اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

همه چیز از پشت هیچستان

#1
از من پرسید : چی شد که به سهراب علاقه مند شدید ؟

یاد برنامه های رادیو و تلویزیون افتادم . نمی دونم دکتر سطح من رو خیلی پایین تصور کرد یا...گفتم آقای دکتر درسته که من در سطح شما نیستم ، اما فکر میکنم شعور و درک هنری پایینی نداشته باشم .



انگار آقاجون گوش به زنگ بودن ، هنوز پشت در رو ننداخته بودم که صداشونو از پاگرد بالا شنیدم :

_مصطفی جان شمایی ؟ جواب دادم : بله آقاجون !

_یه دقه بیا بالا ، مهمون داریم .

مامان که داشتن ظرف های ناهار رو میشستن ، پرسیدن : غذاتو بکشم ؟

گفتم نه ، برم بالا ببینم آقا جون چی کار دارن .

پله ها رو دو تا یکی کردم ، تقه ای به در زدم و رفتم تو . آقاجون به پشتی تکیه داده بود و داشت انار دون می کرد .یه مرد لاغر اندام ، نه چندان بلند ، با ریش و موی سیاه که از گردنش پایین تر نیامده بود کنار کتابخونه ایستاده بود و کتابی رو ورق میزد . سعی کردم بفهمم اما معلوم نشد کتاب چیه .

سلامم رو هنوز جواب نداده بود که آقاجونم گفت : دکتر ، اینم نوه ی ما . ملاحظه بفرمایید وجه شباهتی بین ما میبینید؟

دکتر لبخندی زد و گفت : حتماً آقا ، حتماً . حتماً همین طوره که شما می فرمایید . اخلاق جماعت ادبیات چی و ساز و آوازی دستم اومده بود . از ادا اطوار و احترام زیادی خوششون نمی اومد . از آقاجونم تعجّب کردم که دنبال تأئیدیه گرفتنه . دکتر بی مقدمه پرسید : آقا مصطفی شما درس می خونید ؟ گفتم بله ، سال سوم .امسال دیپلم می گیرم . جواب داد : آها ! پس یه سال دیگه درستون تموم میشه . آقاجون که بیشتر حواسش به در آوردن دونه های دم پستویی دل انار بود ، پرید وسط حرف ما که : آقای دکتر... از دوستان رفیق شمان . با خنده گفتم من که رفیق زیاد دارم کدوم رو میگین ؟ گفت : سهراب . سهراب سپهری .

دیگه مثل سابق نبود ، جا نخوردم . تو این سال ها اینقدر از این آدما اومده بودن که جای تعجب نداشت . آقاجون گفت : دکتر دارن یادواره ی سهراب رو برگزار می کنن . هفته دیگه تو مشهد اردهال . کنار قبر سهراب . اومدن ، من رو هم دعوت کنن . تو رو هم با خودم میبرم . اجازه که هست آقای دکتر ؟

دکتر همینطور که به من نگاه میکرد و لبخندی رو ته چهرش قایم کرده بود ، با سر حرف آقاجون رو تأئید کرد . از من پرسید : چی شد که به سهراب علاقه مند شدید ؟

یاد برنامه های رادیو و تلویزیون افتادم . نمی دونم دکتر سطح من رو خیلی پایین تصور کرد یا...

گفتم آقای دکتر درسته که من در سطح شما نیستم ، اما فکر میکنم شعور و درک هنری پایینی نداشته باشم . این مدل سؤال ها متعلق به جاهاییه که بعضی چیزا فقط به گوششون رسیده . من میدونم که تو جمع اهل حرفه موجز گفتن رسمه .

میدونید سهراب شاید خیلی فرق نداشته باشه .سهراب یا هر کس دیگه جامعه رو نمیسازن ، این جامعه اس که اونارو میسازه . نگا کنین ، آدمای بعد انقلاب ، بچه های جنگ ، شاعر ، نویسنده ، معلم ، سینمایی و... همه شکل هم هستن . شاعرای موج نوی معاصر از جمله نیما ، اخوان ، شاملو ، فروغ ، مشیری و ... همه یه جورایی مثل هم میمونن . خیلی ، خیلی مثال می شه زد .

به قول ما تلگرافی باید جواب بدیم .سهراب فوتبالیست ،خواننده یا هنر پیشه نیست که کف زن و هوراکش پیدا کنه .سهراب ادای روشنفکری هم نیست که پوستر و نقاشی از شعر و تصویرش رو بزنیم تو اتاق . شاید یه زمانی شرقی ها به شخصیت هنرمندشون بیشتر از کارش اهمیت می دادن اما امروز ، زمونه فرق کرده . شاید اگه خیلی چیزا رو از جوونا نمیدونید برای اینه که میترسن با شما مطرح کنن . آخه محکوم به ندانستن و هنجار شکنی میشن .

دکتر چهره اش تغییر کرد . مثل چند دقیقه پیش لبخند نمیزد . جدی تر شده بود . اما صمیمیّت بیشتری پیدا کرده بود . انگار برای حرف زدن حرارت پیدا کرده بود . پس اجازه بده اینجوری ، بگم سهراب چی داره که اونو از بقیه متمایز میکنه ؟ گفتم آقای دکتر امتحان میگیرین یا...

حرفم رو قطع کرد که نه ، اصلاً .خیلی صمیمانه به عنوان دوست و طرفدار قدیمی سهراب می خوام بدونم یه جوون امروزی حرفش چیه؟ میدونید سهراب شاید خیلی فرق نداشته باشه .سهراب یا هر کس دیگه جامعه رو نمیسازن ، این جامعه اس که اونارو میسازه . نگا کنین ، آدمای بعد انقلاب ، بچه های جنگ ، شاعر ، نویسنده ، معلم ، سینمایی و... همه شکل هم هستن . شاعرای موج نوی معاصر از جمله نیما ، اخوان ، شاملو ، فروغ ، مشیری و ... همه یه جورایی مثل هم میمونن . خیلی ، خیلی مثال می شه زد . سهراب هم تربیت شده ی نسل و فرهنگ خودشه . سهراب بچه کویر ، نقش قالی و بوی گلابه . سهراب تنها کسی که از اخلاق با حربه ی نصیحت استفاده نمی کنه . اخلاق رو قصه میکنه . آقاجون که ساکت بود واسه اینکه از سکه نیوفته و زیر بلیط من و دکتر نره یهو گفت : بگو ! بگو منو به چی محکوم می کنی .

دکتر !میگه شما طرفداری کلاسیک ، حافظ و سعدی رو حفاری می کنید . نمی خواین جوونه زدن یه درخت جدید رو بپذیرین .
سهراب سپهری

گفتم بله آقاجون حافظ و سعدی مثل مردم زمان خودشون شعر می گفتن . اونا به روز بودن . یه اشکالی که تو شعر ماست اینه که می گن فلانی مثله حافظ و سعدی شعر میگه . نه . نه نمیشه یه نفر تو زمانه ما مثل 600 سال پیش شعر بگه . از قضا ، اونی می تونه پیرو واقعی قدیمی ها باشه که به زبان مردن حاضر شعر بگه . دکتر حالا شما به من بگید . شما که با سهراب ارتباطتون بیشتر از کار و شعر و ... بوده .چقدر از اون چیزی رو که می خواسته ، تو شعراش آورده .

_پسرم ، برای فیلم ها ، کتاب ها و کلاً آثار هنری نقد می گذارن بعضی وقت ها با حضور صاحب اثر . آقا یا خانم هنرمند میاد و حسش یا توجیه ش رو در موردی میگه . عده ای بر این عقیده اند که هنرمند اون چیزی رو که می خواد اگه بلده باید تو همون کار بیان کنه . دیگه توصیف و تفسیر و تحشیه نداره .حالا چه فرقی میکنه؟ من دفاع بی موردی از سهراب بکنم .سهراب همونیه که تو شعراش میبینی . انصافاً کدوم از شعرای معاصر رو میشناسی که مثل سهراب از امید و زندگی حرف زده باشن . بعضی جاها که میرن می پرسند : چرا سهراب زن نگرفت ؟

سهراب اهل ... بود؟ سهراب به دین معتقد بود ؟ نبود؟

دلم می گیره . می خوام فریاد بزنم سهراب اونی بود که نشون می داد .بر عکس اون چیزی که همه توقع دارن طرفشون یکی دیگه باشه . سهراب اینطور نبود .

سهراب تو سفرهای هند و ژاپنش خیلی چیزا از عرفان شرقی آموخت . تو شعراش استفاده کرد . اما هرگز ایرانی بودنش رو فراموش نکرد . به شعور ، مذهب و اعتقادات مردمش حمله نکرد من مسلمانم ... قبله ام یک گل سرخ ... جا نمازم چشمه ، مهرم نور ...

صدای مامان از پایین می اومد . مصطفی بیا چایی ببر!

آقاجون آروم پرسید انار من چی؟

دکتر زیر لب گفت : " انار من ، انار تو ، انار سهراب "

وقتی دکتر کتابی که دستش بود رو روی زمین میذاشت اینبار روش رو خوندم : صدای پای آب هنوز پاورچین می آید .

یواشکی نگاش کردم : صدای پای آب هنوز پاورچین است .
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
همه چیز از پشت هیچستان - sober - 17-12-2015، 11:19


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان