وســط ایســتگـاهـِ راه آهـنـ
با قطـاری کـه رو به مـشـهـد بود
بغضشـو قورت داد و آروم گـفت
کـاشـکـی تهـران هـمـیشـه مـقصد بود
دســت دادمـ، خـدافظی کـردمـ
"لطـف کـن زوووودتر بزاااار برووو!"
اس ام اس داد "دوســتت دارمـ"
اس ام اس دادم "از کـنـار برو!"
.
وســط این هـمـه مـســافر توو
ســالن انـتظار گـریه کـنـی
خـنـده داره تو ظلّ تابســتونـ
مـثل ابر بهـار گـریه کـنـی
ســخـته وقتی با خـنـده مـی پُرســی
پاســخـت رو فقط با اخـم بِدنـ
ســخـته واســه ت براش گـل بخـری
باقی پولُ چســب زخـم بِدنـ
ســخـتته خـاطـراتُ دود کـنـی
با قطـارای بی بخـار بری
واســه نـزدیک تر شـدن پاشـی
صد دفه تا تهـِ قطـار بری!
این کـه عاشـق شـدی و عاشـق شـد
ســخـته وقتی مـقصرش خـودتی
کـاشـکـی تهـرانـ... به مـنـکـرش لعنـت!
لعنـتی! وقتی مـنـکـرش خـودتی...
.
مـن چشـامـو به ریل مـیدوزمـ
مـن دلم روشـنـهـ! ولی کـورمـ!
شـرق! مـرکـز! چه قســمـتی! حتی
نـقشـه رو تا کـنـم ازت دورمـ
باورم مـیشـه کـه نـمـیشـهـ! تو امـ
بس کـن امـشـب! دیگـه جنـون بســّهـ!
ریل یعنـی بیا به هـم نـرســیمـ
این هـمـه ســنـگـه بین مـونـ! بســّهـ!
کـاشـکـی مـیشـد کـه کـمـتر این چرخـا
روی اعصابم اصطـکـاک کـنـهـ
کـاش یکـی این قطـار تخـتی رو
وســطـای کـویر خـااااااک کـنـه .
وســط ایســتگـاه راه آهـنـ
با قطـاری کـه رو به مـشـهـد بود
بغضمـو قورت دادم و گـفتمـ:
کـاشـکـی تهـرانـ
هـمـیشـهـ
مـقصد
بود!
با قطـاری کـه رو به مـشـهـد بود
بغضشـو قورت داد و آروم گـفت
کـاشـکـی تهـران هـمـیشـه مـقصد بود
دســت دادمـ، خـدافظی کـردمـ
"لطـف کـن زوووودتر بزاااار برووو!"
اس ام اس داد "دوســتت دارمـ"
اس ام اس دادم "از کـنـار برو!"
.
وســط این هـمـه مـســافر توو
ســالن انـتظار گـریه کـنـی
خـنـده داره تو ظلّ تابســتونـ
مـثل ابر بهـار گـریه کـنـی
ســخـته وقتی با خـنـده مـی پُرســی
پاســخـت رو فقط با اخـم بِدنـ
ســخـته واســه ت براش گـل بخـری
باقی پولُ چســب زخـم بِدنـ
ســخـتته خـاطـراتُ دود کـنـی
با قطـارای بی بخـار بری
واســه نـزدیک تر شـدن پاشـی
صد دفه تا تهـِ قطـار بری!
این کـه عاشـق شـدی و عاشـق شـد
ســخـته وقتی مـقصرش خـودتی
کـاشـکـی تهـرانـ... به مـنـکـرش لعنـت!
لعنـتی! وقتی مـنـکـرش خـودتی...
.
مـن چشـامـو به ریل مـیدوزمـ
مـن دلم روشـنـهـ! ولی کـورمـ!
شـرق! مـرکـز! چه قســمـتی! حتی
نـقشـه رو تا کـنـم ازت دورمـ
باورم مـیشـه کـه نـمـیشـهـ! تو امـ
بس کـن امـشـب! دیگـه جنـون بســّهـ!
ریل یعنـی بیا به هـم نـرســیمـ
این هـمـه ســنـگـه بین مـونـ! بســّهـ!
کـاشـکـی مـیشـد کـه کـمـتر این چرخـا
روی اعصابم اصطـکـاک کـنـهـ
کـاش یکـی این قطـار تخـتی رو
وســطـای کـویر خـااااااک کـنـه .
وســط ایســتگـاه راه آهـنـ
با قطـاری کـه رو به مـشـهـد بود
بغضمـو قورت دادم و گـفتمـ:
کـاشـکـی تهـرانـ
هـمـیشـهـ
مـقصد
بود!