10-07-2016، 3:53
یادش به خیر:-)
شاید دو روز مونده به کنکور و دیوانه کردن پدرم رو هیچوقت فراموش نکنم بنده خدا مدتی تو اتاق نشست و در رو بست،اما دید انگار نمیشه و تا چند ساعت از خانه بیرون رفت.
نمیدونم اسمش رو گریه میشه گذاشت یا نه،چون واقعا افتضاح بود!!!
بهانه ام هم این بود من بعد کنکور چه تفریحی دارم؟؟ من بعد کنکور چیکار کنم:||
شب قبل کنکور همون کارهایی رو انجام بدید که شب قبل آزمونهای قبلیتون انجام میدادید و ریسک انجام هیچ کار جدیدی رو نپذیرید.(من خودم بعضی دروس رو دوره کردم) اما اصلا دیر نخوابید(که نمیشه:|)
نیم ساعت مانده به کنکور هیچی نخونید،چون اطلاعات در مغز مثل یک کتابخانه مرتب چیده شدند و شما با اینکار کلا نظم این کتابخانه رو به هم میزنید.
تصور اینکه همیشه وقت اضافه میارید و این بار هم همینطوره رو اصلا نکنید،بنده نیمه ی بین عمومی و تخصصی رو پیک نیک و سینما تصور کردم و جدا از مدتی که اونجا هدر دادم، سر سوالاتی که مطمئن بودم بلد نیستم هم زمان زیادی گذاشتم در نتیجه برای سوالاتی که بلد بودم و کارکرده بودم وقت کم آوردم و اونقدر هول شدم نتونستم درست حسابی جواب بدم.
تو اون روز شما در هیچ درسی پرفسور نمیشید، این توهم رو موقع جواب دادن به هر درسی پیدا میکنید و پشت سرهم با اعتماد به نفس سوالاتی که تابه حال حتی ندیده اید رو هم جواب میدید هرچند که قبلا هرگز این کار رو نمیکردید،سعی کنید این توهم شیطانی رو از خودتون دور کنید و مثل آزمون های قبلی عمل کنید و فقط به سوالای انتخابیتون جواب بدید.
موفق باشید با بهتیرین رتبه:-)
شاید دو روز مونده به کنکور و دیوانه کردن پدرم رو هیچوقت فراموش نکنم بنده خدا مدتی تو اتاق نشست و در رو بست،اما دید انگار نمیشه و تا چند ساعت از خانه بیرون رفت.
نمیدونم اسمش رو گریه میشه گذاشت یا نه،چون واقعا افتضاح بود!!!
بهانه ام هم این بود من بعد کنکور چه تفریحی دارم؟؟ من بعد کنکور چیکار کنم:||
شب قبل کنکور همون کارهایی رو انجام بدید که شب قبل آزمونهای قبلیتون انجام میدادید و ریسک انجام هیچ کار جدیدی رو نپذیرید.(من خودم بعضی دروس رو دوره کردم) اما اصلا دیر نخوابید(که نمیشه:|)
نیم ساعت مانده به کنکور هیچی نخونید،چون اطلاعات در مغز مثل یک کتابخانه مرتب چیده شدند و شما با اینکار کلا نظم این کتابخانه رو به هم میزنید.
تصور اینکه همیشه وقت اضافه میارید و این بار هم همینطوره رو اصلا نکنید،بنده نیمه ی بین عمومی و تخصصی رو پیک نیک و سینما تصور کردم و جدا از مدتی که اونجا هدر دادم، سر سوالاتی که مطمئن بودم بلد نیستم هم زمان زیادی گذاشتم در نتیجه برای سوالاتی که بلد بودم و کارکرده بودم وقت کم آوردم و اونقدر هول شدم نتونستم درست حسابی جواب بدم.
تو اون روز شما در هیچ درسی پرفسور نمیشید، این توهم رو موقع جواب دادن به هر درسی پیدا میکنید و پشت سرهم با اعتماد به نفس سوالاتی که تابه حال حتی ندیده اید رو هم جواب میدید هرچند که قبلا هرگز این کار رو نمیکردید،سعی کنید این توهم شیطانی رو از خودتون دور کنید و مثل آزمون های قبلی عمل کنید و فقط به سوالای انتخابیتون جواب بدید.
موفق باشید با بهتیرین رتبه:-)