07-05-2019، 14:02
سرم اومد از هر چی میترسیدم
سرم تو برف بود انگاری نمیدیدم
من که تا حرفی از عشق میشد میخندیدم
عاشقش بودم فقط نمیفهمیدم
کم نکرد از خستگی های منِ بیمار
پشت هر چی بین قلبامون همش دیوار
اون که میگفت عاشق منِ شبی
سی بار خواب و برد از این چشای اشکی بیدار
عاشق نمیشدم ز هی خیالِ باطل
دیدی چطور عاشق شدم ای دل غافل
گاهی شهر بدونِ بارون خیس میشه
عاشق که گریه میکنه پاییز میشه
سرد تنم اون گرمه سرش
کاش بگرده سخته باورش
اول راه رسیدیم به تهش
عاشقم کرد و نموند آخرش
یادم میاد خاطره هاش
یادش رفته اون همه حرفاش
آخرش اون منو تنها گذاشت
اصلا انگاری منو دوستم داشت
عاشق نمیشدم ز هی خیالِ باطل
دیدی چطور عاشق شدم ای دل غافل
گاهی شهر بدونِ بارون خیس میشه
عاشق که گریه میکنه پاییز میشه
عاشق نمیشدم ز هی خیالِ باطل
دیدی چطور عاشق شدم ای دل غافل
گاهی شهر بدونِ بارون خیس میشه
عاشق که گریه میکنه پاییز میشه