اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جملات قصار از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری

#1
شازده کوچولو از گل پرسید:
ادم ها کجان؟
وگل گفت:
باد به اینور و آنورشان می برد.
این بی ریشگی
حسابی اسباب دردشان شده!

*****************************
ادم بزرگها دیگر وقت شناختن هیچ چیز را ندارند
همه چیز را ساخته و آماده می خرند
ولی چون کسی نیست که دوست بفروشد
ادمها مانده اند بی دوست

*****************************
شازده کوچولو پرسید کی اوضاع بهتر میشه؟
روباه گفت:
از وقتی که بفهمی همه چیز به خودت بستگی داره

*****************************
شازده کوچولو پرسید:
غم انگیزتر از اینکه بیای و کسی خوشحال نشه چیه؟
روباه گفت:
بری و کسی متوجه نشه!

*****************************
شازده کوچولو پرسید:
از کجا بفهمم وابسته شدم؟
روباه جواب داد:
تاوقتی که هست نمی فهمی.....

*****************************
روباه گفت:ادم همیشه تنها می مونه
اگه اجازه نده کسی
اهلیش کنه

****************************
شازده کوچولو گفت:پی دوست می گردم ..
اهلی کردن یعنی چی؟..
روباه گفت:چیزی است که پاک فراموش شده..
معنیش ایجاد علاقه کردن است...

****************************
انسان ها این حقیقت و فراموش کردن؛
اما تو نباید فراموشش کنی.
تو تا زنده ای نسبت
به چیزی که اهلی کردی مسئولی..

****************************
اگر ادم گذاشت اهلی اش کنند
بفهمی نفهمی خودش رو به خطر انداخته
که کارش به گریه کردن بکشد.

****************************
شازده کوچولو گفت:شوخی چیه؟
روباه گفت : همون که آدما
حرف دلشون رو باهاش می زنن.

***************************
شازده کوچولو پرسیدبا غم از
دست دادنش چطور کنار بیام؟
روباه جواب داد اول مطمئن
شو بدست اورده بودیش
بعد.....

*************************
شازده کوچولو گفت
گل من گاهی بد اخلاق
کم حوصله ومغرور
بود اما ماندنی بود
همین بودنش بود که
او را به گل من تبدیل
کرده بود...

************************
برگرفته از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری

**********************
و در آخر شاید
عاقبت یه جایی.... یه وقتی...
بقول شازده کوچولو:
دلت اهلی یه نفر می شود...
و دلت برای نوازشهایش تنگ
می شود....
حتی برای نوازش نکردنش...
تو می مانی و دلتنگیها...
تو میمانی و قلبی که لحظه ی
دیدار تندتر می تپد...
سراسیمه میشوی...
دلواپس میشوی...
و دلبسته میشوی...!!!

*******
دوستان اگر میشه حتما نظر بدید
که اگر خوب بود دوباره همچین
متن هایی بزارم
اگرهم خوشتون اومدسپاس فراموش نشه
میخوای مث ما باشی

هه... موفق باشی

پاسخ
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، رها جوووون.لپتاپ ، SABER ، shghyegh ، sober
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
جملات قصار از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری - mahyan - 23-06-2019، 15:39

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  کتاب ۴۸ قانون قدرت
  چندی از جملات کوتاه و معنی دار انیشتین
Book کتاب هنر رندانه به ... گرفتن
Eye-blink کتاب زبان بدن (چگونه افکار دیگران را بخوانیم)
  کتاب باشگاه پنج صبحی ها
Book کتاب رستاخیز مردگان
  کتاب ۳۳ استراتژی جنگ
  کتاب چگونه با هر کسی صحبت کنیم
  کتاب هرگز سازش نکنید
  کتاب نبرد من

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان