اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یه داستان کوتاه .....زهری به نام...

#1
روزی قرار بود که یک دزدی رو بکشن.اونو به دار بستن و منتظر جواب روانشناس بودند.وقتی که جواب قطعی شد یکدفعه روانشناس با صدای بلندی گفت((بایستید)).

همه از جواب روانشناس متعجب شدند . روانشناس گفت ((مگر این مرد را نباید بکشین )). انها گفتند بله.روانشناس گفت پس بگذارین من این مرد را با روش خودم بکشم.

همه راضی شدند. روانشناس ان مرد را روی تخته ای بست و چشمان ان را بست و به مرد گفت من شاهرگ تو را خواهم برید و تو بزودی خواهی مرد . روانشناس تکه شیشه

ای را برداشت و روی

دست مرد کشید و دست مرد سوزش کرد . ولی دست او هیچ خراشی هم ایجاد نکرد. روانشناس چند قطره اب روی دست مرد پاشید و به مرد گفت تو خون زیادی از دست

دادی و بزودی خواهی مرد. بعد چند دقیقه ای دیدند مرد نفس نمیکشد . اومرده بود درحالی که شاهرگ او بریده نشده بود و او بوسیله زهری به نام (((تلقین )))مرده بود .



اگر خود را به چیزی که قرار نیس اتفاق بیفته راضی کنید تلقین میشه و همون کار باعث میشه زندگیتون عوض بشه.



شما درباره ی تلقین چی میدونین؟؟


سپاس
 :....I miss myself.....:    

پاسخ
 سپاس شده توسط هستی. 12 ، لــــــــــⓘلی
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
یه داستان کوتاه .....زهری به نام... - (ʂէεllმ(R - 23-01-2020، 16:53

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان