28-01-2016، 14:02
(آخرین ویرایش در این ارسال: 28-01-2016، 17:32، توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛.)
(28-01-2016، 11:56)Dayana divoone نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(27-01-2016، 19:19)romia نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.از نظر تو بهترین پوشش چادره
(26-01-2016، 21:48)Dayana divoone نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(25-01-2016، 16:01)serpent نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(25-01-2016، 15:59)Dayana divoone نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
»ن اصلن معنی اون چادر توی عکسو نمیفهمم
ینی حجاب ب معنیه چادره؟؟؟؟
ینی من هر کثافت کاری میخام بکنم ولی زیر چادر پنهونش کنم؟؟؟
این عکس کجاش مشکل داره و کجاش گفته هرکاری بکن ولی زیر چادر مخفیش کن؟؟؟!!!
ن خوشگل ببین من منظورمو خلاصه گفتم
تو برای بیان اینکه با حجاب میشه پرنسس بابایی بود ن ب قول خودمون در و داف دیگرون عکس ی بانوی چادری رو گذاشتی
ینی حجاب ب معنیه سر کردن چادره
بسار ادماییی هستن ک فکرشون فاقد حجاب ولی جسمشون حجاب داره
من وقتی فکرمو پوششش دادم میتونم پرنسس بابام باشم
من از این گله مندم ک برای بیان حجاب از چادر استفاده شده
چرا؟؟؟؟
یه سئوال؟ اصلا حجاب یعنی چی؟؟؟؟؟
یعنی پوشش؟؟؟ یعنی چی؟؟؟
بعدشم بهترین پوشش چادره
ایا از نظر منم هیمنه؟؟
از نظر خانوم ایکس؟؟
اقای ایگرگم همین نظرو داره؟؟؟
حجاب از هر فکری ی معنیو داره و بهترین اونا از عقاید مختلف متفاوته
حالا شما اومدی با قاطعیت این حرفو میزنمی
و ی جوری میگی ک از نظر همه بیان شده
درسته ی سری از ادما اینو میگن ک البته اکثر اونا هم از روی تقلید از دیگران بیان شده ینی بیشترشون اصلن نرفتن در موردش حتی فکر کنن
البته ب شما جسارت نباشه من گفتم بیشترشون شاید شما جزو اون دسته نباشی و با چشم باز انتخاب کردی
ولی عقیده ی تو بهترین پوشش چادره
شاید از نظر فرد دیگری حجاب ب گونه ی متفاوئت تری تعریف شده باشه
یکی جواب منو بده چرا برای بیان حجاب از عکس ی بانوی چادری استفاده شده؟؟؟
شما هاییی ک انقدر اعتقادات محکمی دارین (از نظر خودتون ) چرا نیمتونین جواب سوال ساده ی منو بدین؟؟؟
اگر شما مسلمون باشی و اسلام رو پذیرفته باشی ... گفتم اگر وگرنه بحثش جداس
پس باید اینم بدونی که حجاب یعنی چی و چرا پوشش چادر رو میگن حجاب کامل ...
فلسفه حجاب :اولا:چون ما درعقاید خویش برای وحی جایگاهی ویژه قائل هستیم آنچه را که از این طریق به ما برسد با منت می پذیریم ؛ زیرا می دانیم که خداوند جز به مصلحت بندگان خویش فرمان نمی راند. ثانیا:بسیاری از حکمت ها و فلسفه های حجاب امروزه روشن شده است :
الف ) پوشش ، امری غریزی و فطری برای بشر است ؛ کاوش های باستان شناسی نشان می دهد که از دیر زمان بشر در حد امکان نسبت به مساله پوشش اهتمام ورزیده است و همه صاحبان ادیان نیز آن را سرلوحه عمل قرار داده اند.
ب ) مستور بودن زیباییها و جذبه های جنسی زن و مرد آنها را از معرض دید و طمع ورزی شهوت پرستان هرزه محافظت می کند و امنیت و بهداشت روانی جسمی آنان را تامین می نماید.
ج ) برهنگی ، راهبر به سوی بی بند و باری و لجام گسیختگی جنسی است که عواقب شوم و زیانباری دارد؛ از جمله :
1- گسترش فساد و ناهنجاری های اجتماعی ،
2- شیوع بیماری هایی چون سفلیس ، سوزاک ، ایدز و...،
3- سست شدن پیمان مقدس خانواده ، گسترش آمار طلاق و بالا گرفتن عقده های روحی در کودکان ،
4- زیاد شدن فرزندان نامشروع .
اینها و ده ها مشکل اجتماعی دیگر عواقب شومی است که جهان غرب را سخت برآشفته و ستاره تمدنش را به افول می کشاند تا آن جا که حتی فریاد متفکرین ماتریالیستی چون راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ کرده است . ولی مکتب گرانقدر اسلام در پرتو هدایت های نورانی اش همچون حجاب از اساس با این جریان ویرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژی استوار برای صیانت فرد وجامعه از آسیب های بی شمار قرار داده است . از همین روست که استعمارگران برای تخدیر جوانان ، در بند کشیدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خویش از بی حجابی و برهنگی به عنوان ابزاری قوی سود می جویند.
برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر . ک :
1- فلسفه حجاب ، شهید مرتضی مطهری
2- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی ، غلامعلی حداد عادل
3- مجله پرسمان ، دی ماه 1380 (مقاله ای درخصوص چرائی پوشش )
4- کتاب های تفسیر قرآن در ذیل آیات 31، 32، 59 و 60 سوره نور و 32 و 33 سوره احزاب
آنچه که اهداف فوق را تأمین می کند حجاب برتر یعنی چادر است چه این که چادر حجم بدن و برجستگی های آن را پوشانده، تحریک و انگیزش جنسی را در طرف مقابل ایجاد نمی کند. آرایش گرچه فی نفسه خوب است اما نباید به نحوی باشد که نامحرم را به سوی او بکشاند. این است که گفته اند زن باید تمام بدن را از نامحرم بپوشاند و فقط صورت و دست ها تا مچ را در صورتی که فاقد زینت باشند می تواند نپوشاند.
برای تکمیل بحث ر.ک:مجله پرسمان، پیش شماره پنجم، مقاله چرایی پوشش بانوان، (مقاله ذیل).
1) کارکردهای پوشش لباس چیست؟
2) مفهوم حجاب و رابطه آن با پوشش اسلامی (مقرر برای بانوان) را توضیح دهید.
3) حجاب یا پوشش اسلامی بانوان ریشه ایرانی دارد یا اسلامی؟
4) آیا در قرآن کریم، دستور خاصی درباره پوشش بانوان وجود دارد یا فقط بر اساس یکی دو روایت چنین حکمی به اسلام نسبت داده میشود؟
5) به چه دلیل پوشش اسلامی بانوان از احکام ضروری اسلام است؟
6) آیا حجاب به بانوان صدر اسلام اختصاص دارد یا حکمی عام و غیر قابل تغییر است؟آیا با از میان رفتن مسأله بردهداری این حکم نیز منتفی است؟
7) آیا برای مردان نیز حکم پوشش وجود دارد؟در این صورت، آیا پوشش مردان و زنان متفاوت است؟
8) فلسفه پوشش اسلامی، تابو (محرومیت بی منطق) است یا طهارت روح و ایجاد متانت و قار؟
9) به چه دلیل، پوشش اسلامی مو را نیز شامل میشود؟
10) آیا اسلام با خود آرایی که بر اساس تمایل به زیبایی خواهی امری فطری است، مخالفت دارد؟پس چرا با آشکار کردن زینتها مخالفت کرده است؟
11) فلسفه مخالفت اسلام با آرایش غلیظ و استفاده بانوان از عطرهای تند چیست؟
12) آیا اسلام فُرم خاصی از چادر یا روسری یا مانتو و... را در پوشش بانوان مد نظر قرار داده است؟مقصود از جلباب چیست؟فرق روسری و مقنعه با جلباب چیست؟
13) آیا هر کس چادر بپوشد، پوشش اسلامی را رعایت کرده است؟نحوه صحیح پوشش اسلامی چیست؟
14) پوشش اسلامی بانوان با چشم چرانی مردان چه ارتباطی دارد؟
پوشش بانوان و چرایی آن
اشاره:
لباس پوشیدن سابقهای به اندازه حیات انسان دارد و جز پیروان یکی از مکاتب فکری که بر لزوم برهنه زیستی پای میفشارند،(1) همه افراد به نوعی آن را تجربه میکنند. این پدیده، به رغم ارتباطش با خصوصیات مختلف فردی و اجتماعی انسان، دست کم به سه نیاز وی پاسخ میدهد:
1. حفاظت در سرما و گرما و برف و باران(2)
2. حفظ عفت و شرم(3)
3. آراستگی، زیبایی و وقار(4)
این نوشتار به بررسی معنای حجاب اسلامی و دلیلهای ضرورت آن میپردازد. «حدود پوشش در اسلام» و نیز نوع پوششهایی که پیشوایان دین سفارش یا نکوهش کردهاند، در شمارههای آینده بررسی خواهد شد.
رابطه حجاب و پوشش اسلامی
«حجاب» به معنای پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن و منع از وصول است.(5) این واژه تنها به معنای پوشش ظاهری یا پوشاندن زن نیست و در اصل به مفهوم پنهان کردن زن از دید مرد بیگانه است. بدین سبب، هر پوششی حجاب نیست. حجاب پوششی است که از طریق پشت پرده واقع شدن تحقق یابد؛ ولی بر خلاف تصور عموم و نیز آنچه مشهور است، آیه حجاب(6) در قرآن «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ...؛(7) چون از زنان پیغمبر(ص) متاعی خواستید، از پس پرده بخواهید». درباره زنان آن حضرت و بیشتر به منظور مسائل سیاسی و اجتماعی فرود آمده است(8) نه پوشش زن در مقابل نامحرم. به کارگیری کلمه «حجاب»(9) در خصوص پوشش زن اصطلاحی نسبتاً جدید است و همین سبب گردیده بسیاری گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود؛(10) یا مثل «ویل دورانت» بگویند:«این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار میرود»؛(11) و یا مدّعی شوند حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده است؛ در حالی که آیات مربوط به حجاب (پوشش اسلامی زنان در مقابل نامحرمان) قبل از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است. در عهد جاهلیت نیز - همان طور که ویل دورانت میگوید(12) و کتب تفسیر شیعه و سنی(13) تأیید میکند - اعراب چنین پوششی نداشتند و عادتشان تبرّج و خودنمایی بود که اسلام آن را ممنوع ساخت:«وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی.»(14)
آنچه از قدیم به ویژه نزد فقها در بحث نماز (کتاب الصلوة) و ازدواج (کتاب النکاح) رواج داشته، واژه «ستر» و «ساتر» به معنای پوشش و وسیله پوشش زن در مقابل نامحرمان بوده است. بنابراین، وظیفه پوشش اسلامی بانوان به معنای حبس و زندانی کردن و قرار دادن آنان پشت پرده و در نتیجه عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیتهای اجتماعی نیست. این وظیفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان بدنش را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد و مشارکتش در فعالیتها بر اصول انسانی و اسلامی استوار باشد.(15)
ضرورت پوشش اسلامی در قرآن
پوشش اسلامی از احکام ضروری اسلام(16) است و هیچ مسلمانی نمیتواند در آن تردید کند؛ زیرا هم قرآن مجید به آن تصریح کرده است و هم روایات بسیار بر وجوب آن گواهی میدهند. به همین جهت، فقیهان شیعه و سنی به اتّفاق به آن فتوا دادهاند. همان طور که نماز و روزه به دورانی خاص اختصاص ندارد، دستور پوشش نیز چنین است و ادعای عصری بودن آن بیدلیل و غیر کارشناسانه مینماید.
خداوند متعال در آیه 30 سوره نور نخست به مردان مسلمان و سپس در آیه بعد به زنان مسلمان فرمان میدهد از چشم چرانی اجتناب کنند و در رعایت پوشش بدن از نامحرمان کوشا باشند:قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ.
[ای پیامبر] به مردان مؤمن بگو دیدگان خود فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند. این کار برای پاکی و پاکیزگیشان بهتر است و خداوند بدانچه میکنند، آگاه است».
«غضّ» در لغت عرب - چنان که مرحوم طبرسی در مجمع البیان(17) و راغب اصفهانی در مفردات(18) گفتهاند - به معنای «کاستن» است و «غضّ بصر» یعنی کاهش دادن نگاه نه بستن چشم. البتّه متعلق این فعل و اینکه از چه چیز چشمان خود را فرو بندند، ذکر نشده است؛ امّا با توجّه به سیاق آیات، به ویژه آیه بعد، روشن میگردد مقصود آن است که خیره خیره زنان نامحرم را تماشا نکنند و از چشم چرانی(19) بپرهیزند. از سوی دیگر، ممکن است مقصود از «حفظ فرج» در این آیه پاکدامنی و حفظ آن از آلودگی به زنا و فحشا باشد؛ ولی عقیده مفسران اولیه اسلام و نیز مفاد روایات از جمله سخن امام صادق(ع)(20) این است که مراد از «حفظ فرج» در همه آیات قرآن کریم پاکدامنی و حفظ آن از آلودگی به فحشا است؛ جز در این دو آیه که به معنای حفظ از نظر و وجوب پوشش در مقابل نامحرم است. آنگاه خداوند متعال فلسفه این آموزه را نظافت و پاکی روح میداند و بر خلاف اهل جاهلیت قدیم و جدید - مانند «برتراند راسل» که این ممنوعیت را یک نوع محرومیت و اخلاق بیمنطق و به اصطلاح «تابو» (تحریمهای ترس آور رایج در میان ملل وحشی) میداند - میگوید:این پوشش به منظور طهارت روح بشر از اینکه پیوسته درباره مسائل مربوط به اسافل اعضا بیندیشد،(21) واجب شده است. سپس در آیه بعد میفرماید:
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛
[ای پیامبر] به زنان مؤمن بگو دیدگان خود فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز برای شوهران و سایر محارم آشکار نکنند، مگر آنچه پیدا است؛ و روسریهای خویش را به گریبانها اندازند تا سر و گردن و سینه و گوشها پوشیده باشد و پاهاشان را به زمین نکوبند تا آنچه از زینت پنهان میکنند، معلوم شود. ای بندگان مؤمن، همه به سوی خدا توبه کنید تا رستگار شوید».
در این آیه خداوند تعالی، در خصوص پوشش بانوان، آنچه را بر مردان مؤمن لازم است، به دو شکل گسترش میدهد:
1. پوشیدگی سر و گردن؛ 2. پوشاندن زینتها.
«خُمُر» جمع «خِمار» و به معنای روسری و سرپوش(22) است. «جیوب» از واژه «جیب» به معنای قلب و سینه و گریبان است.(23) در تفسیر مجمع البیان چنین میخوانیم:زنان مدینه اطراف روسریهای خود را به پشت سر میانداختند و سینه و گردن و گوشهای آنان آشکار میشد. بر اساس این آیه، موظف شدند اطراف روسری خود را به گریبانها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد.(24) فخر رازی یاد آور میشود:خداوند متعال با به کارگرفتن واژههای «ضَرب» و «عَلی» که مبالغه در القا را میرساند، در پی بیان لزوم پوشش کامل این نواحی است.(25) ابن عبّاس در تفسیر این جمله میگوید:«یعنی زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند».(26)
برخی ادّعا میکنند، حجاب به معنای مقابله با برهنگی را قبول داریم؛ ولی در هیج جای قرآن از پوشش مو سخن به میان نیامده است؛ نا درستی این سخن آشکار مینماید؛ زیرا، با چشم پوشی از گفتار ابن عبّاس و نیز شأن نزول آیه، این واقعیت که زنان مسلمان حتّی قبل از نزول این آیه موهای خود را میپوشاندند و آشکار بودن گردن و گوش و زیر گلو و گردنشان تنها مشکل به شمار میآمد، تردیدناپذیر است. در آیه از رو سری سخن به میان آمده است، باید پرسید:آیا روسری جز آنچه بر سر میافکنند و موها را میپوشانند، معنایی دارد. افزون بر این، حکم میزان پوشش در روایات متعدد وارد شده است.(27) اگر قرار باشد مانند برخی از صحابه یا گروهی روشنفکر مآبان جدید فقط به قرآن اکتفا کنیم، در کشف جزئیات ضروریترین احکام مانند رکعات نماز نیز ناکام میمانیم.
در خصوص «زینت» پرسشی مهم مطرح است. آیا مفهوم آن واژه «زیور» فارسی (زینتهای جدا از بدن مانند جواهرات) را نیز در بر میگیرد یا تنها آرایشهای متصل به بدن، مانند سرمه و خضاب، را شامل میشود.؟(28) در پاسخ باید گفت:حکم کلی آن است که خودآرایی جایز و خودنمایی در مقابل نامحرم ممنوع است.
آرایش امری فطری و طبیعی است(29) و حسّ زیبایی دوستی سرچشمه پیدایش انواع هنرها در زندگی بشر شمرده میشود. این گرایش طبیعی، افزون بر آن که آثار مثبت روانی در دیگران پدید میآورد، به تحقق آثار گرانبهای روانی در شخص آراسته نیز میانجامد. آراستن خود و پرهیز از آشفتگی و پریشانی در نظام فکری و ذوق سلیم انسان ریشه دارد. پرهیز از خودآرایی نه دلیل وارستگی از قید نفس است و نه علامت بیاعتنایی به دنیا. وضع ژولیده و آشفته و عدم مراعات تمیزی و نظافت ظاهری، خود به خود شخصت افراد را در نگاه دیگران خوار میسازد و زبان طعن و توهین دشمن را میگشاید.(30) بر این اساس، پوشیدن جامه زیبا، بهرهگیری از مسواک و شانه، روغن زدن به مو و گیسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست کردن و سرانجام آراستن خویش هنگام عبادت و معاشرت با مردم از مستحبات مؤکد و برنامههای روزانه مسلمانان است.(31) حضرت امام حسن مجتبی(ع) بهترین جامههای خود را در نماز میپوشید و در پاسخ کسانی که سبب این کار را میپرسیدند، میفرمود:«اِنَّ اللَّهَ جَمیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمالَ فَاَتَجمَّلُ لِرَبّی؛ خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد. پس خود را برای پروردگارم زیبا میسازم».(32)
بنابراین، خداوند زینت و خودآرایی را نهی نمیکند؛ آنچه در شرع مقدس ممنوع شده است، تبرّج و خودنمایی و تحریک و تهییج به وسیله آشکار ساختن زینت در محافل اجتماعی است؛ چنان که میفرماید:«وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی.»(33)
و نیز میفرماید:«وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ.»(34)
این آیه زنان عرب را که معمولاً خلخال به پا میکردند و برای اینکه بفهمانند خلخال گرانبها دارند، پای خود را محکم به زمین میکوفتند، از این کار نهی میکند. فقیه بزرگوار علامه مطهری میگوید:«از این دستور میتوان فهمید هر چیزی که موجب جلب توجّه مردان میگردد، مانند استعمال عطرهای تند و همچنین آرایشهای جالب نظر در چهره، ممنوع است. به طور کلی زن در معاشرت، نباید کاری بکند که موجب تحریک و تهیج و جلب توجّه مردان نامحرم گردد.»(35)
در آیه 31 سوره نور میفرماید:«وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها». زینتهای زن دو گونه است:یک نوع زینتی که مانند لباس و سرمه و انگشتر و دست بند آشکار است و پوشانیدن آن واجب نیست؛ و نوع دیگر زینتی که پنهان است مگر آن که عمداً بخواهد آن را آشکار سازد؛ مانند گوشوار و گردن بند. پوشانیدن این نوع زینت واجب است. البتّه استثناهایی دارد که بعداً بیان خواهد شد.(36) قرآن کریم، با همین معیار، در خصوص پوشش بانوان سالمند و از کار افتاده که امید زناشویی ندارند، سهلگیری کرده، به آنها اجازه داده است روی سرها را برگیرند؛(37) ولی در عین حال آنها نیز اجازه خودنمایی و تهییج ندارند:«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ».(38)
آیات دیگری که با صراحت کامل دستور پوشش اسلامی و فلسفه آن را بیان میکنند، چنین است:
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً.
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو:پوششهای (روسری و چادر) خود را برخود فروتر گیرند. این برای آن که شناخته گردند و اذیت نشوند، [به احتیاط] نزدیکتر است؛ و خدا آمرزنده و مهربان است.(39)
با این حال، ممکن است گروهی از ارازل و اوباش به هتک حیثیت زنان مؤمن ادامه دهند. در این صورت، حاکم اسلامی وظیفه دارد با شدت تمام با این افراد بیمار دل برخورد کند. بنابراین، مسأله حفظ پوشش و عدم مزاحمت برای بانوان تنها یک توصیه اخلاقی نیست و حکمی اسلامی و حکومتی به شمار میآید:«لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فِیها إِلاَّ قَلِیلاً * مَلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلاً؛ اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود میآورند، از کارهای خود دست برندارند، ما تو را علیه آنها بر خواهیم انگیخت و تو را سخت بر آنان مسلط میکنیم تا جز مدتی اندک در همسایگی تو زندگی نکنند؛ از رحمت خدا دور گردیدند و هر کجا یافت شوند دستگیر و به سختی گشته خواهند شد».(40)
در این آیات، سه مطلب مهم قابل توجّه مینماید:
1 - «جلباب» چیست و نزدیک کردن آن یعنی چه؟
2 - فلسفه پوشش اسلامی
3 - مجازات افراد مزاحم(41)
چه نوع پوششی توصیه شده است؟
در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آنچه، با توجّه به کتب لغت(42) و گفتار مفسران شیعه مانند علامه طباطبایی(43) و فیض کاشانی(44) و اهل سنّت مانند قرطبی(45) صحیحتر به نظر میرسد، آن است که «جلباب» ملحفه و پوششی چادر مانند است نه روسری و خمار. از ابن عبّاس و ابن مسعود روایت شده که منظور عبا است. پس جلباب لباس گشاد و پارچهای است که همه بدن را میپوشاند. ضمناً همان طور که مفسران بزرگ مانند شیخ طوسی و طبرسی فرمودهاند، در گذشته دو نوع روسری برای زنان معمول بود:روسریهای کوچک که آنها را «خِمار» یا «مقنعه» مینامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده میکردند؛ و روسریهای بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار میآمد. زنان با این روسری بزرگ که جلباب خوانده میشد و از «مقنعه» بزرگتر و از «رداء» کوچکتر است و به چادر امروزین شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را میپوشاندند.(46)
نزدیک ساختن جلباب - «یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ» - کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است.(47) یعنی چنان نباشد که چادر یا رو پوشهای بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتی و رسمی داشته باشدو همه پیکرشان را نپوشاند. زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند که نشان دهد اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند؛ از نگاه چشمهای نامحرم نمیپرهیزند و از مصادیق «کاسیات عاریات»(48) شمرده میشوند. قرآن فرمان میدهد:بانوان با مراقبت جامهشان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهد اهل عفاف و حفظ به شمار میآیند. تعلیل پایانی آیه نیز بیانگر همین امر است؛ یعنی آن پوششی مطلوب است که خود به خود دورباش ایجاد میکند و ناپاکدلان را نومید میسازد.(49)
2. چرا پوشش ضرورت دارد؟
خداوند متعال درباره علت ضرورت پوشش اسلامی میفرماید:«ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ.» برخی این آیه را چنین معنا کردهاند:«بدین وسیله شناخته میشوند آزادند نه کنیز؛ پس با آزار و تعقیب جوانان رو به رو نمیشوند. بنابراین، در عصر حاضر که مسأله بردگی از میان گرفته، این حکم نیز منتفی میشود؛ ولی باید گفت50) ایجاد مزاحمت و آزار کنیزان نیز روا نیست. حقیقت آن است که وقتی زن پوشیده و با وقار از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاک دامنی را رعایت کند، فاسدان و مزاحمان جرأت هتک حیثیت او را در خود نمییابند. بیمار دلانی که در پی شکار میگردند، فرد دارای حریم را شکاری مناسب نمیبینند. در روایات آمده است:«المرأة ریحانه؛(51) زن همچون ریحانه یا شاخه گلی ظریف است.» بیتردید اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست گلچین مصون نمیماند. قرآن کریم، زنان ایده آل را که در بهشت جای دارند، به مروارید محجوب و پوشیده در صدف تشبیه میکند:«کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ.»(52) افزون بر این، گاه آنها را به جواهرات اصیلی چون یاقوت و مرجان که جواهر فروشان در پوششی ویژه قرار میدهند تا همچون جواهرات بَدَلی به آسانی در دسترس این و آن قرار نگیرند و ارزش و قدرشان کاستی نپذیرد، تشبیه میکند.(53) بر این اساس، مرحوم علامه طباطبایی(54) همین تفسیر را بر میگزیند. استاد شهید مطهری در این باره میفرماید:«حرکات و سکنات انسان گاهی زباندار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنا دار است و به زبانِ بیزبانی میگوید:دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن؛ گاهی بر عکس، با زبان بیزبانی میگوید:دست تعرّض از این حریم کوتاه است.»(55)
البته باید اعتراف کرد تاکنون بیشتر نوشتههای مربوط به پوشش، نقطه نظر را بر حجاب زن معطوف کرده و کمتر به پوشش مرد توجه نمودهاند که البته این یک امر عادی و طبیعی است چرا که زن مظهر جمال و زیبایی و مرد مظهر شیفتگی است. ولی پوشش مردان نیز در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی حائز اهمیت است. ازاینرو اسلام برای ثبات و پایداری جامعه درباره پوشش زن و مرد توجه بسیار نموده خداوند متعال میفرماید: «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سوءاتکم و ریشا؛ ای فرزندان آدم!لباسی برای شما فرستادیم که اندام (عورت) شما را میپوشاند و مایهی زینت شماست، (اعراف / 26).
خداوند متعال در حق مردان میفرماید: (قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم) «به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف (عورت) خود را حفظ کنند» ، (نور / 30) . و در حق زنان نیز میفرماید: (و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ) «و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان (عورت) خویش را حفظ کنند»، (نور / 31).
در این راستا ذکر چند نکته ضروری مینماید:
1. فقها فرمودهاند زن نباید به بدن مرد نامحرم (به جز سر و صورت و گردن) نگاه کند و این حکم دلیل قطعی دارد که در جای خود بیان شده است.
2. ممکن است نگاه زن به بدن مرد نامحرم حرام باشد ولی پوشش آن از سوی مرد واجب نباشد همان گونه که نگاه مرد به صورت و دستهای زن از روی شهوت حرام است ولی پوشش آن از سوی زن واجب نیست.
3. مردان میتوانند با لباس آستین کوتاه در مجامع عمومی نمایان گردند.
اکنون این پرسش پیش میآید که اگر مردی با این وضعیت بیرون آید و بداند زنان از روی تعمّد و لذت به بدنش نگاه میکنند، آیا از نظر شرعی مرتکب گناه شده؟
دو نظر در اینجا مطرح است. برخی فتوا به حرمت داده و عدهای از جواز سخن گفتهاند. اصلیترین مستند و مبنای این حکم قاعده فقهی «اعانه بر اثم» است که در فقه کاربرد فراوانی دارد. معنای قاعده این است که هر کس زمینه تحقق و پیاده شدن گناه را برای دیگری فراهم سازد. خود نیز مانند انجام دهندهی آن گناهکار است.
در مقابل برخی مراجع اظهار میدارند که آنچه حرام است «تعاون بر اثم» بوده نه «اعانه بر اثم» این دو با یکدیگر متفاوت است.
«تعاون بر اثم» یعنی همکاری و شرکت چند نفر در انجام گناه به گونهای که همگی به طور مستقیم آن را انجام دهند.
به همین جهت برخی مراجع گفتهاند اگر مردان با لباس آستین کوتاه بیرون آیند به قصد این که زنان به او نگاه کنند، شریک گناه گردیده و قاعده فقهی در حقش پیاده میشود. اما اگر به این انگیزه نباشد، اشکالی ندارد. و از آنجا که تشخیص انگیزه افراد مشکل است به جوانانی که در خیابان و پارکها به بازی فوتبال مشغول بوده و یا در جادهها به دوچرخه سواری مشغول هستند. وجوب امر به معروف محرز نمیشود.
بر اساس آن چه گفته شد فتوای مراجع درباره پوشش لباس آستین کوتاه مردان متفاوت است و هر کس باید به نظر مرجع تقلید خود عمل کند. ولی مسئولان دانشگاهها و مدیران مدارس و... حق دارند مقرراتی را طبق مصالحی که در نظر دارند برای محدودهی خود وضع نمایند. و شرایطی برای نوع لباس دانشجویان مقرر نمایند. و این کار به آن معنی نیست که حلالی را حرام کرده و بر خلاف نظر شرع عمل نمودهاند بلکه این حق برای مدیریت هر مجموعه محفوظ است. البته باید از افراط و تفریط و اعمال سلیقههای شخصی اجتناب شود. و مصالح کل مجموعه در نظر گرفته شود، و تنها به منظور ایجاد فضای سالم و آرامش روانی مجموعه حدود و مقررات تعیین گردد.
در پایان توجه شما را به استفتائات برخی مراجع جلب میکنیم:
امام خمینی ـ آیتالله فاضل ـ آیتالله نوری همدانی:
پوشش بدن بر مرد واجب نیست هر چند بداند زنان از روی تعمّد و لذت به او نگاه میکنند، (العروة الوثقی، حاشیه، احکام النکاح، مسئله 51).
آیتالله خویی، آیتالله گلپایگانی، آیتالله اراکی و آیتالله وحید خراسانی:
پوشش بدن بر مرد واجب نیست ولی اگر بداند زنان از روی تعمّد و لذت به او نگاه میکنند پوشش آن به جز صورت، دستها، گردن و پا واجب است، (العروة الوثقی، حاشیه، احکام النکاح، مسئله 51 و هدایة العباد، ج 2، مسأله 1068 و استفتاء از محضر آیتالله وحید خراسانی).
آیتالله بهجت:احتیاط واجب است که مرد بدن خود را (به جز مواردی که به طور غالب باز است مانند سر و صورت) در برابر نامحرم بپوشاند هر چند کمک بر حرام نباشد (یعنی هر چند نداند به او نگاه میکنند)، (توضیح المسائل، مسأله 1933 و 1937).
مقام معظم رهبری، آیتالله مکارم:استفاده از لباس آستین کوتاه برای مردان اشکالی ندارد مگر در مواردی که بدانیم مفاسد خاصی بر ان مترتب میشود، (استفتاءات، ج 1، س 834، آیتالله مکارم و دفتر استفتاءات مقام معظم رهبری).
آیتالله تبریزی:سزاوار نیست برای مؤمن که با لباس آستین کوتاه در مجامع عمومی ظاهر شود، (دفتر استفتاءات آیتالله تبریزی).
آیتالله صافی:احتیاط واجب است که مرد لباس آستین دار بر تن کند در جایی که معرض نگاه زنان نامحرم است، (جامعالاحکام، ج 2، ص 1722).
البته باید دانست اختلاف نظر مراجع پیرامون پوشش مرد در جای است که هیچگونه مفسدهای به همراه نداشته باشد و گرنه همه اتفاق دارند چنانچه جوانان با لباس آستین کوتاه در مجامع عمومی ظاهر شوند و مفسدهای در فضای جامعه ایجاد نمایند، پوشیدن این نوع لباسها حرام میباشد.
--------------------------
پی نوشتها:
1. انسانیت از دیدگاه اسلامی، مصطفوی، ص 129.
2. نحل (16):80.
3. سوره نور (24):31 و 30 و 59؛ احزاب (33):59 و 60.
4. سوره اعراف (7):26.
5. ر. ک:المفردات فی غرائب القرآن، راغب اصفهانی و قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی.
6. در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی، هر جا نام «آیه حجاب آمده است مقصود این است نه آیات سوره نور که در خصوص پوشش اسلامی است.
7. احزاب (33):53.
8. مسأله حجاب، مرتضی مطهری، ص 74.
9. واژه حجاب هفت بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ ولی هرگز به معنای حجابِ اسلامی مصطلح نیست.
10. مسأله حجاب، ص 73.
11. تاریخ تمدن؛ ویل دورانت، مترجمان احمد آرام (و دیگران)، ج 1، ص 433 و 434.
12. مسأله حجاب، ص 22.
13. ر. ک:تفاسیر مجمع البیان (طبرسی) و کشّاف (ز مخشری) ذیل آیات 33 احزاب و 60 نور.
14. سوره احزاب (33):33.
15. مسأله حجاب، ص 73. نیز ر. ک:تفسیر نمونه، ج 17، ص 401 - 403.
16. اصل قانون حجاب اسلامی، صرفاً از ضروریات فقه نیست؛ بلکه از ضروریات دین مبین است؛ چه اینکه نصّ صریح قرآن بر آن گواهی میدهد و تنها ظهور آیات قرآن دلیل بر آن نیست تا جای اختلاف برداشت و محل تردید باشد.
17. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج 7 - 8، ص 216.
18. المفردات فی غریب القرآن؛ راغب اصفهانی، ص 361.
19. مسأله حجاب، ص 125 - 128.
20. تفسیر مجمع البیان، ص 216 و 217.
21. مسأله حجاب، ص 129.
22. المفردات فی غرائب القرآن، ص 159؛ مجمع البیان، ص 217.
23. مجمع البیان، ص 217.
24. همان.
25. التفسیر الکبیر، ج 23، ص 179.
26. مجمع البیان، ص 217. (قال ابن عبّاس:تفطّی شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها).
27. ر. ک:تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 3، ص 430 و 431.
28. مسأله حجاب، ص 131.
29. علامه طباطبائی(ره) در تفسیر آیه 32 سوره اعراف میفرماید:خدای متعال در این آیه زینتهایی را معرفی میکند که برای بندگان ایجاد و آنان را فطرتاً به وجود آن زینتها و استعمال و استفاده از آنها ملهم کرده است؛ و روشن است که فطرت جز به چیزهایی که وجود و بقای انسان نیازمند آن است، الهام نمیکند. (ر. ک:المیزان، ج 8، ص 79)
30. آیین بهزیستی در اسلام، احمد صبور اردوبادی، ج 1 (جنس پوشاک)، ص 57.
31. حلیة المتقین، محمدباقر مجلسی، ص 3 - 5 و 10 - 12 و 91 - 107.
32. مجمع البیان، ج 4 - 3، ص 673.
33. سوره احزاب(33):33.
34. سوره نور(24):31.
35. مسأله حجاب، ص 146 - 147.
36. ر. ک:تفسیر الصافی، ج 3، ص 430 و 431.
37. وسایل الشیعه، حر عاملی، ج 14، ص 140.
38. سوره نور (24):60.
39. سوره احزاب(33):59.
40. سوره احزاب (33):60 و 61.
41. مجازات این گونه افراد از نظر اسلام بسیار شدید است و بعد از ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر، چنانچه این بیماردلان از عمل زشت خویش دست برندارند، باید از جامعه اسلامی تبعید شوند؛(مسأله حجاب، ص 164) و در صورت استمرار، در ردیف محاربان با حکومت اسلامی جای میگیرند و به حکم قرآن اعدام میگردند. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 361 و 362)
42. ر. ک:مسأله حجاب، ص 158 و 159؛ قاموس قرآن، قرشی، ج 2، ص 41 و 42. (این کتابها کلمات اهل لغت را ذکر کردهاند؛ مانند تعبیر به «الجلباب:القمیص أوالثواب الواسع» یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطّی به المرأة رأسها و صدرها)
43. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 361. (هو ثوب تشتمل به المرأة فیغطّی جمیع بدنها)
44. تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 4، ص 203.
45. الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج 14؛ ص 156.
46. درباره جلباب گفتهاند:آن روسری خاصی که بانوان هنگامی که برای کاری به خارج از منزل میروند، سر و روی خود را با آن میپوشند؛ «الجلباب خمارالمرأة الذی یفطّی رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» (التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی ج 8، ص 361؛ مجمع البیان، ج 8 - 7، ص 578)
47. مجمع البیان، ص 580؛ المیزان، ج 16، ص 361.
48. زنانی که ظاهراً پوشیده هستند ولی در واقع برهنهاند، روی عن رسول اللّه(ص):صنفان من اهل النار لم أرهما قوم معهم سیاط کأذناب البقر یضربون بها الناس و نساء کاسیات عاریات، ممیلات مائلات، رؤسهنّ کأسنمة البُخت المائلة....» (میزان الحکمة، ری شهری، ج 2، ص 259)
49. مسأله حجاب، ص 160 و 161.
50. آسیبشناسی حجاب، ص 19
51. وسائل الشیعة، ج 14، ص 120.
52. سوره واقعه(56):23.
53. گستره عفاف به گستردگی زندگی، حمیده عامری، کتاب زنان، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ش 12، ص 117.
54. المیزان، ج 8، ص 361.
55. مسأله حجاب، ص 163.