اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یه داستان....

#1
برای تعویض گواهینامه (از ایالت کارولینا) به کالیفرنیا به اداره مربوطه (به نام DMV ) رفتم. صف حیرت آور افراد و شلوغی فضا باعث بهت و تعجب بود . نصف روز مرخصی گرفته بودم و همان لحظه ی ورود میشد فهمید که اینکار با نصف روز شدنی نیست.
حدود پنجاه نفر بیرون ساختمان توی صف بودند و بعد از اینکه مدارکشان بررسی میشد ، تازه هدایت می شدند به سمت صفِ اصلی انتظار.

بوی تند ماریجوانا در فضا و ازدحام آزاردهنده مردم باعث شد منصرف شوم، تا روزی دیگر (بجای سانفرانسیسکو) به شهر دیگری در این حوالی رفته و آنجا (در ازدحام کمتر) اقدام کنم.

قبل از ترک اداره DMV از یکی از مأمورین پرسیدم آیا امکان رزرو وقت اینترنتی هست؟ گفت البته بله ، ولی وقت ها تا دو ماه دیگه پر شده!

هفته گذشته یک روز کامل را مرخصی گرفتم (!) و به شهر والنات کریک (در چهل کیلومتری سانفرانسیسکو) رفتم به امید خلوت تر بودن اداره گواهینامه .

به محض رسیدن به مقابل ساختمان ، صف مردم در بیرون اداره (!) نشان می داد که داخل چه خبر است.
بعد از نیم ساعت انتظار در صف بیرون ساختمان، به صف داخل ساختمان هدایت شدیم

حدود پنجاه نفر در یک صف و یک کارمند بی حوصله، به دل خرم و آرام (البته نه مثل زوتوپیا) کار بررسی مدارک مردم را انجام می داد. حدود سه ساعت سر پا گذشت. از عصبانیت و کلافگی و پادرد نمیدانستم چه باید کرد.

بالاخره لحظه طلائی رسید و به حضور شرفیاب شدم.
تازه "شماره" می داد که بروی بنشینی منتظر نوبت اصلی! تا کارمند اصلی (!) پرونده را بنگرد.

یک ساعت هم در صفِ نوبت اصلی گذشت و این بار خوشحال که لااقل "صندلی" هست و می توان نشست

باز لحظه طلایی رسید و کارمند دیگر ، مدارک گواهینامه را گرفت . به بی حوصلگی توضیح داد که باید امتحان کتبی (تستی) بدهی. گفتم ولی گواهینامه دارم و صرفا انتقال از یک ایالت به ایالت دیگر است. گفت این قانون کالیفرنیا ست و باید امتحان بدهی. برو در آن یکی صف بایست

نیم ساعت در آن یکی صف و بالاخره نوبت امتحان رسید. با کامپیوتر حدود شصت سوال . اواخر امتحان یکی از سؤالات را اشتباه زدم بر صفحه مونیتور ظاهر شد که شما رد شدید! (تعداد اشتباه ها از حد مشخص گذشت). برای امتحان بعدی باید حداقل دقیقه صبر کنید. تا دو دقیقه گذشت و زمان شروعِ امتحان مجدد رسید مامور آمد و گفت ساعت کاری تمام شده برو بیرون و روز دیگر بیا.

در فاصله آن حدود سه ساعتی که سرِپا گذشت هر لحظه انتظار داشتم طاقت یکنفر تمام شود و اعتراضی/فریادی/عربده ای/چیزی بگوید. که چرا لااقل بجای یک کارمند "مسئولان" دو کارمند برای بررسی مدرک در اینجا نمی گذارند؟
نه صدایی از کسی درآمد و نه صحبتی.

کشوری که بهترین دانشگاهها را دارد و سفینه به فضا می فرستد آیا نمی تواند مشکل صفِ دائم اداره گواهینامه را در یکی از ثروتمندترین شهرها حل کند؟

کشور ما مشکلات و مسائل بسیاری داشته/دارد ولی مسئله این است که عزیزان ایرانی ساکن کشورهای راقیه گاه کم فروشی می کنند و از مسائل/واقعیتهای کشورهای محل اسکان سخنی نمی گویند. آرمانشهری اگر نشان می دهیم به داخل ایران باید واجد بیان خوبی ها و ضعف ها (همزمان) باشد. اگر از نظم و انضباط ژاپنی می گوئیم، همزمان از خشونت پنهان در روابط رئیس و مرئوسی ژاپن هم بگوئیم. از آن قوطی تنگی که کارمند ژاپنی را در آن جا می دهند. از فضای باز آمریکا اگر سخن می گوئیم و حضور اقوام و ملل مختلف، از برخی بی نظمی ها و واقعیتهای جامعه آمریکایی و صبوریِ شهروند آمریکائی هم سخن بگوئیم. اما ما یا به تحسیِن محض همت می گماریم یا به تقبیحِ محض.
راهی میان این دو باید جست.
خلاف قوانین؟! تکراری؟! بی کیفیت؟! اسپمزا؟! اسپم؟!کم محتوا؟!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ویلای دو خوابه و ارزان قیمت در نزدیکی دریا در شهر رامسر (:
پاسخ
 سپاس شده توسط لــــــــــⓘلی
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
یه داستان.... - ☪爪尺.山丨几几乇尺☪ - 23-03-2020، 12:42

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان