24-07-2015، 16:26
راستش خطاب به شما دنیایی ما توسط موجودات فرازمینی ساخت نشده بلکه بخشی از مهارت هایه ما توسط فرازمینی ها تحقق یافته
شما فکر کنید ما به تکنولوزیه استفاده از سرعت نور و چگونگی استفاده از کرمچاله ها دست یافتیم حالا ما یک سفینه بزرگی رو میسازیم و سوخت برای سفری هزاران ساله رو هم در وان قرار میدیم
و عده ای فضانورد رو هم مسافران این سفینه قرار میدیم حالا فضانوردان ما صدها سال زمینی رو با سرعت نور طی میکنن و بالاخره مکانی مثثل زمین رو پیدا میکنن که مردمی بدوی درانجا زندگی میکنن و این بشر هنوز پیشرفتی نداشته توجه داشته باشید که ما هم زمانی اینگونه بودیم
تسور کنید مردم بدوی که مشغول کارهایه روزانه خود هستند ناگهان شاهد فرود امدن سفینه عظیم ما از اسمان باشند و وقتی که فضانوردان ما رو با لباس فضانوردی با کلاههایی بر سرشون و شاخهایی (انتن) و دستکش هایی و کولپشتی ببیند و از ترس بگریزند
و بعد صدا های مهیب از ازمایش های فضانوردان را ببینند یا اسلحه مهیب لیزری را در دست فضانوردان ما ببیندد انهارا خدا مینامند از اسمان امده اند و قدرت عظیمی دارند
فضانوردان ما سعی میکنند انهارا قانع کنند که ما خدا نیستیم ولی انها باور نمیکنند و یقین دارند که انها خدایاندد وبرای انها پیشکشی میارند
فضانوردان وقت کافی ندارند از طرفی انها سعی میکنند مردم بدوی را از راه چاه وطریقه سالم ماندن را به انها یاد بدهند به این ترتیب به انها وعده بازگشتن میدهند و وسایلی جادویی (وسایلی از قبلی کامپیوتر جیبی یا اقسام ان) را به انها میدهند چند زن بدوی را انتخاب میکنند و باردارشان میکنن
برای نسلی جدید مهارت هایی را اموزش میدهند و میروند و وعده بازگشت را میدهند
مردم بدوی خاطره این سفر راه نسل به نسل و دوش به دوش نگه میدارند و وسایل را بعنوان اشیائ مقدس در معبد هایی قرار میدهند
>>>>>......
شما فکر کنید ما به تکنولوزیه استفاده از سرعت نور و چگونگی استفاده از کرمچاله ها دست یافتیم حالا ما یک سفینه بزرگی رو میسازیم و سوخت برای سفری هزاران ساله رو هم در وان قرار میدیم
و عده ای فضانورد رو هم مسافران این سفینه قرار میدیم حالا فضانوردان ما صدها سال زمینی رو با سرعت نور طی میکنن و بالاخره مکانی مثثل زمین رو پیدا میکنن که مردمی بدوی درانجا زندگی میکنن و این بشر هنوز پیشرفتی نداشته توجه داشته باشید که ما هم زمانی اینگونه بودیم
تسور کنید مردم بدوی که مشغول کارهایه روزانه خود هستند ناگهان شاهد فرود امدن سفینه عظیم ما از اسمان باشند و وقتی که فضانوردان ما رو با لباس فضانوردی با کلاههایی بر سرشون و شاخهایی (انتن) و دستکش هایی و کولپشتی ببیند و از ترس بگریزند
و بعد صدا های مهیب از ازمایش های فضانوردان را ببینند یا اسلحه مهیب لیزری را در دست فضانوردان ما ببیندد انهارا خدا مینامند از اسمان امده اند و قدرت عظیمی دارند
فضانوردان ما سعی میکنند انهارا قانع کنند که ما خدا نیستیم ولی انها باور نمیکنند و یقین دارند که انها خدایاندد وبرای انها پیشکشی میارند
فضانوردان وقت کافی ندارند از طرفی انها سعی میکنند مردم بدوی را از راه چاه وطریقه سالم ماندن را به انها یاد بدهند به این ترتیب به انها وعده بازگشتن میدهند و وسایلی جادویی (وسایلی از قبلی کامپیوتر جیبی یا اقسام ان) را به انها میدهند چند زن بدوی را انتخاب میکنند و باردارشان میکنن
برای نسلی جدید مهارت هایی را اموزش میدهند و میروند و وعده بازگشت را میدهند
مردم بدوی خاطره این سفر راه نسل به نسل و دوش به دوش نگه میدارند و وسایل را بعنوان اشیائ مقدس در معبد هایی قرار میدهند
>>>>>......