13-09-2015، 10:27
من یکم سرنوشت رو باور دارم؛چون کاملا واضحه که من الان با دختریم که باهاش قبلا مدرسه میرفتم .
این خیلی تصادفی بود که من اتفاقی توی خونه ی دوستم بودم و اون [ سوفیا ] هم اونجا بود .
و ما دوباره بهم برگشتیم که این خیلی تصادفی بود . ولی بنظر میومـــــــد که اون موقع کار کرد. [ سرنوشت ]
این خیلی تصادفی بود که من اتفاقی توی خونه ی دوستم بودم و اون [ سوفیا ] هم اونجا بود .
و ما دوباره بهم برگشتیم که این خیلی تصادفی بود . ولی بنظر میومـــــــد که اون موقع کار کرد. [ سرنوشت ]