21-09-2018، 20:25
گوزن شمالی باردار
«دیروز زیاد کرم نخوردم! اما کاش کرم خورده بودم…»
«اصلا تو چه میدونی شکل گلابی بودن، چه حسی داره؟!»
گودزیلا وارد میشود!
«سیم خاردارو دیدی؟ نزدیک نشو، من باردارم!»
دیگه کم کم شکمش به زمین میرسه
باباهای باردار اسب دریایی
بچه خوکهای کوچولو تو راهن
«این پنجمین شکممه، دیگه هیچ حسی ندارم»
مثل اینکه چند پرس غذا خورده
مثل اینکه خیلی درد داره
«بامبی؟ تویی؟ چقدر چاق شدی!»
مثل اینکه عکسهای آتلیهای دوران بارداری بین حیوانات هم مد شده!
فکر میکنید بچههای توی شکمش هم تیغ تیغی باشن؟۱
«اگه میتونستم ایستاده هم میخوابیدم، باور کن»
«چی رو نگاه میکنی؟ همش پفه!»
«پاشو تنبل! داداشت هر لحظه ممکنه به دنیا بیاد»
پر از خاویار
مورچه باردار دیده بودید؟
«دیروز زیاد کرم نخوردم! اما کاش کرم خورده بودم…»
«اصلا تو چه میدونی شکل گلابی بودن، چه حسی داره؟!»
گودزیلا وارد میشود!
«سیم خاردارو دیدی؟ نزدیک نشو، من باردارم!»
دیگه کم کم شکمش به زمین میرسه
باباهای باردار اسب دریایی
بچه خوکهای کوچولو تو راهن
«این پنجمین شکممه، دیگه هیچ حسی ندارم»
مثل اینکه چند پرس غذا خورده
مثل اینکه خیلی درد داره
«بامبی؟ تویی؟ چقدر چاق شدی!»
مثل اینکه عکسهای آتلیهای دوران بارداری بین حیوانات هم مد شده!
فکر میکنید بچههای توی شکمش هم تیغ تیغی باشن؟۱
«اگه میتونستم ایستاده هم میخوابیدم، باور کن»
«چی رو نگاه میکنی؟ همش پفه!»
«پاشو تنبل! داداشت هر لحظه ممکنه به دنیا بیاد»
پر از خاویار
مورچه باردار دیده بودید؟