوک 11. حیف نون یه آینه رو زمین پیدا می کنه. برش می داره، عکسش می افته توش، میگه: ببخشید نمی دونستم مال شماست!!!
جک 12. مردی می ره پیش کشیش تا اعتراف کنه. می گه: من در زمان جنگ جهانی دوم به یک مرد در خانه خودم پناه دادم.
کشیش می گه: خوب این که گناه نیست!
مرد می گه: ولی من بهش گفتم برای هر یک هفته ای که در خانه من بمونه باید ۵ دلار بپردازه.
کشیش می گه: درسته که کارت خوب نبوده، ولی تو با نیت خوبی این کار رو انجام دادی.
مرد می گه: اوه! متشکرم! خیالم راحت شد. فقط یه سوال دیگه…
کشیش می گه: بگو فرزندم.
مرد می گه: آیا باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟
جوک 13. اقدامات امنیتی گوووزیدن!!!
۱. زل زدن به چشم اطرافیان
۲. حفظ اعتماد به نفس
۳. تلاش برای پراکنده سازی بو
۴. تکذیب هرگونه اتهام در این مورد
۵. ترک هرچه سریع تر از محل حادثه
جک 14. تو شهر غضنفر اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. غضنفر به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!!!
جوک 15. غضنفر شهردار می شه، صبح زود برای افتتاح پروژه ساختمانی می ره عصر می شه … « شب می شه … ولی خبری ازش نمی شه . نصفه شب خاک آلود و خسته می ره خونه زنش می پرسه: کجا بودی تا این وقت شب ؟ غضنفر می گه: والله موقع کلنگ زدن، مردم ... تشویقم کردن، منم یواش یواش بدنم گرم شد و زیر زمینش رو کندم !!!
جک 16. غضنفر پسرش کور به دنیا میاد اسمشو می ذاره حیدرمریم زاده !!!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 2 :باز یه سوالی مغزمو پریشون کرد چرا جمعه انقدر به شنبه نزدیکه، ولی شنبه انقدر از جمعه دوره؟؟
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 3 :خداییش جاذبه ای که سوراخ چاه توالت نسبت به گوشی داره
جاذبه ی زمین به سیب نداره
دیدم که میگمااااااا
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 4 :عمو زنجیر باف جان
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
جهت زحمات بی دریغ شما بزرگوار
یک گِلگی داشتم از حضورتون ...
شما که زنجیر ما رو بافتی..؟
... پَه چرا پشت کوه انداختی..؟
مشکلتون دقیقاً چی بود؟
مرض داشتید این همه زنجیر بافته شده رو پشت کوه انداختید؟
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 5 :بچگی یعنی: وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمونو می دویدیم
و از اینکه لولو ما رو نمی خورد فریاد می زدیم، ھـــــوراااا
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 6 :فقط یه ایرانی اونم از نوع تهرانی می تونه از دود شهر فرار کنه تا بره شمال هوای تازه تنفس کنه، بعد اونجا هی تند تند قلیون بکشه!
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 7 :شب جلو تلویزیون خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد
جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اینجا جای خوابه؟
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 8 :گوشیم زنگ خورد ، اسم رفیقم "رضا" افتاد
گوشی رو برداشتم ، با یه صدای خسته گفتم : سلام بی شرف
یه صدای کلفتی اومد : پدر بی شرف هستم ، بی شرف اونجا نیست؟
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 9 :فقط یک زن ایرانی می تونه روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه و چند تا دفتر هم پر کرده باشه و آخرش همون کوکوسبزی برای شوهرش درست کنه!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 10 :هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز...
فردا یه عالمه کار داری،
قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالــــــــــــــتم راحت باشه
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 11 :ملت ما ملتی است که وقتی توی خیابون زل زل نگات میکنت
نمیتونی تشخیص بدی
خوشگلی یا احیانا زیپت بازه!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 12 :پدر به دختر :
دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی ؟؟
دختر : دارم ماهو میبینم بابایی !
پدر : پس بی زحمت به ماه بگو ماشینشو خاموش کنه ، صداش نمیذاره بخوابیم !
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 13 :از تشیع جنازه پدر بزرگم برمیگشتیم عمه ام داشت خودشو از شدت ناراحتی میکشت. یکی از اقوام گفت عزیزم چقدر مدل موهات قشنگه!
یهو عمه صاف نشست گفت: تازه الان بهم ریختس!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 14 :قدیما ظرف یکبار مصرف نبود، دختر همسایه دوبار میومد،
یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت. بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده
شما دارین فرصتها رو از جوونا میگیرین... والا
-------------------------------------------------------------------------
جوک شماره 15 :قلقلک دادن فرد مبتلا به اسهال مانند شوخی با اسلحه در حالت رگبار است!
-------------------------------------------------------------------------
جک شماره 16 :روش های رفتن به خارج
1- با ماشین
2- با اتوبوس
3- با هواپیما
4- قاچاقی
5- با فتوشاپ!
جوک 1 . غضنفر میره کتابخونه، داد میزنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش میگه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
غضنفر میگه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه میگه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!!!
جک 2 . سرگذشت یک شلوار در اصفهان
شلوار"شلوارک"شرت"دم کنی"دستمال".دستگیره"نخ دندون!!!
جوک 3 . غضنفر از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. غضنفر می گه: آهان فهمیدم، شلنگه ؟!!!
جک 4 . غضنفر داشته شامپو رو بدون آب میمالیده رو سرش، میگن چرا بدون آب؟
میگه آخه روش نوشته برای موهای خشک!!
جوک 5. غضنفر میره کولر بخره، فروشنده ازش میپرسه: کولر آبی بدم؟
غضنفر میگه: فرقی نمیکنه، آبی نداری قرمز بده!!
جک 6 . غضنفر میفته دنبال دختره با سنگ میزنه توسره دختره.
دختره بهش میگن دیوونه چی کارمیکنی ؟ میگه خوب مختو زدما !!!
جوک 7 . پسره میره خواستگاری، پدر عروس میگه مهریه دخترم صد بشکه بنزِینه! پدر داماد میگه پسرم! پاشو پاشو بریم یک دختر گازِسوز پیدا کنیم!!!
جک 8. یک روز یک خانومی میره گل فروشی می گه یک گل می خوام با ظرافت با طراوت زیبا خوشگل خوشبو خوش رنگ مثل خودم صاحب مغازه میگه یک شاخ گل میمون بردار برو!!!!
جوک 9. از غضنفر می پرسن از اینکه همسرت را عزیزم خطاب می کنی چه احساسی داری؟ میگه احساس گناه! میگن چرا؟ میگه آخه اسمش یادم نیست!!!
جک 10. بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟ یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!!!
جوک 11. حیف نون یه آینه رو زمین پیدا می کنه. برش می داره، عکسش می افته توش، میگه: ببخشید نمی دونستم مال شماست!!!
جک 12. مردی می ره پیش کشیش تا اعتراف کنه. می گه: من در زمان جنگ جهانی دوم به یک مرد در خانه خودم پناه دادم.
کشیش می گه: خوب این که گناه نیست!
مرد می گه: ولی من بهش گفتم برای هر یک هفته ای که در خانه من بمونه باید ۵ دلار بپردازه.
کشیش می گه: درسته که کارت خوب نبوده، ولی تو با نیت خوبی این کار رو انجام دادی.
مرد می گه: اوه! متشکرم! خیالم راحت شد. فقط یه سوال دیگه…
کشیش می گه: بگو فرزندم.
مرد می گه: آیا باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟
جوک 13. اقدامات امنیتی گوووزیدن!!!
۱. زل زدن به چشم اطرافیان
۲. حفظ اعتماد به نفس
۳. تلاش برای پراکنده سازی بو
۴. تکذیب هرگونه اتهام در این مورد
۵. ترک هرچه سریع تر از محل حادثه
جک 14. تو شهر غضنفر اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. غضنفر به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!!!
جوک 15. غضنفر شهردار می شه، صبح زود برای افتتاح پروژه ساختمانی می ره عصر می شه … « شب می شه … ولی خبری ازش نمی شه . نصفه شب خاک آلود و خسته می ره خونه زنش می پرسه: کجا بودی تا این وقت شب ؟ غضنفر می گه: والله موقع کلنگ زدن، مردم ... تشویقم کردن، منم یواش یواش بدنم گرم شد و زیر زمینش رو کندم !!!
جک 16. غضنفر پسرش کور به دنیا میاد اسمشو می ذاره حیدرمریم زاده !!!