31-08-2017، 13:14
البته خب این تاپیک خاطره کاملا اتفاقی و واسه همراهی با یکی از کاربرها بود که واردش شدم.
چون اصلا به داستان نویسی علاقه ای ندارم و تو عمرم یک رمان هم نخوندم.
ولی خب ازطرفی هم واسم یه نوع تحقیق و پژوهش هم بود.
میخواستم ببینم آدم ها تا چه می تونن تحت تاثیر حرف هایی که هر چند با منطق تجربی سازگار نیست اما احساسات رو شدیدا درگیر میکنه قرار بگیرن.
به عبارتی این فرایند توی تاریخ چطور جواب داده که آلان می بینیم ایدئولوژی های پرشماری توی دنیا تونستند توی قلب آدم ها جا باز کنن و اون ها رو مردم زیادی باور کنن.
من روی حرف هام اصلا فکر نکردم و کاملا فالبداهه بود و اصلا از لحاظ هنری و ساختاری طرح محکمی نداشت .
و نتایج واسم جالب بود که اونقدر موثر بود این داستان ها که برای افراد جای پرسش ایجاد بکنه و حتی تصور بکنن ناخودآگاه داره زده میشه و شوخی نیست.
تازه این یک نوع ارتباط مجاری بود و رو در رو نبود و من از قبلش هم ادعایی نکرده بودم. واقعا نتایج جالبی برام داشت. قابل تامل!
چون اصلا به داستان نویسی علاقه ای ندارم و تو عمرم یک رمان هم نخوندم.
ولی خب ازطرفی هم واسم یه نوع تحقیق و پژوهش هم بود.
میخواستم ببینم آدم ها تا چه می تونن تحت تاثیر حرف هایی که هر چند با منطق تجربی سازگار نیست اما احساسات رو شدیدا درگیر میکنه قرار بگیرن.
به عبارتی این فرایند توی تاریخ چطور جواب داده که آلان می بینیم ایدئولوژی های پرشماری توی دنیا تونستند توی قلب آدم ها جا باز کنن و اون ها رو مردم زیادی باور کنن.
من روی حرف هام اصلا فکر نکردم و کاملا فالبداهه بود و اصلا از لحاظ هنری و ساختاری طرح محکمی نداشت .
و نتایج واسم جالب بود که اونقدر موثر بود این داستان ها که برای افراد جای پرسش ایجاد بکنه و حتی تصور بکنن ناخودآگاه داره زده میشه و شوخی نیست.
تازه این یک نوع ارتباط مجاری بود و رو در رو نبود و من از قبلش هم ادعایی نکرده بودم. واقعا نتایج جالبی برام داشت. قابل تامل!