اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

زن مطلقه گول مردی را خورد که فرزندانش همسن او بودند

#1
زن جوان که مدعي بود به بهانه ازدواج مورد اغفال يکي از همکارانش قرار گرفته است درحالي که از گذشته تلخ خود ابراز ندامت مي کرد به مشاور و مددکار اجتماعي کلانتري شهيد نواب صفوي مشهد گفت: در خانواده اي پرجمعيت متولد شدم و با وجود آن که وضعيت مالي ضعيفي داشتيم به تحصيلاتم ادامه دادم و تا مقطع کارشناسي در دانشگاه تحصيل کردم پس از آن چند ماهي در پي يافتن شغلي بودم تا اين که با يک شرکت خدمات نظافتي قرارداد بستم و مشغول کار شدم.

از محيط کار و وظايفي که برعهده داشتم راضي بودم و احساس امنيت مي کردم حدود يک سال بعد با جواني ازدواج کردم اما زندگي مشترک من و يونس 6ماه بيشتر طول نکشيد چرا که پس از ازدواج متوجه شدم همسرم فردي خلافکار و معتاد است، به همين خاطر از او جدا شدم و به کارم در شرکت خدمات نظافتي ادامه دادم تا اين که روزي از سوي شرکت به يک مکان بزرگ اقامتي براي کار موقت معرفي شدم.

آن روز وقتي به مرکز اقامتي رفتم با مدير آن جا آشنا شدم و او مرا از بازگشت به کار قبلي ام منع کرد و پيشنهاد داد به طور دائم در آن مرکز اقامتي کار کنم. اگرچه متوجه رفتارها و نگاه هاي معنادار احد شده بودم سعي مي کردم نسبت به رفتار او بي تفاوت باشم ولي زماني به خود آمدم که احساس کردم من هم نسبت به احد علاقه خاصي پيدا کردم و هر روز بيشتر به او نزديک مي شدم تا اين که روزي او با چهره اي مهربان تر از هميشه پيشنهاد ازدواج داد و گفت: از همسرش جدا شده است اما براي آشنايي بيشتر بايد مدتي به طور موقت با يکديگر ازدواج کنيم.

او وقتي با مخالفت من براي ازدواج موقت رو به رو شد ديگر اصرار نکرد و ما همچنان به رفتارهاي گذشته خود ادامه داديم، حدود يک هفته بعد هنگامي که مشغول استراحت بودم مرا به اتاق خودش دعوت کرد تا کمي با هم صحبت کنيم اما او پا را از صحبت کردن فراتر گذاشت و من از اين که به خواسته بي شرمانه او پاسخ داده بودم پشيمان بودم و عذاب وجدان رهايم نمي کرد .

بعد از اين ماجرا او به التماس هاي من براي ازدواج هم پاسخي نمي داد تا اين که از کارهاي گذشته ام توبه کردم و موضوع را با رئيس مرکز اقامتي در ميان گذاشتم تازه آنجا بود که فهميدم احد متاهل است و فرزنداني هم سن من دارد او براي حفظ آبروي خودش با رفتاري ناعادلانه مرا از کار اخراج کرد.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
زن مطلقه گول مردی را خورد که فرزندانش همسن او بودند - Mαяѕє - 18-06-2015، 12:01

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  مردی که5سال پیش همسرش را بخاطر رد و بدل کردن پیامک با مرد غریبه کشت، از زندان آزاد
  بازسازی جنایت مردی با کاپشن زرد
  بازداشت مردی که دختران 10 و 12 ساله اش را شکنجه می داد
  کشته‌شدگان سقوط اتوبوس در نی‌ریز «سرباز» بودند
  مردی که15سال یک قوی فریادکش را در قفس زندانی کرده بود
  این پیرزن 11 نفر را کشت و خورد/قاتل زنجیره‌ای پس از 20 سال لو رفت+تصاویر
  مرد اسیدپاش بعد از اینکه از فرزندانش کتک مفصلی خورد، تحویل پلیس داده شد
  مردی که به خاطر چند خرمالو همسایه اش را کشته بود ، از قصاص نجات یافت
  مردی که همسرش را کشته است:اختلافات مان بر سر رفتارهای او بود
  مردی که به بهانه خواستگاری زنان جوان را سوار خودرو می کردو طلاهایشان را می گرفت دستگی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان