03-08-2015، 16:07
سیبزمینیهای سرخ کرده رستورانهای زنجیرهای و بینالمللی «مکدونالد» بعد از توافق هستهای برای برخی تبدیل به دغدغه اساسی شده است.
بعد از توافق هستهای در شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای پیامرسان میان کاربران ایرانی یکی از پیامکهایی که بازتاب جالبی داشت که توسط بسیاری از کاربران مطرح شد ورود مکدونالد با پایان تحریمها به ایران با این عبارت بود: «خداحافظ فلافل-سلام مکدونالد!» اما همین جوک ساده بسیاری از افرادی را که از توافق هستهای ناراضی و از بهبود رابطه ایران با جهان خشمگین بودند برآن داشت تا سراغ این سوژه طنز و شادیآفرین میان مردم بروند و در گزارشهای متعددی آسمان و زمین را به هم گره بزنند که مکدونالد چیز بدی است، ضرر دارد، سلاح جنگ نرم دشمن است و... .
آنها حتی تحلیلهای خود را نیز فراتر از این حرفها بردند و گفتند تیم رسانهای دولت در پشت پرده در حال تقلیل دادن مطالبات مردم از توافق هستهای است و میخواهند تنها دستاورد تحریم را سیبزمینی سرخکرده معرفی کنند. افراد همیشه معترض به شادی و امید مردم در گزارشهایشان نوشتند که «یک جریان خاص سعی دارد سقف انتظارات از توافق را به چشیدن طعم سیبزمینی سرخ کرده و همبرگر مکدونالد تقلیل دهد!»
«کیهان» یکی از روزنامههایی بود که بعد از توافق هستهای در گزارشهایی از احتمال ورود مکدونالد به ایران ابراز نگرانی کرد و در دو گزارش با عنوانهای «ورق خوردن تاریخ با سیبزمینی سرخ کرده؟!» در تاریخ 30 تیر و «مکدونالد پیشقراول کدام لشکر است؟» در تاریخ 9 مرداد به بررسی احتمال ورود مکدونالد به ایران و تبعات آن پرداخت.
اما سوال اینجاست که نگرانی برخی بابت ورود مکدونالد به ایران از چیست؟ صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان در پاسخ به این پرسش میگوید: «ترس از استقبال مردم است. چراکه همه مردم دغدغه دارند که غذای سالم و جهانی میل کنند.»
«تسنیم» 28 تیر در خبری با عنوان «مکدونالد داوطلب ورود به ایران شد» نوشت که کمپانی مکدونالد بهعنوان بزرگترین رستوران زنجیرهای با بیش از 35 هزار شعبه در 119 کشور جهان، بعد از اعلام توافق هستهای ایران با گروه 1+5، فرم جمعآوری اطلاعات از متقاضیان ایرانی استفاده از برند مکدونالد (درخواست نمایندگی)، را روی سایت این کمپانی قرار داد و البته گفته شده است که تکمیل فرم هیچگونه تضمینی ایجاد نمیکند، اما میتواند راهی برای تماسهای آینده باشد.
کیهان در گزارشی که دو روز بعد از این خبر منتشر کرد به فرم تقاضای ایجاد نمایندگی مکدونالد در ایران اشاره میکند و مینویسد: «و اغلب رسانههای مدعی اصلاحات و حمایت از دولت با ذوقزدگی و آب و تاب خبر انتشار فرم را منتشر کردند و برخی از آنها نیز با شور و شعف درباره زمان این فتحالفتوح گمانهزنی کردهاند!» این روزنامه درباره امید و انتظار مردم حتی در شوخی برای افتتاح شعبههای مکدونالد در ایران مینویسد: «فضاسازی و هیاهوی یک جریان کمتعداد اما پر سروصدا درباره یک شرکت تولیدکننده همبرگر و سیبزمینی سرخ کرده نشان میدهد موضوع هستهای، تحریمها و پروندههای ملی برای آنان اهمیتی ندارد و سقف انتظارات آنان از توافق به اصطلاح تاریخی و ورق خوردن تاریخ، خوردن سیبزمینی سرخ کرده آمریکایی است!» صادق زیباکلام درباره خوردن سیبزمینی سرخ کرده آمریکایی و ورق خوردن تاریخ در پاسخ به کیهان میگوید: «من واقعا به روزنامه کیهان ارادت دارم و احترام میگذارم، ولی اگر مکدونالد به ایران بیاید، من حاضرم یک یا دو ساعت در صف بایستم که بروم از مکدونالد برای خودم و زن و بچهام خرید کنم چراکه فرضم بر این است که شعبه مکدونالد در ایران همان استانداردهایی را رعایت میکند که در کالیفرنیا رعایت میکند، چون غیر از این باشد آن وقت کسی به مکدونالد اعتماد و اطمینان نمیکند.»
علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف ایران نیز در گفتوگویی اظهار کرد که هنوز اقدامی جدی از طرف مکدونالد صورت نگرفته است؛ فقط اعلام آمادگی کرده که میتواند در ایران هم به عدهای نمایندگی دهد.
به نظر میرسد که این قبیل اقدامات بیشتر برای سنجیدن واکنش ایران انجام شده و میخواهند بررسی کنند که در چه زمینههایی میتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند.
زیباکلام همچنین درباره علت استقبالش از مکدونالد در ایران میگوید: «مرغی که مکدونالد میفروشد احتمالا آنتیبیوتیکهایی را که مرغداریها به مرغهای ایرانی میزنند، ندارد.
سبزی و سالادی که مکدونالد به مشتری ایرانی میدهد با آب مردههای بهشتزهرا پرورش پیدا نکرده است. بنابراین من با عرض شرمندگی باید خدمت روزنامه کیهان بگویم با همه وجود از آمدن مکدونالد به ایران استقبال میکنم.»
کیهان در راستای موضعگیری علیه مکدونالد به همان یک گزارش اکتفا نکرد و در گزارش مفصل دیگری به قلم یک پژوهشگر استراتژیهای صنعتی درباره آثار و تبعات ورود احتمالی مکدونالد و شرکتهای مشابه به ایران مطلبی منتشر کرد.
مطلبی که در آن ادعا میشود ورود مکدونالد نوک کوه یخی است که بقیه آن در آیندهای میانمدت نمایان خواهد شد.
حتی در این مطلب که توسط یک پژوهشگر صنعتی نوشته شده بیان میشود که نهتنها پرداختن به ورود مکدونالد تلاشی برای تقلیل انتظارات از توافق نیست، بلکه این پوشش خبری از سوی روزنامههای زنجیرهای، کمکی است برای ورود اسب تروایی به نام مکدونالد به کشور اسلامیمان. جالب اینجاست که پژوهشگر صنعتی که در روزنامه کیهان مطلب خود را منتشر کرده است در علم سیاست نیز دستی دارد و میتواند تحلیل سیاسی ارائه دهد.
نویسنده ادعا میکند که مکدونالد یک نهاد صهیونیستی تمامعیار است و این رستوران در کنار استارباکس، عملا یک رصدخانه فوق پیشرفته تحولات اجتماعی در سراسر جهان است.
صادق زیباکلام درباره این ادعای «کیهان» به فرهیختگان میگوید: «ما چه داریم که بخواهیم در موردش جاسوسی کنند؟ اینجور صحبتها از سوی برخی توهم است.» وی صحبتهایش را در زمینه ادعای کیهان مبنیبر اینکه مکدونالد باعث انقلابهای رنگی و مخملی در جمهوری گرجستان و... شده است، اینگونه ادامه میدهد و میگوید: «به هر حال آنچه مسلم است این است که انقلابها و جنبشها را نارضایتیهای مردم به وجود میآورند.
اگر این عده حاضر باشند من برایش یک فهرست بلند بالا از نارضایتیها میگویم که بعدا نگویند این نارضایتیها را مکدونالد آورده است. در حال حاضر که هنوز مکدونالد به ایران نیامده، من به این عده این فهرست را میدهم که بعدا وقتی مکدونالد به ایران آمد، روزنامه کیهان نگوید این نارضایتیها و... را مکدونالد وارد ایران کرد و ما از قبل پیشبینی کرده بودیم.»
حال سوال این است که آیا حضور یک فست فود آمریکایی که هنوز هم آمدنش به ایران محرز نیست تا به این حد نگران کننده است؟ آیا واقعا آمریکا سیستم های دیگری برای کسب اطلاعات از کشورها ندارد که دست به دامن مک دونالد شود و تمامی کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی از این بابت نگرانی ندارند جز ما؟