| گفتگوی آزاد نسخه ۲۸۸ |

[Magical Girl]

عههههه :| خدایی ؟ :|
دستت درد نکنه ._.
4 سال رفاقت یعنی این ؟ سارا ؟

ای بابا شادی .. تو ک منو میشناسی . حافظه در حد ماهی ! :v
ولی ن جدن نام کاربریا عوض شده ، تو بیوتم ک همش اسم این و اونو نوشتی   :|
از کجا قرار بود بشناسمت ؟

تو گروه تابستون بودی وختی سلطون و سروشُ ادد کردن گروه داغون شد ؟ :|

گروه تلگرامو میگی ؟
من که یادم نمیاد محمد و سروش تو اون گروه حتی یه بار اومده باشن ..
الان با قدیما فرق داره ! مگه میشه اسم عشقامو تو بیوم نزارم ؟ ^^
بخدا سارا تو عمرم هیچوقت به اندازه الان عاشق نشده بودم (:

احتمالن لفت دادی ..
منم نبودم :|
از اردلان شنیدم . مریم انگار باهاشون دعواشون شده بوده

عههه شادی ؟! چ زود یادت رف اون دو تا خواهرارو :v عاشقشون شده بودی آ یادت رف ؟ -_-
عجب زمونه ای شده   :v

دوتا خواهرا ؟؟ صب کن ببینم .. فامیلامو میگی ؟
یه چیزایی داره یادم میاد .. اره عاشقشونم هنوز ^^
مریم که هر روز دعوا میکرد D:
ولی دعوای انچنانی که همه لفت بدن والا فک نکنم .. من چون میخواستم حواسم به اون جی پی پرت نشه لفت دادم .. چون خیلی ذهنم درگیرش شده بود مث زمان فریزر .. ( گرفتی چی میگم ؟ )

دلم واس مریم تنگ شده ): از وختی بی گوشی شدم هز هیشکی خبر ندارم :|

فریزر :v اره . اونم داغون شد دگ ! :| کلی خاطره داشتم اونجا .. میرفتم میخوندمشون .. ولی خب اگه الانم بود ذاتن وخ نمیکردم بخونمشون
شادی دقت کردی چ شلوغ شد اینجا یهو ؟ مث قبلنا ..