میرفتم خونه همسایمون خودمونو لوس می کردیم می گفتیم شکلات بده این درو می بست روی من من میرفتم سر کوچه گریه وجیغ میزدمبعد به من می گفتن چرا گریه می کنی م گفتم زری خنگه بهمون شکلات نداد همهم غش می کردن از خنده
یه بار رفتم خونه عمم دستم رو صندلی گیر کرد بعد از کلی گریه و خوب شدن زنگ زدم 110 مادر و عمم بودن بیرون اومدن تو گفتن چی شدهبا تفنگ گفتم دستم رفت لایه صندلی بیرونش اوردم
قیافه پلیسا :N56:
قیافه من
قیافه مامان وعمم وقتی قضیه رو گفتم بهشون :97: قیافه مامانم :84: قیافه عمم
قیافه من اون لحظه که مامانم دعوام کرد
یه بار رفتم خونه عمم دستم رو صندلی گیر کرد بعد از کلی گریه و خوب شدن زنگ زدم 110 مادر و عمم بودن بیرون اومدن تو گفتن چی شدهبا تفنگ گفتم دستم رفت لایه صندلی بیرونش اوردم
![Tongue Tongue](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/tongue.gif)
قیافه پلیسا :N56:
![Undecided Undecided](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/undecided.gif)
![Dodgy Dodgy](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/dodgy.gif)
قیافه من
![Tongue Tongue](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/tongue.gif)
![Tongue Tongue](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/tongue.gif)
قیافه مامان وعمم وقتی قضیه رو گفتم بهشون :97: قیافه مامانم :84: قیافه عمم
قیافه من اون لحظه که مامانم دعوام کرد
![crying crying](http://www.flashkhor.com/forum/images/smilies/newsmilies/crying.gif)