امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خاطره ای از ماهایا پطروسیان: آدمها با تغییر لباس چنان بی ارزش می شوند که ...

#5
مرسی
اخییییییییییییییییییییییی
SadSadSad
حکـــــــــــــــــــــایت من…

حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…

دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…

حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…

زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…

گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…

حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…

پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…
پاسخ
 سپاس شده توسط L.A.78


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: خاطره ای از ماهایا پطروسیان: آدمها با تغییر لباس چنان بی ارزش می شوند که ... - ستاره زمینی - 10-10-2012، 16:53

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  با کدوم کارتون دوران کودکیتون خاطره دارید؟
  داستان لوگوی برندهای معروف لباس
  نگاهی به طراحی لباس فیلم کروئلا
  فاکتورهای لازم برای انتخاب اسم برند لباس
  لباس‌های بچگانه چه ویژگی هایی باید داشته باشند؟
Lightbulb چندین کلام از اینشتین که باعث می شود طرزتفکر شما تغییر کند
  خاطره ی ساخت سازه
  خاطره تلخ ترسناک | غرق شدن در دریا
  گزارشی باورنکردنی از یك ست لباس زنانه در تهران: ۵۰ میلیون‌تومان ناقابل!!
Wink اگه میخواستی سنتو تغییر بدی... نظرتو بگو

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان