05-01-2020، 23:32
اینم یکی دیگه
هیچکس به اندازهی ناظم مدرسه، به ما یاد نداده که خودمان نباشیم. ناظمها اولین کسانی بودند که تظاهر کردن، وانمود کردن به چیزی که نیستیم و چسباندن نقاب به چهره را در جامعهی کوچکی که تازه واردش شده بودیم و اسمش مدرسه بود، یادمان دادند. یکی دوست داشت ناخنهاش بلند باشد، یکی شلوار دمپا گشاد میپوشید، یکی آستین مانتویش بندک داشت و ناظم همهمان را یکجور و یکشکل میخواست و این برایش بهمعنی نظم بود و برای حفظش حاضر بود هم پرخاش کند و هم تحقیر. هر بار آن تفاوتهای جزئی سرکوب میشد، ما با شدت بیشتری ادامهشان میدادیم. ناظمها هيچوقت باعث نشدند، عادات یا علاقهمان را کنار بگذاریم، ما هیچوقت عوض یا از نگاه آنها اصلاح نشدیم. فقط یاد گرفتیم چطور گاهی خودمان نباشیم و حالا بعضیهایمان در تظاهر کردن آنقدر حرفهای شدهایم که حتی خودمان هم یادمان میرود خود حقیقیمان کدام است و اگر این اتفاق باعث میشد زندگی بهتری داشته باشیم، میتوانستیم امروز از همهی ناظمهای زندگیمان تشکر و قدردانی کنیم.
هیچکس به اندازهی ناظم مدرسه، به ما یاد نداده که خودمان نباشیم. ناظمها اولین کسانی بودند که تظاهر کردن، وانمود کردن به چیزی که نیستیم و چسباندن نقاب به چهره را در جامعهی کوچکی که تازه واردش شده بودیم و اسمش مدرسه بود، یادمان دادند. یکی دوست داشت ناخنهاش بلند باشد، یکی شلوار دمپا گشاد میپوشید، یکی آستین مانتویش بندک داشت و ناظم همهمان را یکجور و یکشکل میخواست و این برایش بهمعنی نظم بود و برای حفظش حاضر بود هم پرخاش کند و هم تحقیر. هر بار آن تفاوتهای جزئی سرکوب میشد، ما با شدت بیشتری ادامهشان میدادیم. ناظمها هيچوقت باعث نشدند، عادات یا علاقهمان را کنار بگذاریم، ما هیچوقت عوض یا از نگاه آنها اصلاح نشدیم. فقط یاد گرفتیم چطور گاهی خودمان نباشیم و حالا بعضیهایمان در تظاهر کردن آنقدر حرفهای شدهایم که حتی خودمان هم یادمان میرود خود حقیقیمان کدام است و اگر این اتفاق باعث میشد زندگی بهتری داشته باشیم، میتوانستیم امروز از همهی ناظمهای زندگیمان تشکر و قدردانی کنیم.