08-04-2016، 20:55
خخخ منم !
باشه مرسی . سارای خودمون ؟
خب حالا که تو هم تمومش کردی میخوام یه نقد کلی بزارم ( بیکارم دیگه D: )
_____
نگهبان شب از متفاوت ترین کارایی بود که تا حالا دیدم .
اول نظر خودمو میگم :
- شخصیت پردازی ها قوی بود . نه فقط نقش های اصلی بلکه بقیه ی نقش ها هم داستانی برای خودشون داشتن یعنی فقط نقش مجسمه رو بازی نمیکردن . مثل دوست رییس نگهبانان شب ( اسم جفتشونو یادم رفته ) ..
- شروع داستان خیلی خوب بود . طوفانی شروع شد و بعد از چند قسمت هیجانی روال کار آروم شد . به خوبی میشد بالا پایین بودن میزان حساسیت داستانو در طی 24 قسمت حس کرد ؛ سریال یک رنگ نبود .
- موزیک های متن فوق العاده بودن انگار فقط و فقط برای سکانس های پخششون بوجود اومده بودن و بس ! موزیک های متن تاثیر خیلی خوبی روی جذابیت های داستان داشتن .
- بازی ها همه عالی بود . به نظرم قوی ترین بازی رو بازیگر نقش سادام داشت . بعد از اون جونگ ایل وو و بازیگر های نقش های شاه و دوها و وزیر اعظم عالی کار کردن . هیچکس خشک بازی نمیکرد ، و بازیگرای کودک هم خیلی خوب ظاهر شدن به ویژه بازیگر نقش بچگی رین !
- داستان بی روح نبود ؛ یه عاشقانه ی جذاب و باز هم یه مثلث عشقی از قلب تخیلی داستان بیرون اومد .
- جلوه های ویژه خیلی خوب بود . صحنه های شهاب سنگ ، ارواح ، خدای اژدها و جادوها همه خوب بودن و بعضی جاها واقعا عین فیلمای هالیوودی میشدن .
- پایان خوب و شاید در بعضی موارد غیر قابل پیشبینی بود . شاهی که از بچگی به رین حسادت میکردو تمام زندگیش شاه بودنش بود و حتی بخاطر مقامش از مادربزرگش هم گذشت ، یکهو قسمت اخر تاج و تخت رو به برادرش داد . اما رسیدن رین و دوها به هم طبیعی بود و انتظارش میرفت . و اما موسوک و تنها موندنش ( از لحاظ عشقی ) یکم جالب نبود . به نظرم اگه یه پایان عاطفی برای موسوک هم میزاشتن بهتر بود .
- نقش افرینی و شخصیت پردازی کاراکترای منفی خیلی قوی بود ؛ کاراکتر های سادام ، سو ریون و شاه کامل بود . هر سه برای اهدافشون مسمم بودن ؛ سادام برای رسیدن به خدای افعی ، سو ریون برای رسیدن به شاهزاده و شاه هم برای حفظ سلطنتش به هر قیمتی . البته از لحاظ روحی روانی شاه ناقص بود . وزیر اعظم هم کاراکترش کامل بود ولی نسبت به بقیه ی منفی ها نه . مسمم نبود نقشه ای نداشت حتی خودشم نمیدونست به کی اعتماد کنه . کاراکتر سادام کامل ترین بود از اول تا اخر برای هدفش جنگید و برای رسیدن به خواستش خیلی صبر کرد و نوکری پادشاه و وزیر رو کرد که اصلا به سلیقه ش نمیخورد ولی برای هدفی که داشت همه ی اینکارا رو کرد .
- در شخصیت های مثبت هم کامل ترین کاراکتر ها بنظر من دوها و موسوک بودن . رین اولش شخصیت ضعیفی داشت و ول میگشت و هیچی نمیخواست ؛ یه زندگی بی هدف و مسخره داشت ! ولی با دوستی با موسوک و دوها که اوم های قوی و پرتلاشی بودن کامل شد و شخصیتش رشد کرد . دوها با نرسیدن به هدفش نا امید نشد و موسوک هم تصمیم های زیادی گرفت و خیلی تغییر و رشد کرد .
- ما به غیر از مثلث عشقی دوها و رین و سو ریون یه مثلث عشقی دیگه هم داشتیم ؛ رییس نگهبانا و دوستش و اون خانمه . خانومه رییس نگهبانا رو دوس داشت دوستش هم خانومه رو ! شخصیت مظلومی داشت این دوسته .. اخرشم مرد : (
- نکته ی دیگه ی زیبایی سریال این بود که نمیدونستی چی خواهد شد . فیلمنامه ی قوی همه ی داستان رو طوری درست کرد که جذابیت فیلم همیشه حفظ بشه و اتفاقای جالبتر بیفته .
- در آخر بگم اگه یه لقب به نگهبان شب بدیم من لقب " متفاوت ترین " رو بهش میدم چون متفاوت ترین بود .
باشه مرسی . سارای خودمون ؟
خب حالا که تو هم تمومش کردی میخوام یه نقد کلی بزارم ( بیکارم دیگه D: )
_____
نگهبان شب از متفاوت ترین کارایی بود که تا حالا دیدم .
اول نظر خودمو میگم :
- شخصیت پردازی ها قوی بود . نه فقط نقش های اصلی بلکه بقیه ی نقش ها هم داستانی برای خودشون داشتن یعنی فقط نقش مجسمه رو بازی نمیکردن . مثل دوست رییس نگهبانان شب ( اسم جفتشونو یادم رفته ) ..
- شروع داستان خیلی خوب بود . طوفانی شروع شد و بعد از چند قسمت هیجانی روال کار آروم شد . به خوبی میشد بالا پایین بودن میزان حساسیت داستانو در طی 24 قسمت حس کرد ؛ سریال یک رنگ نبود .
- موزیک های متن فوق العاده بودن انگار فقط و فقط برای سکانس های پخششون بوجود اومده بودن و بس ! موزیک های متن تاثیر خیلی خوبی روی جذابیت های داستان داشتن .
- بازی ها همه عالی بود . به نظرم قوی ترین بازی رو بازیگر نقش سادام داشت . بعد از اون جونگ ایل وو و بازیگر های نقش های شاه و دوها و وزیر اعظم عالی کار کردن . هیچکس خشک بازی نمیکرد ، و بازیگرای کودک هم خیلی خوب ظاهر شدن به ویژه بازیگر نقش بچگی رین !
- داستان بی روح نبود ؛ یه عاشقانه ی جذاب و باز هم یه مثلث عشقی از قلب تخیلی داستان بیرون اومد .
- جلوه های ویژه خیلی خوب بود . صحنه های شهاب سنگ ، ارواح ، خدای اژدها و جادوها همه خوب بودن و بعضی جاها واقعا عین فیلمای هالیوودی میشدن .
- پایان خوب و شاید در بعضی موارد غیر قابل پیشبینی بود . شاهی که از بچگی به رین حسادت میکردو تمام زندگیش شاه بودنش بود و حتی بخاطر مقامش از مادربزرگش هم گذشت ، یکهو قسمت اخر تاج و تخت رو به برادرش داد . اما رسیدن رین و دوها به هم طبیعی بود و انتظارش میرفت . و اما موسوک و تنها موندنش ( از لحاظ عشقی ) یکم جالب نبود . به نظرم اگه یه پایان عاطفی برای موسوک هم میزاشتن بهتر بود .
- نقش افرینی و شخصیت پردازی کاراکترای منفی خیلی قوی بود ؛ کاراکتر های سادام ، سو ریون و شاه کامل بود . هر سه برای اهدافشون مسمم بودن ؛ سادام برای رسیدن به خدای افعی ، سو ریون برای رسیدن به شاهزاده و شاه هم برای حفظ سلطنتش به هر قیمتی . البته از لحاظ روحی روانی شاه ناقص بود . وزیر اعظم هم کاراکترش کامل بود ولی نسبت به بقیه ی منفی ها نه . مسمم نبود نقشه ای نداشت حتی خودشم نمیدونست به کی اعتماد کنه . کاراکتر سادام کامل ترین بود از اول تا اخر برای هدفش جنگید و برای رسیدن به خواستش خیلی صبر کرد و نوکری پادشاه و وزیر رو کرد که اصلا به سلیقه ش نمیخورد ولی برای هدفی که داشت همه ی اینکارا رو کرد .
- در شخصیت های مثبت هم کامل ترین کاراکتر ها بنظر من دوها و موسوک بودن . رین اولش شخصیت ضعیفی داشت و ول میگشت و هیچی نمیخواست ؛ یه زندگی بی هدف و مسخره داشت ! ولی با دوستی با موسوک و دوها که اوم های قوی و پرتلاشی بودن کامل شد و شخصیتش رشد کرد . دوها با نرسیدن به هدفش نا امید نشد و موسوک هم تصمیم های زیادی گرفت و خیلی تغییر و رشد کرد .
- ما به غیر از مثلث عشقی دوها و رین و سو ریون یه مثلث عشقی دیگه هم داشتیم ؛ رییس نگهبانا و دوستش و اون خانمه . خانومه رییس نگهبانا رو دوس داشت دوستش هم خانومه رو ! شخصیت مظلومی داشت این دوسته .. اخرشم مرد : (
- نکته ی دیگه ی زیبایی سریال این بود که نمیدونستی چی خواهد شد . فیلمنامه ی قوی همه ی داستان رو طوری درست کرد که جذابیت فیلم همیشه حفظ بشه و اتفاقای جالبتر بیفته .
- در آخر بگم اگه یه لقب به نگهبان شب بدیم من لقب " متفاوت ترین " رو بهش میدم چون متفاوت ترین بود .