__
قسـمت هَشتُمـ ..
کیفمو روی میز گُذاشتم ُ موبایلم ُ از توش در آوردم !
لعنتی .. ! بـاید زنگ بزنم به پسره ! آه ..
شمـارش چند بود ؟ لابد توی کسایی که زنگ زدن هست دیگه ..
داشتم دنبال شمـارش میگشتم که چشمم خورد به ، یه اسم !
همون خری که زدم به ماشینـش
من کِی این ُ سیو کردم ؟ :|
تا خواستم رو شمـارش بزنم که دیدم یه صفحه اومد ُ اسم روش بود نوشته بود :
همون خری که زدم به مـاشینـش !
حَلال زاده !
فلش سبزه رو بردم طرف قرمـزه ُ گوشیو بردم سمـت گوشم :
- سَــــــــــلام ..
لعنت بر شیطون ! این کیه دیگه.. ؟
- الو ؟
به خودم اومـدم ُ جوابشو دادم ..
- سلام .. ببخشید ! ؟
- ببخشید شما مگه همون کسی نبودید که زدید به ماشین من ؟
- بله ..
- خ ُ سیامکم دیگه !
این پسره دیروز اینطوری نبودا ! شیطون گولش زده ! ولی از اینا بگذریم ! سیامکم اسم عالی هستا .. از اسم سیامک خوشم میاد ! همیشه دوست داشتم اسم بچم سیامک باشه !
- آها . بله . منم غزل هستم :|
- خوب خوبین شمـا خانومی ؟ دیدم امروز زنگ نزدید من زنگ زدم ..
- بله شمـا خوبین ؟ میخواستم بهتون زنگ بزنم تازه رسیدم سرکـار .. ! من الان نمیتونم بیام ولی ساعتای امم 3 یا 4 بتونم چون بیمـار دارم !
- منم زنگ زدم همین ُ بگم ! ساعت 4 خوبه ؟
- بله 2 خوبه .. فقط یه جیزی ! آدرس ؟
- آها بله آدرس ُ الان واستون اِس میکنم !
- چشم .. خدافظ !
بدون خدافظی قطع کرد گوشی ُ ! پسره ی چیز چیز :|
1 ثانیه هم از مکالمه امون نگذشته بود که یه اس ام اس اومد !
لعنت بر شیطون .
لابد خیلی کم بوده آدرس دیگه !
زدم رو شکلک اس ام اس ُ با یه چیز وحشتناک رو به رو شدم ! .. :297:
لابد کَم بوده دیگه ؟ این چیه ؟ ..
این متنا میشه یه رمـان کامل !
همین طوری سر سری خوندم ُ فهمیدم فامیلیش کریمی هست ..
یکم دیگه هم گشتم ُ بالاخره آدرسو پیدا کردم ! ..
ت.آق سعی ! توی پرانتز نوشته بود [ تعمیرگاه اقا سعید ! ]
قسـمت هَشتُمـ ..
کیفمو روی میز گُذاشتم ُ موبایلم ُ از توش در آوردم !
لعنتی .. ! بـاید زنگ بزنم به پسره ! آه ..
شمـارش چند بود ؟ لابد توی کسایی که زنگ زدن هست دیگه ..
داشتم دنبال شمـارش میگشتم که چشمم خورد به ، یه اسم !
همون خری که زدم به ماشینـش
من کِی این ُ سیو کردم ؟ :|
تا خواستم رو شمـارش بزنم که دیدم یه صفحه اومد ُ اسم روش بود نوشته بود :
همون خری که زدم به مـاشینـش !
حَلال زاده !
فلش سبزه رو بردم طرف قرمـزه ُ گوشیو بردم سمـت گوشم :
- سَــــــــــلام ..
لعنت بر شیطون ! این کیه دیگه.. ؟
- الو ؟
به خودم اومـدم ُ جوابشو دادم ..
- سلام .. ببخشید ! ؟
- ببخشید شما مگه همون کسی نبودید که زدید به ماشین من ؟
- بله ..
- خ ُ سیامکم دیگه !
این پسره دیروز اینطوری نبودا ! شیطون گولش زده ! ولی از اینا بگذریم ! سیامکم اسم عالی هستا .. از اسم سیامک خوشم میاد ! همیشه دوست داشتم اسم بچم سیامک باشه !
- آها . بله . منم غزل هستم :|
- خوب خوبین شمـا خانومی ؟ دیدم امروز زنگ نزدید من زنگ زدم ..
- بله شمـا خوبین ؟ میخواستم بهتون زنگ بزنم تازه رسیدم سرکـار .. ! من الان نمیتونم بیام ولی ساعتای امم 3 یا 4 بتونم چون بیمـار دارم !
- منم زنگ زدم همین ُ بگم ! ساعت 4 خوبه ؟
- بله 2 خوبه .. فقط یه جیزی ! آدرس ؟
- آها بله آدرس ُ الان واستون اِس میکنم !
- چشم .. خدافظ !
بدون خدافظی قطع کرد گوشی ُ ! پسره ی چیز چیز :|
1 ثانیه هم از مکالمه امون نگذشته بود که یه اس ام اس اومد !
لعنت بر شیطون .
لابد خیلی کم بوده آدرس دیگه !
زدم رو شکلک اس ام اس ُ با یه چیز وحشتناک رو به رو شدم ! .. :297:
لابد کَم بوده دیگه ؟ این چیه ؟ ..
این متنا میشه یه رمـان کامل !
همین طوری سر سری خوندم ُ فهمیدم فامیلیش کریمی هست ..
یکم دیگه هم گشتم ُ بالاخره آدرسو پیدا کردم ! ..
ت.آق سعی ! توی پرانتز نوشته بود [ تعمیرگاه اقا سعید ! ]