06-08-2015، 12:51
جنگ کره جنگی میان جمهوری کره (کره جنوبی) با پشتیبانی نیروهای سازمان ملل متحد به رهبری ایالات متحده و جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) با پشتیبانی چین و کمک نظامی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود که در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با ورود نیروهای تحت فرمان حکومت کمونیستی کیم ایل سونگ به بخش جنوبی آغاز شد و در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ با پیمان آتش بس به حالت ترک مخاصمه به پایان رسید.
این جنگ نتیجه تقسیم کره پس از جنگ جهانی دوم بود. این کشور از سال ۱۹۰۵ تا پایان جنگ جهانی دوم در تصرفژاپن بود. با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم نیروهای آمریکایی وارد بخش جنوبی شبهجزیره کره و نیروهای شوروی وارد بخش شمالی آن شدند و خط معروف به مدار ۳۸ درجه به عنوان مرز دو طرف تعیین شد. تلاشها برای برگزاری یک انتخابات آزاد در سراسر شبهجزیره کره بینتیجه ماند و این موضوع تنشها بین دو طرف را افزایش داد. یک حکومت دست راستی متحد آمریکا در بخش جنوبی و یک حکومت کمونیستی متحد شوروی در بخش شمالی به قدرت رسید که هر دو مدعی حکومت بر کل شبهجزیره کره بودند و طرف مقابل را هیچگاه رسمیت نشناختهاند.
جنگ کره در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با گذشتن نیروهای تحت فرمانکیم ایل سونگ رهبر کره شمالی از مدار ۳۸ درجه آغاز شد. دو روز بعد شورای امنیت ملل متحد به پیشنهاد آمریکا قطعنامهای را برای کمک نظامی به کره جنوبی به تصویب رساند. شوروی که در شورای امنیت صاحب حق وتو بود در آن هنگام جلسات شورا را در اعتراض به وضعیت کرسی چین در این سازمان تحریم کرده بود (کرسی چین با وجود تصرف تمام خاک اصلی این سرزمین توسط جمهوری خلق چین به رهبری مائو در سال ۱۹۴۹ همچنان در اختیار حکومت جمهوری چین بود) و در نتیجه این قطعنامه بدون حضور شوروی به امضا رسید. در مجموع ۳۴۱ هزار سرباز برای کمک به کره جنوبی به جنگ اعزام شدند که ۸۸ درصد آنان سربازان آمریکایی و بقیه را نیروهای ۲۰ کشور دیگر تشکیل میدادند.
نیروهای کره شمالی که از نظر تجهیزات نظامی برتری مطلق بر همسایه جنوبی داشتند، مراحل اولیه جنگ را با موفقیت طی کرده و تقریباً تمام کره به جز شبهجزیره بوسان در جنوب شرقی به اشغال کمونیستها درآمد، اما با ورود نیروهای سازمان ملل که فرماندهی آنها را داگلاس مکآرتور فرماندار نظامی آمریکا در ژاپن بر عهده داشت، ورق برگشت. در ۱۵ سپتامبر ۱۹۵۰ نیروهای آبی-خاکیآمریکا در بندر اینچهاون ۱۶۰ کیلومتر پشت خطوط ارتش کره شمالی پیاده شده و این شهر را به تصرف خود درآوردند و ۱۰ روز بعد سئول دوباره به دست قوای کره جنوبی افتاد. در ۱ اکتبر قوای سازمان ملل از مدار ۳۸ درجه گذشته و در ۱۹ اکتبر پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی به تصرف آنها درآمد. نیروهای سازمان ملل سپس تا رود یالودر مرز چین و کره پیشروی کرده و تقریباً تمام شبهجزیره به اشغال آنها درآمده بود. اما در این مرحله ورود میلیونها سرباز چینی به اسم قوای داوطلب وضعیت را تغییر داده و نیروهای کره شمالی و چین مجدداً تا سئول پیش رفتند. هرچند نیروهای سازمان ملل دوباره سئول را اشغال و نیروهای کره شمالی و چین را تا مدار ۳۸ درجه عقب راندند. از ژوئیه ۱۹۵۱ جنگ به حالت مغلوبه درآمده و مذاکرات آتشبس بین دو طرف آغاز شد، این مذاکرات دو سال بعد در ژوئیه ۱۹۵۳ به پیمان آتشبس انجامید و مدار ۳۸ درجه به عنوان مرز دو طرف تعیین شد. این پیمان هنوز اعتبار خود را حفظ کرده و هنوز معاهده صلحی میان دو کشور امضا نشدهاست.
اوضاع شبه جزیرهٔ کره در جنگ جهانی دوم
از سال ۱۹۰۵ شبه جزیرهٔ کره تحت حکومت ژاپنیها بود و در تمام سالهای جنگ جهانی دوم نیز تحت اشغال نیروهای ژاپنی باقیماند. پس از آنکه آلمان در بهار ۱۹۴۵ تسلیم متفقین شد، امپراتور ژاپن هیروهیتو تمام نیروها را برای دفاع از جزیره اصلی ژاپن، از شرق و جنوب شرقی آسیافرا خواند. نیروهای ژاپنی مستقر در کره نیز مجبور به عقب نشینی شدند و تنها تعداد معدودی از سربازان ژاپنی در این شبه جزیره باقیماندند. دو روز پس از بمب باران اتمی هیروشیما در ششم اوت ۱۹۴۵ اتحاد جماهیر شورویبه ژاپن اعلان جنگ داد و بر منچوری و شمال شبه جزیرهٔ کره هجوم برد. نیروهای ایالات متحده آمریکا نیز از جنوب این شبه جزیره وارد شدند و به طور موقت این شبه جزیره میان قوای شوروی و آمریکا در مدار سی و هشت درجهتقسیم گردید.
نفوذ کمونیسم در شبه جزیرهٔ کره
پس از اشغال شمال کره توسط قوای شوروی در سال ۱۹۴۵،کیم ایل سونگ که یک کمونیست کرهای بود وارد کره شد و با کمک شوروی و طرفدارانش توانست قدرت را در شمال تصاحب کند. ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا، قبل از به قدرت رسیدن کیم ایل سونگ در منطقهٔ شمالی، از استالینرهبر شوروی خواسته بود تا یک انتخابات آزاد، در این شبه جزیره برپا شود. اما شوروی عملاً، با به قدرت رساندن کیم ایل سونگ این خواستهٔ آمریکا را رد کرد و از همینجا اختلافات سیاسی در این شبه جزیره آغاز شد.
آغاز جنگ
از سال ۱۹۴۹ عوامل متعددی وضعیت را به نفع کمونیستهای حاکم بر کره شمالی تغییر داد. شوروی در سپتامبر این سال اولین آزمایش اتمی خود را انجام داد. در همین سال نیروهای آمریکایی که از زمان جنگ جهانی دوم برای آزادی کره از اشغال ژاپن در این سرزمین مستقر شده بودند، به طور کامل آن را ترک کردند. کمونیستهای چینی به رهبری مائو هم در همین سال تمام سرزمین اصلی چین را فتح کرده و با سرنگونی جمهوری چین، حکومت جمهوری خلق چین را تشکیل دادند که متحد دیگری برای کره شمالی به شمار میآمد. در حالی که آمریکاییها بیتوجه به درخواستهای کمک جمهوری چین در جنگ داخلی چینمداخله نکرده بودند، استالین و رهبران کره شمالی اینگونه نتیجه میگرفتند که طبیعتاً آمریکاییها علاقهای به جنگ در کره هم نخواهند داشت با توجه به اینکه کره اهمیت استراتژیکی بسیار کمتری از چین دارد.
مجموعه این عوامل دست به دست هم آمد تا استالین و رهبری شوروی سیاست تهاجمیتری را در شرق آسیا اتخاذ کرده و کمکهای نظامی و اقتصادی قابل توجهی را به سوی چین و کره شمالی سرازیر کنند. با پایان جنگ داخلی چین کرهایتبارهای ارتش آزادیبخش چین هم اجازه پیدا کردند تا به کره شمالی بروند. کهنهسربازان چینی در کنار تانکها و توپخانه و هواپیماهای جنگی شوروی و تمرینات نظامی طاقتفرسای سربازان کرهای به افزایش برتری نظامی کره شمالی بر کره جنوبی منجر شده بود.
آرزوی کیم ایل سونگ برای وحدت کره و نیز تشکیل یک حکومت کمونیستی در شبه جزیرهٔ کره، زمینهٔ مناسبی را برای آغاز یک جنگ فراهم آورد و سرانجام در ژوئن ۱۹۵۰ ارتش کمونیستی کره به رهبری کیم ایل سونگ به منطقه جنوبی حمله کرد. در آن زمان ترومن، رئیس جمهور آمریکامعتقد بود که کره شمالی به دستور ژزف استالین، زیر اتحاد شوروی عمل کردهاست، اما در دهههای اخیر افشای مدارک محرمانه و دیگر اسناد ثابت کردهاست که کیم ایل سونگ، رهبر کره شمالی، خود تصمیم به حمله گرفته و سپس تقریباً در پایان سال ۱۹۴۹ به مسکو سفر کرده تا برای عملی کردن تصمیمش از استالین اجازه بگیرد. استالین چند بار درخواست کیم را رد کرد تا سرانجام در آوریل ۱۹۵۰ به او اجازه این کار را داد. اتحاد شوروی به کره شمالی کمک نظامی کرد و همچنین در طرح نقشه حمله که متضمن دوبارهسازی مسیر راه آهن تا کائوسونگ نیز میشد به ارتش شمال کمک رساند.[۴] مردم کرهٔ جنوبی که تمایلی نسبت به کمونیستها نداشتند، دستِ کمک به سوی آمریکا دراز کردند. ترومن از سازمان ملل متحد تقاضا کرد که علیه متجاوز، بی درنگ اقداماتی نظامی معمول گردد و قوای جنگی ایالات متحده آمریکا را به شرکت در این جنگ مکلف ساخت.
ارتش کمونیستی کره توانست سئول را اشغال کند و کیم ایل سونگ در شرف تشکیل یک حکومت کمونیستی، در تمامی شبه جزیرهٔ کره بود، اما با پیاده شدن نیروهای آمریکا و سازمان ملل در بندر بوسان در جنوب شبه جزیرهٔ کره و برتری هوایی ارتش آمریکا، ارتش کمونیستی کره با اینکه مقاومت خوبی از خود نشان داد ولی مجبور به عقب نشینی شد و نیروهای سازمان ملل توانستند ارتش کیم ایل سونگ را تا نزدیکی مرزهای چین عقب برانند، کیم ایل سونگ از ترس شکست و از دست دادن منطقهٔ شمالی کره، از چین در خواست کمک کرد، چین نیز با اعزام صدها هزار تن از جوانان خود و تعدادی از جوانان دیگر کشورهای کمونیستی و با پشتیبانی هواپیماهای جت (عموماً میگ ۱۵) ساخت شوروی، و با خلبانی خلبانان چینی، کره ای و روسی[۵][۶]، توانستند دوباره تا سئول پیش بروند اما دوباره توسط نیروهای ایالات متحدهٔ آمریکا تا مدار ۳۸ درجه و حتی اندکی بالاتر عقب رانده شدند.
آغاز مذاکرات آتش بس و پایان جنگ
با دخالت حکومت خلق چین در جنگ و بالا رفتن تلفات ایالات متحده در این جنگ، دربارهٔ نحوهٔ ادامهٔ جنگ میان رئیس جمهور ترومن و ژنرال مک آرتور فرماندهٔ نیروهای آمریکایی در کره، اختلافاتی بوقوع پیوست. مک آرتور خواستار بمب باران شهرهای چین بود ولی ترومن از وقوع جنگ جهانی سوم بیم داشت. به همین دلیل ژنرال مک آرتور را از سمتش عزل کرد. در آن طرف کیم ایل سونگ، که میدانست قادر به تصرف منطقهٔ جنوبی نیست، با آغاز مذاکرات آتش بس در سال ۱۹۵۱موافقت کرد اما این مذاکرات تا دو سال بعد به نتیجه نرسید تا اینکه در ژوئیه ۱۹۵۳ قرار ترک مخاصمات به امضا رسید و مدار ۳۸ درجه مرز بین دو کره تعیین گردید. جنگ کره جنگی دامنه دار بود، هفده کشور به رهبری ایالات متحده آمریکا، لشکریان سازمان ملل متحده را تشکیل داده بودند. تخمین زده شد که مجموع کل تلفات وارده بر طرفین اعم از مقتول، مجروح و یا مفقود الاثر در این جنگ بالغ بر سه میلیون نفر بود، که بیشتر آنها کرهای و چینی بودند. تلفات وارده بر قوای آمریکایی در این جنگ، تقریباً به ۳۶۰۰۰ نفر رسید.
کره بعد از جنگویرایش
پس از پایان جنگ، سازمان کشورهای بی طرف متشکل از نیروهای حافظ صلح سوئیس و چند کشور بی طرف دیگردر جنگ کره برای نظارت بر رعایت آتش بس دو طرف، در خاک کرهٔ جنوبی تأسیس گردید. آمریکا نیز برای حفظ جایگاه خود پس از جنگ، چند پایگاه نظامی در خاک کرهٔ جنوبی ایجاد کرد. شوروی نیز برای تقویت کره شمالی تجهیزات نظامی و همچنین پایگاه اتمی در کره شمالی تأسیس کرد.
این جنگ نتیجه تقسیم کره پس از جنگ جهانی دوم بود. این کشور از سال ۱۹۰۵ تا پایان جنگ جهانی دوم در تصرفژاپن بود. با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم نیروهای آمریکایی وارد بخش جنوبی شبهجزیره کره و نیروهای شوروی وارد بخش شمالی آن شدند و خط معروف به مدار ۳۸ درجه به عنوان مرز دو طرف تعیین شد. تلاشها برای برگزاری یک انتخابات آزاد در سراسر شبهجزیره کره بینتیجه ماند و این موضوع تنشها بین دو طرف را افزایش داد. یک حکومت دست راستی متحد آمریکا در بخش جنوبی و یک حکومت کمونیستی متحد شوروی در بخش شمالی به قدرت رسید که هر دو مدعی حکومت بر کل شبهجزیره کره بودند و طرف مقابل را هیچگاه رسمیت نشناختهاند.
جنگ کره در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با گذشتن نیروهای تحت فرمانکیم ایل سونگ رهبر کره شمالی از مدار ۳۸ درجه آغاز شد. دو روز بعد شورای امنیت ملل متحد به پیشنهاد آمریکا قطعنامهای را برای کمک نظامی به کره جنوبی به تصویب رساند. شوروی که در شورای امنیت صاحب حق وتو بود در آن هنگام جلسات شورا را در اعتراض به وضعیت کرسی چین در این سازمان تحریم کرده بود (کرسی چین با وجود تصرف تمام خاک اصلی این سرزمین توسط جمهوری خلق چین به رهبری مائو در سال ۱۹۴۹ همچنان در اختیار حکومت جمهوری چین بود) و در نتیجه این قطعنامه بدون حضور شوروی به امضا رسید. در مجموع ۳۴۱ هزار سرباز برای کمک به کره جنوبی به جنگ اعزام شدند که ۸۸ درصد آنان سربازان آمریکایی و بقیه را نیروهای ۲۰ کشور دیگر تشکیل میدادند.
نیروهای کره شمالی که از نظر تجهیزات نظامی برتری مطلق بر همسایه جنوبی داشتند، مراحل اولیه جنگ را با موفقیت طی کرده و تقریباً تمام کره به جز شبهجزیره بوسان در جنوب شرقی به اشغال کمونیستها درآمد، اما با ورود نیروهای سازمان ملل که فرماندهی آنها را داگلاس مکآرتور فرماندار نظامی آمریکا در ژاپن بر عهده داشت، ورق برگشت. در ۱۵ سپتامبر ۱۹۵۰ نیروهای آبی-خاکیآمریکا در بندر اینچهاون ۱۶۰ کیلومتر پشت خطوط ارتش کره شمالی پیاده شده و این شهر را به تصرف خود درآوردند و ۱۰ روز بعد سئول دوباره به دست قوای کره جنوبی افتاد. در ۱ اکتبر قوای سازمان ملل از مدار ۳۸ درجه گذشته و در ۱۹ اکتبر پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی به تصرف آنها درآمد. نیروهای سازمان ملل سپس تا رود یالودر مرز چین و کره پیشروی کرده و تقریباً تمام شبهجزیره به اشغال آنها درآمده بود. اما در این مرحله ورود میلیونها سرباز چینی به اسم قوای داوطلب وضعیت را تغییر داده و نیروهای کره شمالی و چین مجدداً تا سئول پیش رفتند. هرچند نیروهای سازمان ملل دوباره سئول را اشغال و نیروهای کره شمالی و چین را تا مدار ۳۸ درجه عقب راندند. از ژوئیه ۱۹۵۱ جنگ به حالت مغلوبه درآمده و مذاکرات آتشبس بین دو طرف آغاز شد، این مذاکرات دو سال بعد در ژوئیه ۱۹۵۳ به پیمان آتشبس انجامید و مدار ۳۸ درجه به عنوان مرز دو طرف تعیین شد. این پیمان هنوز اعتبار خود را حفظ کرده و هنوز معاهده صلحی میان دو کشور امضا نشدهاست.
اوضاع شبه جزیرهٔ کره در جنگ جهانی دوم
از سال ۱۹۰۵ شبه جزیرهٔ کره تحت حکومت ژاپنیها بود و در تمام سالهای جنگ جهانی دوم نیز تحت اشغال نیروهای ژاپنی باقیماند. پس از آنکه آلمان در بهار ۱۹۴۵ تسلیم متفقین شد، امپراتور ژاپن هیروهیتو تمام نیروها را برای دفاع از جزیره اصلی ژاپن، از شرق و جنوب شرقی آسیافرا خواند. نیروهای ژاپنی مستقر در کره نیز مجبور به عقب نشینی شدند و تنها تعداد معدودی از سربازان ژاپنی در این شبه جزیره باقیماندند. دو روز پس از بمب باران اتمی هیروشیما در ششم اوت ۱۹۴۵ اتحاد جماهیر شورویبه ژاپن اعلان جنگ داد و بر منچوری و شمال شبه جزیرهٔ کره هجوم برد. نیروهای ایالات متحده آمریکا نیز از جنوب این شبه جزیره وارد شدند و به طور موقت این شبه جزیره میان قوای شوروی و آمریکا در مدار سی و هشت درجهتقسیم گردید.
نفوذ کمونیسم در شبه جزیرهٔ کره
پس از اشغال شمال کره توسط قوای شوروی در سال ۱۹۴۵،کیم ایل سونگ که یک کمونیست کرهای بود وارد کره شد و با کمک شوروی و طرفدارانش توانست قدرت را در شمال تصاحب کند. ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا، قبل از به قدرت رسیدن کیم ایل سونگ در منطقهٔ شمالی، از استالینرهبر شوروی خواسته بود تا یک انتخابات آزاد، در این شبه جزیره برپا شود. اما شوروی عملاً، با به قدرت رساندن کیم ایل سونگ این خواستهٔ آمریکا را رد کرد و از همینجا اختلافات سیاسی در این شبه جزیره آغاز شد.
آغاز جنگ
از سال ۱۹۴۹ عوامل متعددی وضعیت را به نفع کمونیستهای حاکم بر کره شمالی تغییر داد. شوروی در سپتامبر این سال اولین آزمایش اتمی خود را انجام داد. در همین سال نیروهای آمریکایی که از زمان جنگ جهانی دوم برای آزادی کره از اشغال ژاپن در این سرزمین مستقر شده بودند، به طور کامل آن را ترک کردند. کمونیستهای چینی به رهبری مائو هم در همین سال تمام سرزمین اصلی چین را فتح کرده و با سرنگونی جمهوری چین، حکومت جمهوری خلق چین را تشکیل دادند که متحد دیگری برای کره شمالی به شمار میآمد. در حالی که آمریکاییها بیتوجه به درخواستهای کمک جمهوری چین در جنگ داخلی چینمداخله نکرده بودند، استالین و رهبران کره شمالی اینگونه نتیجه میگرفتند که طبیعتاً آمریکاییها علاقهای به جنگ در کره هم نخواهند داشت با توجه به اینکه کره اهمیت استراتژیکی بسیار کمتری از چین دارد.
مجموعه این عوامل دست به دست هم آمد تا استالین و رهبری شوروی سیاست تهاجمیتری را در شرق آسیا اتخاذ کرده و کمکهای نظامی و اقتصادی قابل توجهی را به سوی چین و کره شمالی سرازیر کنند. با پایان جنگ داخلی چین کرهایتبارهای ارتش آزادیبخش چین هم اجازه پیدا کردند تا به کره شمالی بروند. کهنهسربازان چینی در کنار تانکها و توپخانه و هواپیماهای جنگی شوروی و تمرینات نظامی طاقتفرسای سربازان کرهای به افزایش برتری نظامی کره شمالی بر کره جنوبی منجر شده بود.
آرزوی کیم ایل سونگ برای وحدت کره و نیز تشکیل یک حکومت کمونیستی در شبه جزیرهٔ کره، زمینهٔ مناسبی را برای آغاز یک جنگ فراهم آورد و سرانجام در ژوئن ۱۹۵۰ ارتش کمونیستی کره به رهبری کیم ایل سونگ به منطقه جنوبی حمله کرد. در آن زمان ترومن، رئیس جمهور آمریکامعتقد بود که کره شمالی به دستور ژزف استالین، زیر اتحاد شوروی عمل کردهاست، اما در دهههای اخیر افشای مدارک محرمانه و دیگر اسناد ثابت کردهاست که کیم ایل سونگ، رهبر کره شمالی، خود تصمیم به حمله گرفته و سپس تقریباً در پایان سال ۱۹۴۹ به مسکو سفر کرده تا برای عملی کردن تصمیمش از استالین اجازه بگیرد. استالین چند بار درخواست کیم را رد کرد تا سرانجام در آوریل ۱۹۵۰ به او اجازه این کار را داد. اتحاد شوروی به کره شمالی کمک نظامی کرد و همچنین در طرح نقشه حمله که متضمن دوبارهسازی مسیر راه آهن تا کائوسونگ نیز میشد به ارتش شمال کمک رساند.[۴] مردم کرهٔ جنوبی که تمایلی نسبت به کمونیستها نداشتند، دستِ کمک به سوی آمریکا دراز کردند. ترومن از سازمان ملل متحد تقاضا کرد که علیه متجاوز، بی درنگ اقداماتی نظامی معمول گردد و قوای جنگی ایالات متحده آمریکا را به شرکت در این جنگ مکلف ساخت.
ارتش کمونیستی کره توانست سئول را اشغال کند و کیم ایل سونگ در شرف تشکیل یک حکومت کمونیستی، در تمامی شبه جزیرهٔ کره بود، اما با پیاده شدن نیروهای آمریکا و سازمان ملل در بندر بوسان در جنوب شبه جزیرهٔ کره و برتری هوایی ارتش آمریکا، ارتش کمونیستی کره با اینکه مقاومت خوبی از خود نشان داد ولی مجبور به عقب نشینی شد و نیروهای سازمان ملل توانستند ارتش کیم ایل سونگ را تا نزدیکی مرزهای چین عقب برانند، کیم ایل سونگ از ترس شکست و از دست دادن منطقهٔ شمالی کره، از چین در خواست کمک کرد، چین نیز با اعزام صدها هزار تن از جوانان خود و تعدادی از جوانان دیگر کشورهای کمونیستی و با پشتیبانی هواپیماهای جت (عموماً میگ ۱۵) ساخت شوروی، و با خلبانی خلبانان چینی، کره ای و روسی[۵][۶]، توانستند دوباره تا سئول پیش بروند اما دوباره توسط نیروهای ایالات متحدهٔ آمریکا تا مدار ۳۸ درجه و حتی اندکی بالاتر عقب رانده شدند.
آغاز مذاکرات آتش بس و پایان جنگ
با دخالت حکومت خلق چین در جنگ و بالا رفتن تلفات ایالات متحده در این جنگ، دربارهٔ نحوهٔ ادامهٔ جنگ میان رئیس جمهور ترومن و ژنرال مک آرتور فرماندهٔ نیروهای آمریکایی در کره، اختلافاتی بوقوع پیوست. مک آرتور خواستار بمب باران شهرهای چین بود ولی ترومن از وقوع جنگ جهانی سوم بیم داشت. به همین دلیل ژنرال مک آرتور را از سمتش عزل کرد. در آن طرف کیم ایل سونگ، که میدانست قادر به تصرف منطقهٔ جنوبی نیست، با آغاز مذاکرات آتش بس در سال ۱۹۵۱موافقت کرد اما این مذاکرات تا دو سال بعد به نتیجه نرسید تا اینکه در ژوئیه ۱۹۵۳ قرار ترک مخاصمات به امضا رسید و مدار ۳۸ درجه مرز بین دو کره تعیین گردید. جنگ کره جنگی دامنه دار بود، هفده کشور به رهبری ایالات متحده آمریکا، لشکریان سازمان ملل متحده را تشکیل داده بودند. تخمین زده شد که مجموع کل تلفات وارده بر طرفین اعم از مقتول، مجروح و یا مفقود الاثر در این جنگ بالغ بر سه میلیون نفر بود، که بیشتر آنها کرهای و چینی بودند. تلفات وارده بر قوای آمریکایی در این جنگ، تقریباً به ۳۶۰۰۰ نفر رسید.
کره بعد از جنگویرایش
پس از پایان جنگ، سازمان کشورهای بی طرف متشکل از نیروهای حافظ صلح سوئیس و چند کشور بی طرف دیگردر جنگ کره برای نظارت بر رعایت آتش بس دو طرف، در خاک کرهٔ جنوبی تأسیس گردید. آمریکا نیز برای حفظ جایگاه خود پس از جنگ، چند پایگاه نظامی در خاک کرهٔ جنوبی ایجاد کرد. شوروی نیز برای تقویت کره شمالی تجهیزات نظامی و همچنین پایگاه اتمی در کره شمالی تأسیس کرد.