بازی آنلاین
آپلود عکس
27-05-2016، 17:22
(27-05-2016، 10:36)Apathetic نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام ..
شاید باورتون نشه ولی من دیشب خواب مینهو رو دیدم که اومده بود خونمون !
خیلی خوش گذشت ♡ ^^
بچه ها میشه She was pretty رو تعریف کنید ؟ =))
کم کم باید خودمو برا یه تایپ حسابی دهن سرویس کن اماده کنم._.!
خب طبق همون خلاصه ادامه میدم..
سونگ جون پسر بچه ی تپل و زشتیه ک با همسایشون ینی هی جین ک دختری خرپول._. و خوشگله دوسته!
درهمون بچگی سونگ جون و خانوادش مجبور به نقل مکان میشن و کلا از کره میرن!تو ابن مدتی ک این دودوست از هم جدا هستن پدر جین ورشکسته میشه و بخاطر ژنتیک پدرش قیافه ی جین بشدتا تغیبر میکنه و زشت میشه!
سالها میگذره و هردو بزرگ میشن هنوزهم همدیگر رو ملاقات نکردن تا روزی ک یه پیام بدست جین میرسه از طرف سونگ!!
خب طبیعتا جین فکرمیکنه ک سونگ هنوز هم زشته و بتخودش میگه ک اون با قیافم کنار میاد و مشکلی نیس!
از اونور سونگ بخاطر ژنتیک تبدیل به یه پسر خوشگلو جذاب میشه! با خودش فکر میکنه ک من خوشگل شدم و جینم خوشگل بود پس باهم کنار میایم!
روز ملاقتت این دونفر توی پارک فرا میرسه ولی وقتی دختره منتظر پسرس متوجه میشه ک اون پسری ک میشناخت کاملا فرق کرده و خعیلی جذاب شده..پس ناراحت میشه و فکر میکنه ک بهتره خودشو نشون نده!
( این صحنه خعیلی احساسیه._.* پسره میره سمت یه دختر خوشگل دیگه و ازش میپرسه که تو هی جینی؟! - جینم درحال اشک ریختن متوجه میشه ک پسره هنوز فکر میکنه ک جین خوشگله . بعد میدوعه میره قایم میشه و افسوس میخوره! اخه بچم قبلش خیلی خوشال بود برا ملاقات)
بعد دختره پیام میده ک ببخشید امروز نتونستم بیام بیا فردا همو ببینیم..
با کلی گریه و فکر به این نتیجه میرسه ک دوست صمیمیشو ک باهم همخونن و اون خیلی هم خوشگلو جذابرو به جای خودش بفرسته!!!
(چون اسم دختره یادم رفته میگم مانورا._.*)
فردا میشه و مانورا برای دیدن پسره ب عنوان جین میره!
قرار شد ک مانورا به پسر بگه ک من میخوام برم خارج و دیگه همو نمیبینیم!
(مانورا جزو پرسنل هتل معروف کره هس)
از قضا اینا چندروز بعد همدیگرو میبینن و دختره چاره ای نداره ک بگه منصرف شدم از رفتن!
جین هم مجبور به استخدام تویه شرکتی میشه ک سونگ رییسشه!
البته با خودش میگه ک میتونه تشابه اسمی باشه ولی بازم استرس خاصی داره!
وقتی این قضیه رو با مانورا درمیون میزاره مانورا به این نتیجه میرسه ک جین در شرایط سختیه پس بهتره هیچیو نگم بهش!
پس با پسره ادامه میده!
+ فک کنم شادی بدجور میخواد بقیشو بدونه و جذب سربال شده!!!
ولی با کمال تاسف باید بگم ک فعلا دستام در حال قطع شدنه:|
بقیشو فردا میگم! شایدم دلم بحالت سوخت امشب گفتم!!!
خیلیش مونده!!!
تازه قسمت 3و4 عه!
از 16 قسمت:|
فک کنم دهنم صاف شه برا گفتنش-____-ک البته همین الانم شده:| !
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
