امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خیلی باحاله بیاتو

#10
یک روز ما رفته بودیم مهمونی خونه ی یکی از دوستای بابام 
من حدود ده سالم بود حسابی با بچه هاشون بازی کرده بودم خیلی تشنه ام شده بود 
رفتم توی اشپز خونشون آب بخورم لیوان تمیز نداشتن
منم یک لیوان که تهش چایی بود رو برداشتم شستمش که باهاش آب بخورم
دیدم هرچی توش آب میریزم اون بیشتر رنگ میگیره
بعد فهمیدم توش زعفرون بوده و همه ی زعفرونا ریخته بودم توی سینک....
هنوزم بهشون نگفتم چکار کردم...
خیلی باحاله بیاتو
پاسخ
 سپاس شده توسط رامین 1993 ، محمدرضا.ر ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، ѕтяong


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: خیلی باحاله بیاتو - sandi - 02-09-2016، 10:59

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  وقتی پسرا دور هم خلوت میکنن.وقتی دخترادور هم خلوت میکنن بیا باحاله
  خیلی جالبه همه شرکت کنید
  میم های طنز خیلی خفن پارت۲
  اگر این دیالوگ ها نبودند خیلی از فیلم ها ساخته نمی شدD:
  بیا بخون گفتگوی دخترو پسر خیلی جالبه
Wink ○داستان طنز شنگول و منگول امروزی○خیییلی باحاله(البته نه دراین حد)بیاتووووو
  حتما حتما حـــتـــمــا امتحان کنین خـــعــلــی باحاله (همه بیاین)
  جک بیاین باحاله
  خیلی صادقانه میگم ! یه داستان خیلی خنده دار..
Heart عکس نوشته های خیلی باحال♡

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان