04-03-2016، 19:48
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
كاشكيها رو يكي يكي پشت سر بگذار و اجازه نده هيچ جايي برایشان بماند
از خيلي قبلها، كلمه كاشكي، تو دهن همه ما بوده و باز هم حتي در دوران ميانسالي و پيري اين كلمه كاربردش رو از دست نداده. در كودكي وقتي يه خرابكاري ميكرديم، پيش خودمون ميگفتيم: ”كاشكي مامان نفهمه!“
وقتي رفتيم مدرسه، كار بد كه ميكرديم ميگفتيم: ”كاشكي اين كار رو نكرده بودم!“ وقتي در كنكور دانشگاه شركت كرديم: ”كاشكي يه خورده بيشتر درس خونده بودم!“ و وقتي هم كه پير ميشيم كلي كاشكي تو دلمون هست و متاسفانه بعضيها هم اونا رو با خودشون از اين دنيا ميبرن!!
ولي چرا؟ كاشكي رو ما آدما خلق كرديم، بهش بها داديم، بزرگش كرديم و روز به روز امكان بيشتري براي رشد كردن بهش ميديم!
البته جالب اينجاست كه بدونيم اين كلمه در همه زبانها و فرهنگها وجود داره و در مواقع زيادي ازش استفاده ميشه. حتي ضربالمثل هم داره. مثلا ما ايرانيها ميگيم: ”كاشكي رو كاشتند، سبز نشد!“ فرانسويها ميگن: ”با كاشكي ميتوان پاريس رو در يك بطري جا داد!“
و همه اينها يعني غيرممكن! كاري كه هيچ وقت و به هيچ صورتي انجام نميشه. البته همراه كاشكي، نوعي احساس حسرت و پشيموني هم وجود داره. كاري كه اگه انجام ميشده موجب خوشحالي و مسرت بوده، ولي نشده. حالا مقصر كيه؟! كي كوتاهي كرده؟! كي بايد يه خورده بيشتر فكر ميكرده؟! كي بايد زودتر دست به كار ميشده؟! نه ديگه ... دنبال بهانه نگرد، منصفانه جواب بده. يا اصلا جواب نده ولي بنشين و پيش خودت تنهايي فكر كن. اون وقت قضاوت كن. با خودت كه ديگه رودرواسي نداري. چه فرصتهايي رو از دست دادي؟! چه وقتهايي رو تلف كردي؟!
اما الان هم دير نشده. به قول قديميها ماهي رو هر وقت از آب بگيري تازه است. براي مبارزه با اين كاشكيها بايد چند تا كار بكني. اول اينكه بايد بكاريش! بعد يه وقتي بذاري براي فكر كردن. فكر كن ببين كي هستي و چي ميخواي! هر چقدر كه لازمه وقت صرف كن. ببين كه هوش، استعداد و قدرتت چقدره. چي دوست داري، از عهده چه كارهايي بر ميآي و بالاخره اينكه اصلا از اين دنيا چه توقعي داري، از زندگي چي ميخواي! همين كه شكمت سير بشه و يه سر پناهي داشته باشي برات كافيه، يا نه؟! يه كاري توي اين دنيا داري؟ بايد به يه دردي بخوري؟ بايد يه چيزي بشي؟ بايد غمي رو از دلي برداري؟! بالاخره نميشه كه همين جوري بياي و همين جوري بري. اگه اين طور زندگي كني، آخرش بايد كولهبار كاشكي رو ببندي! كاشكيهاي زياد، خيلي زياد. حتي شايد اضافه بار هم بهت بخوره. تصورشو بكن.
اما ميشه طور ديگهاي هم زندگي كرد. ميتوني از همين الان روش زندگيات رو عوض كني. بايد فرصتهاي از دست رفته رو جبران كني. هيچ وقت براي شروع دير نيست. به آرزويي كه هميشه تو سرت بوده فكر كن. از بچگي خودتو كجا ميديدي؟ در چه وضعيتي؟ چه شغلي؟ چه مقامي؟
حالا كه يادت اومد هدف و آرزوت چيه بايد وارد مرحله بعدي بشي. در اين مرحله بايد مقدمات لازم رو براي رسيدن به مقصد فراهم كني. اگه كه لازمه دانشي رو فرا بگيري، تجربهاي به دست بياري، يا هزينهاي بكني خيلي زود شروع كن. اولويتها رو بشناس و به اونا اهميت بده. قدم اول هميشه مشكله ولي به محض اينكه اونو برداري ديگه ميافتي تو مسير. فقط نبايد خسته بشي، اميدت رو از دست بدي و يا بيحوصله بشي! انگيزه، صبر، مداومت و مقاومت توشه اين راه هستن، و اين توشه در درون روح و ذهن و قلب تو وجود داره. پس نبايد تهي بشي. يعني نميتوني. مگر اينكه خودت تصميم بگيري كه ديگه ادامه ندي. ولي اگه وسط راه جا بزني، از مرحله اولت هم عقبتر ميري. ياس و سرخوردگي مثل سم ميمونه، بايد دنبال پادزهرش بگردي. اگه در راه دچار مشكلي شدي از ديگران كمك بگير، از تجربهشون استفاده كن و بالاخره توصيه هميشگي: ايمانت رو از دست نده! مطمئن باش از اون اول كه تصميمت جدي شد و اراده كردي، نيروي بيكران هستي تو رو مورد رحمت و عنايت خودش قرار داده. نيرويي كه شايد تو متوجهاش نبودي ولي خيلي كمكت كرده. خيلي جاها كه از خطر جستي. وقتهايي كه شر، از بغل گوشهات گذشته، مواقعي كه گره از كارت باز شده و ... هميشه و هميشه او مراقب توست. تو ميتوني اونو در كنار خودت حس كني. وقتي كه راهت هموار ميشه، اونه كه سنگ رو از جلوي پاهات برميداره. موقعي كه از روي چالهها ميپري، اونه كه زير بغلت رو ميگيره و زماني كه سرت گيج ميره و احساس ميكني داري ميخوري زمين. اونه كه نگهت ميداره! تو در اين راه پشتيبان محكمي داري. بنابراين نبايد اجازه بدي كه اين همه لطف و انرژي مثبت هدر بره. فقط بايد دلسرد نشي و به پيشرفت فكر كني.
كاشكيها رو يكي يكي پشت سر بذار و اجازه نده هيچ جايي براشون بمونه. وقتي كه به مقصد برسي ميبيني كه اون كاشكي رو كه هميشه تو دلت مونده بود و در اول راه كاشته بوديش، ديگه سبز شده! ولي ميوهاش حسرت نيست بلكه انرژيه. انرژي مثبتي كه در طول راه صرف كردي تا به اينجا برسي و الان دو برابر اون انرژي به تو برميگرده. انرژياي كه ميتونه به وجود آورنده اهداف و انگيزههاي درست بعدي باشه، اما اين بار بدون كاشكي!!! فوري وارد عمل شو، از موفقيتت لذت ببر ولي بهش راضي نشو، متوقف نشو، جاري شو! تنها چيزي رو كه نبايد فراموش كني اينه كه زندگي ات رو منحصرا وقت كارت نكني! از كار كردن لذت ببر ولي در مسيرت از زيباييها، عشق و خدا غافل نشو. نبايد كوچكترين جايي براي كاشكي بذاري. از همين الان كاشكي ممنوع! اين كلمه رو از فرهنگ لغتت حذف كن. ديگه كاشكي بيكاشكي!
فقط كاشكي دوستم داشتي
كاشكيها رو يكي يكي پشت سر بگذار و اجازه نده هيچ جايي برایشان بماند
وقتي رفتيم مدرسه، كار بد كه ميكرديم ميگفتيم: ”كاشكي اين كار رو نكرده بودم!“ وقتي در كنكور دانشگاه شركت كرديم: ”كاشكي يه خورده بيشتر درس خونده بودم!“ و وقتي هم كه پير ميشيم كلي كاشكي تو دلمون هست و متاسفانه بعضيها هم اونا رو با خودشون از اين دنيا ميبرن!!
ولي چرا؟ كاشكي رو ما آدما خلق كرديم، بهش بها داديم، بزرگش كرديم و روز به روز امكان بيشتري براي رشد كردن بهش ميديم!
البته جالب اينجاست كه بدونيم اين كلمه در همه زبانها و فرهنگها وجود داره و در مواقع زيادي ازش استفاده ميشه. حتي ضربالمثل هم داره. مثلا ما ايرانيها ميگيم: ”كاشكي رو كاشتند، سبز نشد!“ فرانسويها ميگن: ”با كاشكي ميتوان پاريس رو در يك بطري جا داد!“
و همه اينها يعني غيرممكن! كاري كه هيچ وقت و به هيچ صورتي انجام نميشه. البته همراه كاشكي، نوعي احساس حسرت و پشيموني هم وجود داره. كاري كه اگه انجام ميشده موجب خوشحالي و مسرت بوده، ولي نشده. حالا مقصر كيه؟! كي كوتاهي كرده؟! كي بايد يه خورده بيشتر فكر ميكرده؟! كي بايد زودتر دست به كار ميشده؟! نه ديگه ... دنبال بهانه نگرد، منصفانه جواب بده. يا اصلا جواب نده ولي بنشين و پيش خودت تنهايي فكر كن. اون وقت قضاوت كن. با خودت كه ديگه رودرواسي نداري. چه فرصتهايي رو از دست دادي؟! چه وقتهايي رو تلف كردي؟!
اما الان هم دير نشده. به قول قديميها ماهي رو هر وقت از آب بگيري تازه است. براي مبارزه با اين كاشكيها بايد چند تا كار بكني. اول اينكه بايد بكاريش! بعد يه وقتي بذاري براي فكر كردن. فكر كن ببين كي هستي و چي ميخواي! هر چقدر كه لازمه وقت صرف كن. ببين كه هوش، استعداد و قدرتت چقدره. چي دوست داري، از عهده چه كارهايي بر ميآي و بالاخره اينكه اصلا از اين دنيا چه توقعي داري، از زندگي چي ميخواي! همين كه شكمت سير بشه و يه سر پناهي داشته باشي برات كافيه، يا نه؟! يه كاري توي اين دنيا داري؟ بايد به يه دردي بخوري؟ بايد يه چيزي بشي؟ بايد غمي رو از دلي برداري؟! بالاخره نميشه كه همين جوري بياي و همين جوري بري. اگه اين طور زندگي كني، آخرش بايد كولهبار كاشكي رو ببندي! كاشكيهاي زياد، خيلي زياد. حتي شايد اضافه بار هم بهت بخوره. تصورشو بكن.
اما ميشه طور ديگهاي هم زندگي كرد. ميتوني از همين الان روش زندگيات رو عوض كني. بايد فرصتهاي از دست رفته رو جبران كني. هيچ وقت براي شروع دير نيست. به آرزويي كه هميشه تو سرت بوده فكر كن. از بچگي خودتو كجا ميديدي؟ در چه وضعيتي؟ چه شغلي؟ چه مقامي؟
حالا كه يادت اومد هدف و آرزوت چيه بايد وارد مرحله بعدي بشي. در اين مرحله بايد مقدمات لازم رو براي رسيدن به مقصد فراهم كني. اگه كه لازمه دانشي رو فرا بگيري، تجربهاي به دست بياري، يا هزينهاي بكني خيلي زود شروع كن. اولويتها رو بشناس و به اونا اهميت بده. قدم اول هميشه مشكله ولي به محض اينكه اونو برداري ديگه ميافتي تو مسير. فقط نبايد خسته بشي، اميدت رو از دست بدي و يا بيحوصله بشي! انگيزه، صبر، مداومت و مقاومت توشه اين راه هستن، و اين توشه در درون روح و ذهن و قلب تو وجود داره. پس نبايد تهي بشي. يعني نميتوني. مگر اينكه خودت تصميم بگيري كه ديگه ادامه ندي. ولي اگه وسط راه جا بزني، از مرحله اولت هم عقبتر ميري. ياس و سرخوردگي مثل سم ميمونه، بايد دنبال پادزهرش بگردي. اگه در راه دچار مشكلي شدي از ديگران كمك بگير، از تجربهشون استفاده كن و بالاخره توصيه هميشگي: ايمانت رو از دست نده! مطمئن باش از اون اول كه تصميمت جدي شد و اراده كردي، نيروي بيكران هستي تو رو مورد رحمت و عنايت خودش قرار داده. نيرويي كه شايد تو متوجهاش نبودي ولي خيلي كمكت كرده. خيلي جاها كه از خطر جستي. وقتهايي كه شر، از بغل گوشهات گذشته، مواقعي كه گره از كارت باز شده و ... هميشه و هميشه او مراقب توست. تو ميتوني اونو در كنار خودت حس كني. وقتي كه راهت هموار ميشه، اونه كه سنگ رو از جلوي پاهات برميداره. موقعي كه از روي چالهها ميپري، اونه كه زير بغلت رو ميگيره و زماني كه سرت گيج ميره و احساس ميكني داري ميخوري زمين. اونه كه نگهت ميداره! تو در اين راه پشتيبان محكمي داري. بنابراين نبايد اجازه بدي كه اين همه لطف و انرژي مثبت هدر بره. فقط بايد دلسرد نشي و به پيشرفت فكر كني.
كاشكيها رو يكي يكي پشت سر بذار و اجازه نده هيچ جايي براشون بمونه. وقتي كه به مقصد برسي ميبيني كه اون كاشكي رو كه هميشه تو دلت مونده بود و در اول راه كاشته بوديش، ديگه سبز شده! ولي ميوهاش حسرت نيست بلكه انرژيه. انرژي مثبتي كه در طول راه صرف كردي تا به اينجا برسي و الان دو برابر اون انرژي به تو برميگرده. انرژياي كه ميتونه به وجود آورنده اهداف و انگيزههاي درست بعدي باشه، اما اين بار بدون كاشكي!!! فوري وارد عمل شو، از موفقيتت لذت ببر ولي بهش راضي نشو، متوقف نشو، جاري شو! تنها چيزي رو كه نبايد فراموش كني اينه كه زندگي ات رو منحصرا وقت كارت نكني! از كار كردن لذت ببر ولي در مسيرت از زيباييها، عشق و خدا غافل نشو. نبايد كوچكترين جايي براي كاشكي بذاري. از همين الان كاشكي ممنوع! اين كلمه رو از فرهنگ لغتت حذف كن. ديگه كاشكي بيكاشكي!
فقط كاشكي دوستم داشتي