گفتگوی آزاد ((نسخه 247))

[Apathetic]

یه دختر بچه که هنوز چهارده سالش کامل نشده به این نتیجه رسیده که خدا رو قبول نداره    :183:

14 سال اولا سن کمی نیست .. یه جورایی مرز بین کودکی و بزرگ شدنه :|
دوما خدا قبول نداشتن بخاطر مشکلات زندگیه .. منم خدا رو گاهی قبول ندارم و با خودم میگم چرا دل بستی به خدایی که وجود نداره ..
خب اون طفلی هم الان همین حس رو داره .. باهاش حرف بزن و بهش محبت های خدا رو نشون بده :|
این سن خیلی حساسه .. اگه تفکراتش اشتباه بشن دیگه درست بشو نیس ..

به نظرم دشواری های زندگی دلیل اصلا خوبی نیست

چرا خوب نباشه ؟ 
دشواری های زندگی مهم ترین دلیل تغییر عقاید ادم هاست .. حالا این دشواری ها میتونه مسائل عشقی باشه ، میتونه مشکلات مالی ، خانوادگی و اخلاقی باشه ، میتونه خیلی چیزا باشه .

به نظرت مشکلات زندگی پس دلیل خوبی برای  کشیدن سیگار و مواد مخدر و خودکشی هستش نه ؟ 

اگه خیلی زیاد و غیر قابل توقف باشن بله !
البته من در رابطه با خودکشی و اینجور کارا نظری ندارم اینایی هم که میگم حقیقت های روزمره هستن ولی خب به شخصه اگه تحت شرایط فوق باشم ، خودکشی رو انتخاب میکنم .