بخشی از مصاحبه سلنا با مجلۀ تایم:
«به نظر من قدرت به این نیست که شما یک ظاهر دروغین به خودتان بگیرید؛ به نظر من قدرت واقعی حساس بودن و آسیبپذیر بودن است. واقعا سخت است که هر روز از خواب بیدار شوید و نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشد، بدون آنکه به نقاط قوت دیگران توجه کنید.»
«مادر من آدمی است که بخوبی میداند کار سخت یعنی چه. وقتی که من متولد شدم او تازه دانشآموز دبیرستان بود. او در طول زندگیاش شغلهای گوناگونی را تجربه کرد، اما در طول زندگی طوری با من برخورد کرده که احساس کنم شایستۀ انجام هر کاری که دلم میخواهد هستم. شاید یک دلیلش این بوده که چنین فرصتی در زندگی برای خودِ او مهیا نبوده.»
«تمام آنچه را که من میدانم مادرم به من آموخته؛ اینکه در عین حال که کمتر از دیگران نیستم، بالاتر و بزرگتر از آنها هم نیستم؛ اینکه وقتی مَردم به بدترین شکل ممکن به تو رو میآورند، تو باید به بهترین شکل ممکن به آنها رو بیاوری.»
«نمی دانم که آیا در گذشته واقعاً لحظهای وجود داشته که بگویم: "بسیار خب، این کاریه که میخوام انجام بدم". فکر میکنم تا الان آنچه که عاشقش بودم اتفاق افتاده. اعتمادی بین من و افراد همسنوسالم و قدری کوچکتر وجود دارد که فکر میکنم اگر کارم را بعدتر شروع کرده بودم وجود نمیداشت. امیدوارم که هوادارانم یاد بگیرند آنچه که هستند به خودیِ خود زیباست، و اینکه میتوانند بواسطۀ آنچه که احساس میکنند با دیگران ارتباط برقرار کنند. چنین حالتی برای من کاملا آشنا است و آن را از عمق وجود درک میکنم.»
«به نظر من قدرت به این نیست که شما یک ظاهر دروغین به خودتان بگیرید؛ به نظر من قدرت واقعی حساس بودن و آسیبپذیر بودن است. واقعا سخت است که هر روز از خواب بیدار شوید و نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشد، بدون آنکه به نقاط قوت دیگران توجه کنید.»
«مادر من آدمی است که بخوبی میداند کار سخت یعنی چه. وقتی که من متولد شدم او تازه دانشآموز دبیرستان بود. او در طول زندگیاش شغلهای گوناگونی را تجربه کرد، اما در طول زندگی طوری با من برخورد کرده که احساس کنم شایستۀ انجام هر کاری که دلم میخواهد هستم. شاید یک دلیلش این بوده که چنین فرصتی در زندگی برای خودِ او مهیا نبوده.»
«تمام آنچه را که من میدانم مادرم به من آموخته؛ اینکه در عین حال که کمتر از دیگران نیستم، بالاتر و بزرگتر از آنها هم نیستم؛ اینکه وقتی مَردم به بدترین شکل ممکن به تو رو میآورند، تو باید به بهترین شکل ممکن به آنها رو بیاوری.»
«نمی دانم که آیا در گذشته واقعاً لحظهای وجود داشته که بگویم: "بسیار خب، این کاریه که میخوام انجام بدم". فکر میکنم تا الان آنچه که عاشقش بودم اتفاق افتاده. اعتمادی بین من و افراد همسنوسالم و قدری کوچکتر وجود دارد که فکر میکنم اگر کارم را بعدتر شروع کرده بودم وجود نمیداشت. امیدوارم که هوادارانم یاد بگیرند آنچه که هستند به خودیِ خود زیباست، و اینکه میتوانند بواسطۀ آنچه که احساس میکنند با دیگران ارتباط برقرار کنند. چنین حالتی برای من کاملا آشنا است و آن را از عمق وجود درک میکنم.»