11-10-2012، 15:54
چه لذتی دارد بی بهانه تو را در آغوش گرفتن
می خواهمت...
بی بهانه...آرامم کن
بمان و لبریزم کن از حس بودنت
بیا و نفسهایت را با نفسهایم گره بزن
دردانه ی من مرا ببخش
بازهم بی خبر از تو چشمانم بارانی شد
این بار هم مقصر توئی!
من باز هم دلتنگت شدم...!
می خواهمت...
بی بهانه...آرامم کن
بمان و لبریزم کن از حس بودنت
بیا و نفسهایت را با نفسهایم گره بزن
دردانه ی من مرا ببخش
بازهم بی خبر از تو چشمانم بارانی شد
این بار هم مقصر توئی!
من باز هم دلتنگت شدم...!