13-03-2020، 17:06
فرار از کرونا ۲
در ادامه ماجرا صدرا و آرزو و هلن رفتن قبرس....
راستی اسم دوست هلن @SABER بود
هلن و آرزو و صدرا و صابر رفتن خرید کنن برای چند ماه زندگی شون تو قبرس....
اصلا شایدم ریشه کن شد کرونا! به هر حال برای بقاشون رفتن خرید.....
صدرا یهو گوشیش زنگ خورد گوشی رو دید @محمّد بهش زنگ زده بود.....
محمّد برای نجات مسلمانان سعودی رفته بود عربستان.....
محمّد : سلام صدرا کجایی؟
صدرا: تو قبرس هستم
محمّد: اونجا چه غلطی میکنی؟
صدرا: برای فرار از کرونا از ایران فرار کردیم قبرس
محمّد: تو عربستان هم کرونا شیوع پیدا کرده منم میام پیشت.....
صدرا : حتما میام....
محمّد سریع بلیط میگیره میاد قبرس از شانسش بن سلمان میخواست ترورش کنه ولی از شانس خوبش فرار کرده بود!....
بعد یه روز خسته کننده صدرا و هلن و آرزو و صابر خریدشونو کردن اومدن تو حونه ای که تو قبرس اجاره کرده بودن!
تو قبرس همه چی ارزونه و وارداتیه -______-
محمّدکه ساعت ۴:۰۰ اومد قبرس در خونه ای که صدرا و دوستانش اجاره کرده بودن.....
محمّد: درو باز کنید من اومدم
صدرا: کدوم خری درو میکوبه برم درو باز کنم... عه ممد تویی؟
محمّد: آره منم به کی گفتی خر؟
صدرا: هیچی داشتم خواب میدیدم که تو در زدی...
محمّد: پس که اینطور....
صدرا: آره..... میگم چطوره برو بچ رو بیاریم قبرس؟ حداقل از کرونا خلاص میشن و بیشتر دور همیم....
محمّد: فکر خوبیه!
ادامه دارد....
در ادامه ماجرا صدرا و آرزو و هلن رفتن قبرس....
راستی اسم دوست هلن @SABER بود
![Cool Cool](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/cool.gif)
هلن و آرزو و صدرا و صابر رفتن خرید کنن برای چند ماه زندگی شون تو قبرس....
اصلا شایدم ریشه کن شد کرونا! به هر حال برای بقاشون رفتن خرید.....
صدرا یهو گوشیش زنگ خورد گوشی رو دید @محمّد بهش زنگ زده بود.....
محمّد برای نجات مسلمانان سعودی رفته بود عربستان.....
محمّد : سلام صدرا کجایی؟
صدرا: تو قبرس هستم
محمّد: اونجا چه غلطی میکنی؟
![Idea Idea](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/lightbulb.gif)
صدرا: برای فرار از کرونا از ایران فرار کردیم قبرس
محمّد: تو عربستان هم کرونا شیوع پیدا کرده منم میام پیشت.....
صدرا : حتما میام....
محمّد سریع بلیط میگیره میاد قبرس از شانسش بن سلمان میخواست ترورش کنه ولی از شانس خوبش فرار کرده بود!....
بعد یه روز خسته کننده صدرا و هلن و آرزو و صابر خریدشونو کردن اومدن تو حونه ای که تو قبرس اجاره کرده بودن!
تو قبرس همه چی ارزونه و وارداتیه -______-
محمّدکه ساعت ۴:۰۰ اومد قبرس در خونه ای که صدرا و دوستانش اجاره کرده بودن.....
محمّد: درو باز کنید من اومدم
صدرا: کدوم خری درو میکوبه برم درو باز کنم... عه ممد تویی؟
محمّد: آره منم به کی گفتی خر؟
صدرا: هیچی داشتم خواب میدیدم که تو در زدی...
محمّد: پس که اینطور....
صدرا: آره..... میگم چطوره برو بچ رو بیاریم قبرس؟ حداقل از کرونا خلاص میشن و بیشتر دور همیم....
محمّد: فکر خوبیه!
ادامه دارد....