قسمت سوم
از نیمکت پا شدم و به سمت خروجی پارک راه افتادم .. !
اصلا واسم مهم نبود .. !
رفتم که بشینم تو ماشین یاد اون صدای تق افتادم ..
بزار ببینم چی شده .. !
یه ذره اینور اونور ُ دید زدم که تازه متوجه شدم که به ماشین پُشتی برخورد کردم !
آه لعنتی .. !
یه کاغذ از توی ماشین برداشتم و یه خودکار !
روش نوشتم که اصلا حواسم نبود زدم به ماشینت ُ از این جور جرت ُ پرتا ..
بعد آخر صفحه شمارمو نوشتم ُ کاغذ ُ گذاشتم روی شیشه اش و اونجارو ترک کردم ..
رفتم خونه توی اینترنت طرز تهیه بیسکوییت ُ کیک ُ هرچی گیرم اومد ُ در آوردم ُ درست کردم .. یه 2 ساعتی طول کشید تا هم کیک حاضر شد هم بیسکوییت .. !
در حال تزئین بودم که یکی به موبایلم زنگ زد ! :|
شماره ناشناس بود برداشتم ..
- بله ؟
- سلام ببخشید شما زدید به ماشین من ؟
- آها بله واقعا متاسفم واسه ماشین .. قرار بزاریم بریم ماشین ُ درست کنیم ..
- خوب منم زنگ زدم بگم که من خودم مآشین ُ درست میکنم نیازی به این کارا نیست !
- ولی من اعذاب وجدان دارم آقا یا پولش ُ ازم بگیرید یا فردا بریم درستش کنیم ..
هه اعذاب وجدان .. من ُ چه به اعذاب وجدان ؟ آره جون عمم .. من از خدام بود ازم پول نگیره ..
- ولی ..
- ولی ُ اما نداریم ..
خندید .. رو آب بخندی ! میدونستم خودش میدونه که من از خدامه پول ندم ..
- باشه .. (:
- خوب پس این شماره خودتونه دیگه نه ؟ من چون دکتر هستم معلوم نیست کی وقت داشته باشم فردا بهتون زنگ میزنم ..
- بله واسه خودم ..
- خوب سلامت باشید خدافظ ..
- خدافظ ..
معلوم بود که از خداشه یه پولی به جیب بزنه .. !
از نیمکت پا شدم و به سمت خروجی پارک راه افتادم .. !
اصلا واسم مهم نبود .. !
رفتم که بشینم تو ماشین یاد اون صدای تق افتادم ..
بزار ببینم چی شده .. !
یه ذره اینور اونور ُ دید زدم که تازه متوجه شدم که به ماشین پُشتی برخورد کردم !
آه لعنتی .. !
یه کاغذ از توی ماشین برداشتم و یه خودکار !
روش نوشتم که اصلا حواسم نبود زدم به ماشینت ُ از این جور جرت ُ پرتا ..
بعد آخر صفحه شمارمو نوشتم ُ کاغذ ُ گذاشتم روی شیشه اش و اونجارو ترک کردم ..
رفتم خونه توی اینترنت طرز تهیه بیسکوییت ُ کیک ُ هرچی گیرم اومد ُ در آوردم ُ درست کردم .. یه 2 ساعتی طول کشید تا هم کیک حاضر شد هم بیسکوییت .. !
در حال تزئین بودم که یکی به موبایلم زنگ زد ! :|
شماره ناشناس بود برداشتم ..
- بله ؟
- سلام ببخشید شما زدید به ماشین من ؟
- آها بله واقعا متاسفم واسه ماشین .. قرار بزاریم بریم ماشین ُ درست کنیم ..
- خوب منم زنگ زدم بگم که من خودم مآشین ُ درست میکنم نیازی به این کارا نیست !
- ولی من اعذاب وجدان دارم آقا یا پولش ُ ازم بگیرید یا فردا بریم درستش کنیم ..
هه اعذاب وجدان .. من ُ چه به اعذاب وجدان ؟ آره جون عمم .. من از خدام بود ازم پول نگیره ..
- ولی ..
- ولی ُ اما نداریم ..
خندید .. رو آب بخندی ! میدونستم خودش میدونه که من از خدامه پول ندم ..
- باشه .. (:
- خوب پس این شماره خودتونه دیگه نه ؟ من چون دکتر هستم معلوم نیست کی وقت داشته باشم فردا بهتون زنگ میزنم ..
- بله واسه خودم ..
- خوب سلامت باشید خدافظ ..
- خدافظ ..
معلوم بود که از خداشه یه پولی به جیب بزنه .. !