گـــرگ باش
تا محتاج نوازش نباشے
گرگ یعنے
ارتش تڪ نفـــره
تنهـــــــا
اما
وحشے
- -- --- ---- ----- ---✗--- ----- ---- --- -- -
گرگها این روزها دیگر شکار نمیروند،
بلکه دل به نی چوپان سپرده اند و گریه میکنند
با گرگها گشتیم، با ببرها خوردیم، با شیرها نعره کشیدیم
و شب باکفتارها دربیابان خوابیدیم؛
ولی افسوس که عاقبت، خود، شکار خرگوشها شدیم !
- -- --- ---- ----- ---✗--- ----- ---- --- -- -
گرگــ ها را دوستـــــ دارم ،
مرگــــ را می پذیرند ،
امـــا …
تن به قلاده نمیدهند …
- -- --- ---- ----- ---✗--- ----- ---- --- -- -
به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید
تا از پشت خنجر نزند…
- -- --- ---- ----- ---✗--- ----- ---- --- -- -
گرگ ها هرگز گریه نمیکنند …
اما وقتی دلتنگ میشوند ، بر فراز بلندترین کوه ها ,تنها , دردناک ترین
زوزه ها را می کشند
این است حکایت زندگیم...
تحقیرت هم کنم کافـــی نیست
تفریقت میکنم از تمام زندگی ام
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
نبودنت هستیمو نابود میکرد
ولی حالا بودنت . . .
میشه نباشی ؟ ؟ ؟
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
“حوا” که باشی بعضی ها “هوا ” برشان می دارد که “آدمند ” !!!
•.•.•.•.•.•.•.•پیامک تیکـــه دار.•.•.•.•.•.•.•.•.•
بــــــــــــــــــعضی ها را دَر جوب بایــَد شــُست
تــا لــَجن ها هَمه خوشحــال شــَوند کــه
کــَـثیف تـــَر اَز خوُدشــان هَم هــَست . . .
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
هیچ وقت، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم…!
آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها…
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
نه حرفی برای گفتن …
نه امیدی برای ماندن …
نه پایی برای رفتن …
نه تمایلی برای دوباره ساختن …
تو از اول هم هیچ نداشتی !
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
سلامِ مرا به وجدانت برسان و اگر بیدار بود بپرس
چگونه شب ها را آسوده می خوابد . . . ؟
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
کاش ما آدما هم مثل گربه ها با چند لحظه بو کشیدن ،
میفهمیدیم که هر آشغالی ارزش وقت گذاشتن نداره . . .
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
یه زمانی می گفتن از تو چشماش میشه فهمید
راست میگه یا دروغ …
اما حالا دیگه اینقدر توانمند شدن بعضیا
که با چشمشونم دروغ میگن …
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
تو را من “تو” کردم
وگرنه “او” هم زیادت است
پس اینقدر برایم ،شما,شما نکن…
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
کاش نـــارو هم مثل لایک زدنــــی بود…
میـــزدم میزدی ….
نمیــــزدم نمیزدی …
•.•.•.•.•.•.•.••.•.•.•.•.•.•.•.•
عشق هایت را مثل
کانال تلویزیون عوض می کنی
و افتخار می کنی،
که عشق برایت این چنین است !
و من می خندم …
به برنامه هایی که هیچکدام ،
ارزش دیدن ندارند . . .
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
از قــــــبل هم باید حدس مـــــی زدم می روی
“رفـــــــتنــــ ” همیشہ
حتی در دستور زبان فارســـی
“لــــــازمـــ” است…
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
زلالی قلبت ارزانی دیگران
من این احساس آبکی را نمیخواهم
•.•.•.•.•.•.••.•.•.•.•.•.•.•.•
قرار نیست که همیشه من خوش باشم …
دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم …
امروز دیگری خوش است برای با تو بودن …
و فردا یکی دیگر…
از تلاش دست نکش عزیزم که چشم ملتی به توست …
تو می تونی …
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
کاش یاد تو
به سان فلفلی زیر بینی که تحریکت میکند عطسه کنی،
قلبم را تحریک میکرد
تا هرآنچه از تو در قلب دارم
بیرون بریزد . . .
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
رفته ای ؟؟؟
بعضی ها بهش میگن قسمت
اما من تازگیها بهش میگم به درک . . .
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
به حق رفتی . . .
زیادی ات کرده بود
شیرینی ام دلت را زد
به حق رفتی . . .
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
داور قلبم نه سوت دارد
نه کارت قرمز…
راحت باش…
تا دلت می خواهد خطا کن
سکوت میکنم باز هم سکوت میکنم
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
وقتـــــی به عقب بر میگردی ؛
متوجه میشی که جــــــای بعضیا ،
الان که تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ …
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده … !!!
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
آنان که “عوض” شدنشان بعید است، “عوضی” شدنشان قطعی است… شک نکن !
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
اینقدر کــﮧ برای “خـــر” کردن من سـعے کـردے
بـراے خـودتـــــ وقتــــ میگذاشتے حتمــا “آدمــــــ” میشدے
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
این روزا باید دشمناتو فراموش کنی …
تنها کسی که می تونه تو رو به خاک سیاه بشونه
یک دوست کاملاً مورد اعتماده . . .
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
چرا وقتی دروغ میگی و من لبخند می زنم فکر میکنی خرم . . .
خب یه بارم فکر کن دارم به خریت تو لبخند می زنم . . !
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
خوش به حالشان !!
خوش به حال اونی که …
وقتی درآغوشت آرام گرفت به او میگویی :
قبل تر از تو ، هیچ کس نبود در افکارم . . .
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم
همانند توست مرا ” دوست ندارد ”
احساس ندارد !
اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست
•.•.•.•.•.•.•..•.•.•.•.•.•.•.•
داستان از آنجا شروع شد که تو اسمه تمام هرزگی هایت را آزادی گذاشتی . . .
و من از آنجا بی غیرت شدم که فکر میکردم به تمدن رسیده ام !
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
تقصیر خودمونه …
بعضی ها عددی نبودند و ما آنها را به توان رساندیم !