27-05-2015، 22:07
▩ اســـرار و اهـرامـ..ســازه های غـول پیکـر و فرازمینـی هــا 3 ▩
{برگرفته شده از مستند ما و فرازمینی ها }
وقتی باستانشناسان این وسیله را در سال 1950 مورد آزمایش قرار دادند اعلام کردند که آنها هرگز فکرش را هم نمیکردند که یونانیهای باستان به چنین دستگاه پیچیدهای دسترسی داشته باشند. در واقع آنها گفتند: این درست مثل یافتن یک هواپیمای جت در درون قبر شاه «تات» ( توت عنخ آمون) است.
حتی قدیمیتر از مکانیزم «اَنتی کیتِرا» این حکاکیهای روی دیوار است، در معبد «دِندرا» در مجموعه معابد مصر. برای بعضیها طراحیهای عجیب آن شبیه طراحیهای موضوعاتیست که امروز مورد استفاده است

در مصر و در معبد «دِندرا» دخمهای در زیر زمین وجود دارد که همیشه سری بوده و تنها کاهنان اعظم میتوانستهاند به درون آن دسترسی داشته باشند. داخل آن بسیار گرم است، بسیار باریک است و سقف کوتاهی دارد. و بر روی دیوارها شما این نقش برجستهها را میبینید از چیزی که به نظر میرسد لامپهای باستانی بودهاند چرا که ما ناچاریم از خود یک چیز را بپرسیم و آن اینکه: چگونه مصریهای باستان داخل مقبرههایشان را روشن میکردهاند؟

بر اساس نظر اکثر باستانشناسان ، مصریهای باستان از مشعل برای روشن کردن مقبرهها و دالونها و معابد تاریک استفاده میکردهاند. هیچ کجا بر روی سقف حتی نشانه سادهای باقیمانده از دود مشعل وجود ندارد. اما اگر از مشعل استفاده نشده، به چه شکل دیگری این اتاقهای بسیار کهن با راهروهای آن روشن میشدهاند

تئوری دیگری که مطرح شد این بود که نور با برخورد به آینههای محدب به درون رسوخ میکرده است. من سعی کردم این تئوری را بازسازی کنم اما متاسفانه درست از آب در نیامد، چون بعد از چند پیچ، نور خورشید ناپدید میشد، چون آینههای محدب بسیار ضعیف بودند. در عین حال، درون مقبره اکسیژن کافی وجود ندارد تا بتواند شعله مشعل را زنده نگهدارد. من یک بار در مقبره شاه در درون هرم «غزه» بودهام. یک نفر چراغها را خاموش کرد و بلافاصله ما در تاریکی محض بودیم و من در آنجا گفتم: مشکلی نیست، فقط کافیست فندکم را از کولهام بیرون بیاورم. فندک را روشن کردم، اما فندک کار نمیکرد. بنابراین داخل این مقبرهها چگونه روشن میشده است؟ منظورم این است که باید نوعی منبع روشنایی مصنوعی وجود میداشته است که میتواند به طور مثال یک لامپ باشد. بنابراین در دخمه زیرزمینی در «دندرا» ما نقش برجستههایی از چنین لامپهایی پیدا کردیم ().
توضیح مصرشناسان در این باره، که البته ناچارند توضیحی برای این اشکال داشته باشند، حداقل یک توضیح باید باشد و باید متعلق به همین دوره باشد، نمیتواند وسیلهای برقی باشد. توضیح آنها این است، این که یک گل لوتوس (نیلوفر آبی) است و آنچه که به نظر یک حباب روشنایی میرسد، نوعی ماده عطریست حاصل از گل لوتوس پس فقط یک نقش عجیب و غریب از یک گل است. البته توضیح دیگری میتواند وجود داشته باشد و آن اینکه آنها در واقع چراغ الکتریکی داشتهاند.
اما اگر مصریان باستان قبلا از نوعی چراغ الکتریکی برای روشن کردن راهروها استفاده میکردهاند چرا این شواهد قابل دیدن، تنها در معبد «دِندرا» دیده میشود؟
در مصر شما مکانهای متفاوتی تخصصی دارید و «دِندرا» مکانی بوده است که دانش روشنایی از آن سرچشمه گرفته و همانجا هم نگهداری شده و این دانش برتر توسط کاهنان اعظم حفظ میشده و این کاهنان تنها کسانی بودهاند که اجازه دسترسی به اینگونه اطلاعات را داشتهاند. دِندرا «مکانی خاص» بوده است که دانش به خصوصی در آن حفظ و نگهداری میشده است.
Michael Dennin, PH.D
جامعه دانشمندان نمیگوید «اوه ،موجودات فضایی وجود ندارند و یا هرگز این کار را نکردهاند»، آنها یک تئوری را بررسی میکنند که آیا علمیست یا غیر علمیست، و این به آن معناست که برای چیزی بتواند یک تئوری علمی محسوب شود، باید چیزی باشد که بتوان آن را با مشاهداتی واضح مورد آزمایش قرار داد.
چگونه مصریان باستان توانستهاند از چیزی اینقدر شبیه به چراغهای مدرن امروزی بدون دسترسی به الکتریسیته استفاده کرده باشند؟ گذشته از اینها، الکتریسیته هزاران سال بعد از آن هم کشف نشد. البته با یک استثنا از آنچه که دانشمندان آنرا «باطری بغدادی» میخوانند
باطری بغدادی در عراق باستان کشف شد. محققین امروزی میگویند: «امکان ندارد که بشر نخستین توانسته باشد از لامپ الکتریکی استفاده کرده باشد». آنها نگاهی به این باطری بغدادی انداختند که یک دو جین از آنها در عراق یافت شد، و تنها تئوری ارائه شده، این بود که اینها برای تعمیرات جواهر استفاده میشده است.

دو محقق طرفدار نظریه «غریبههای باستانی» «جیسن مارتِل» و «جورجیو سوکالِس» نشان دادند که باطری بغدادی چگونه ایجاد الکتریسیته میکند. با استفاده از یک مدل تقلیدی از دستگاه
پایه اولیه آن، یک گلدان رُسی است. خاک رُس به شکل طبیعی در جنوب عراق یافت میشود و پس از آن ما از ورق کوچک مسی استفاده کردیم و قیر بازدارنده به دور میلهای آهنی در میان آن و همه اینها با هم کار میکنند و در ترکیبی از یک اسید ضعیف مثل سرکه، آب انگور، آب پرتقال و یا حتی شراب میتواند شارژ تولید کند. با مخلوط کردن این آیتمها با غلاف پلاستیکی و پایه آهنی و مس و مجموعه اینها الکتریسیته تولید میکند. بنابراین کاری که ما باید انجام دهیم این است که گلدان رُسی را با مقداری آب پرتقال پر کنیم، البته آن را خیلی پر نکنید. بسیار خب، و حالا پایه را سر جای خود میگذاریم. پایه آهنی - مسی. چند لحظه صبر کنید تا این انفعالات را دریافت کنند که با بخش مسی در تماس است. حالا با روشن کردن ولت متر، اتصال آن به هر دو سر، باید حالا بتوانیم شارژ را ببینیم. و بله، اینجاست، رفت روی قطب مثبت اگر کمی به آن زمان بدهید تا الکتریسیته را جذب کند واقعا وز وز میکند وقتی روی همین ولتاژ بمانید تا به بالا رفتن ادامه دهد.
اما در حالیکه برخی، باطری بغدادی را به عنوان شاهدی بر الهامبخشی انسان به وسیله هوش موجودات فضایی میبینند، عدهای دیگر به آن مینگرند و به سادگی میگویند:« خب که چی؟»
شما میتوانید مقداری از تکنولوژی باستان مثل همین باطری بغدادی را که احتمالا برای آبکاری نوعی فلز مورد استفاده بوده است، انتخاب کنید که فقط ترکیب شیمیایی انجام میدهد و عکسالعمل شیمیایی معینی دارد که آنها تنها برای همان یک دلیل از آن بهره میبردهاند و میتوان آن را برداشت و ولت متر را به آن وصل کرد و، اوه ببینید، ما میتونیم آن را بخوانیم. خب، که چی؟ این فقط یک فعل و انفعال شیمیاییست. اگر آنها از این باطریها برای راه انداختن ماشینهای دیگر استفاده میکردهاند آن ماشینها کجا هستند؟ اگر آنها الکتریسیته را به سیمها میفرستادهاند پس این سیمهایی که باید در همه این فرهنگ یافت بشوند کجا هستند؟ به عبارتی دیگر، اختراعی مثل این نمیتوانسته است که بدون اتصال به اختراعات همزمان دیگر، باقی مانده باشد.
این یک باطری است و همه با این مطلب موافقند. اما کسی نمیداند چرا این را ساختهاند و اصلا چگونه ساخته شده؛ چه ذهنی در این باره اندیشیده است؟ شما الکتریسیته امروز را میبینید در 7000 سال پیش. این خیلی عجیب است. اما این به روشنی واضح است که یک باطری است.
همه ایده اینکه تمدنهای کهن در واقع دانش الکتریسیته داشتهاند و از آن استفاده میکردهاند امروز یک حقیقت پذیرفته شده باستانشناسیست. درست مثل تمدن خود ما در 200 سال پیش از این. «بنجامین فرنکلین» و دیگردانشمندانی که شروع به امتحان دستگاههای ساده الکتریکی کردند ما حالا شواهدی داریم که بیش از 3000 سال پیش هم مردم دستگاههای الکتریکی را تجربه کردهاند از کجا به این مسائل راه یافتند؟ چه دستگاههای الکتریکی دیگری بوده است که آنها احتمالا میتوانستهاند ساخته باشند؟ باور من این است که احتمالا آنها همه نوع دستگاه الکتریکی تولید میکردهاند.
مقبرهها ، معابد ، لامپهای باستانی ، حتی الکتریسیته اینجا بر روی زمین شواهدی از معماهای معماری و تکنولوژی وجود دارد، که قرنها پیش حتی نمیدانستیم آنها قابل ایجاد شدن هستند. اما اگر شواهد وجود فضانوردان کهن اینجا بر روی زمین موجود است، آیا در جای دیگری هم میتواند باشد؟ شاید ما بتوانیم آنچه را که میجوییم با نگاه به آسمان بیابی
ادامه دارد ..
{برگرفته شده از مستند ما و فرازمینی ها }
وقتی باستانشناسان این وسیله را در سال 1950 مورد آزمایش قرار دادند اعلام کردند که آنها هرگز فکرش را هم نمیکردند که یونانیهای باستان به چنین دستگاه پیچیدهای دسترسی داشته باشند. در واقع آنها گفتند: این درست مثل یافتن یک هواپیمای جت در درون قبر شاه «تات» ( توت عنخ آمون) است.
حتی قدیمیتر از مکانیزم «اَنتی کیتِرا» این حکاکیهای روی دیوار است، در معبد «دِندرا» در مجموعه معابد مصر. برای بعضیها طراحیهای عجیب آن شبیه طراحیهای موضوعاتیست که امروز مورد استفاده است

در مصر و در معبد «دِندرا» دخمهای در زیر زمین وجود دارد که همیشه سری بوده و تنها کاهنان اعظم میتوانستهاند به درون آن دسترسی داشته باشند. داخل آن بسیار گرم است، بسیار باریک است و سقف کوتاهی دارد. و بر روی دیوارها شما این نقش برجستهها را میبینید از چیزی که به نظر میرسد لامپهای باستانی بودهاند چرا که ما ناچاریم از خود یک چیز را بپرسیم و آن اینکه: چگونه مصریهای باستان داخل مقبرههایشان را روشن میکردهاند؟

بر اساس نظر اکثر باستانشناسان ، مصریهای باستان از مشعل برای روشن کردن مقبرهها و دالونها و معابد تاریک استفاده میکردهاند. هیچ کجا بر روی سقف حتی نشانه سادهای باقیمانده از دود مشعل وجود ندارد. اما اگر از مشعل استفاده نشده، به چه شکل دیگری این اتاقهای بسیار کهن با راهروهای آن روشن میشدهاند

تئوری دیگری که مطرح شد این بود که نور با برخورد به آینههای محدب به درون رسوخ میکرده است. من سعی کردم این تئوری را بازسازی کنم اما متاسفانه درست از آب در نیامد، چون بعد از چند پیچ، نور خورشید ناپدید میشد، چون آینههای محدب بسیار ضعیف بودند. در عین حال، درون مقبره اکسیژن کافی وجود ندارد تا بتواند شعله مشعل را زنده نگهدارد. من یک بار در مقبره شاه در درون هرم «غزه» بودهام. یک نفر چراغها را خاموش کرد و بلافاصله ما در تاریکی محض بودیم و من در آنجا گفتم: مشکلی نیست، فقط کافیست فندکم را از کولهام بیرون بیاورم. فندک را روشن کردم، اما فندک کار نمیکرد. بنابراین داخل این مقبرهها چگونه روشن میشده است؟ منظورم این است که باید نوعی منبع روشنایی مصنوعی وجود میداشته است که میتواند به طور مثال یک لامپ باشد. بنابراین در دخمه زیرزمینی در «دندرا» ما نقش برجستههایی از چنین لامپهایی پیدا کردیم ().
توضیح مصرشناسان در این باره، که البته ناچارند توضیحی برای این اشکال داشته باشند، حداقل یک توضیح باید باشد و باید متعلق به همین دوره باشد، نمیتواند وسیلهای برقی باشد. توضیح آنها این است، این که یک گل لوتوس (نیلوفر آبی) است و آنچه که به نظر یک حباب روشنایی میرسد، نوعی ماده عطریست حاصل از گل لوتوس پس فقط یک نقش عجیب و غریب از یک گل است. البته توضیح دیگری میتواند وجود داشته باشد و آن اینکه آنها در واقع چراغ الکتریکی داشتهاند.
اما اگر مصریان باستان قبلا از نوعی چراغ الکتریکی برای روشن کردن راهروها استفاده میکردهاند چرا این شواهد قابل دیدن، تنها در معبد «دِندرا» دیده میشود؟
در مصر شما مکانهای متفاوتی تخصصی دارید و «دِندرا» مکانی بوده است که دانش روشنایی از آن سرچشمه گرفته و همانجا هم نگهداری شده و این دانش برتر توسط کاهنان اعظم حفظ میشده و این کاهنان تنها کسانی بودهاند که اجازه دسترسی به اینگونه اطلاعات را داشتهاند. دِندرا «مکانی خاص» بوده است که دانش به خصوصی در آن حفظ و نگهداری میشده است.
Michael Dennin, PH.D
جامعه دانشمندان نمیگوید «اوه ،موجودات فضایی وجود ندارند و یا هرگز این کار را نکردهاند»، آنها یک تئوری را بررسی میکنند که آیا علمیست یا غیر علمیست، و این به آن معناست که برای چیزی بتواند یک تئوری علمی محسوب شود، باید چیزی باشد که بتوان آن را با مشاهداتی واضح مورد آزمایش قرار داد.
چگونه مصریان باستان توانستهاند از چیزی اینقدر شبیه به چراغهای مدرن امروزی بدون دسترسی به الکتریسیته استفاده کرده باشند؟ گذشته از اینها، الکتریسیته هزاران سال بعد از آن هم کشف نشد. البته با یک استثنا از آنچه که دانشمندان آنرا «باطری بغدادی» میخوانند
باطری بغدادی در عراق باستان کشف شد. محققین امروزی میگویند: «امکان ندارد که بشر نخستین توانسته باشد از لامپ الکتریکی استفاده کرده باشد». آنها نگاهی به این باطری بغدادی انداختند که یک دو جین از آنها در عراق یافت شد، و تنها تئوری ارائه شده، این بود که اینها برای تعمیرات جواهر استفاده میشده است.

دو محقق طرفدار نظریه «غریبههای باستانی» «جیسن مارتِل» و «جورجیو سوکالِس» نشان دادند که باطری بغدادی چگونه ایجاد الکتریسیته میکند. با استفاده از یک مدل تقلیدی از دستگاه
پایه اولیه آن، یک گلدان رُسی است. خاک رُس به شکل طبیعی در جنوب عراق یافت میشود و پس از آن ما از ورق کوچک مسی استفاده کردیم و قیر بازدارنده به دور میلهای آهنی در میان آن و همه اینها با هم کار میکنند و در ترکیبی از یک اسید ضعیف مثل سرکه، آب انگور، آب پرتقال و یا حتی شراب میتواند شارژ تولید کند. با مخلوط کردن این آیتمها با غلاف پلاستیکی و پایه آهنی و مس و مجموعه اینها الکتریسیته تولید میکند. بنابراین کاری که ما باید انجام دهیم این است که گلدان رُسی را با مقداری آب پرتقال پر کنیم، البته آن را خیلی پر نکنید. بسیار خب، و حالا پایه را سر جای خود میگذاریم. پایه آهنی - مسی. چند لحظه صبر کنید تا این انفعالات را دریافت کنند که با بخش مسی در تماس است. حالا با روشن کردن ولت متر، اتصال آن به هر دو سر، باید حالا بتوانیم شارژ را ببینیم. و بله، اینجاست، رفت روی قطب مثبت اگر کمی به آن زمان بدهید تا الکتریسیته را جذب کند واقعا وز وز میکند وقتی روی همین ولتاژ بمانید تا به بالا رفتن ادامه دهد.
اما در حالیکه برخی، باطری بغدادی را به عنوان شاهدی بر الهامبخشی انسان به وسیله هوش موجودات فضایی میبینند، عدهای دیگر به آن مینگرند و به سادگی میگویند:« خب که چی؟»
شما میتوانید مقداری از تکنولوژی باستان مثل همین باطری بغدادی را که احتمالا برای آبکاری نوعی فلز مورد استفاده بوده است، انتخاب کنید که فقط ترکیب شیمیایی انجام میدهد و عکسالعمل شیمیایی معینی دارد که آنها تنها برای همان یک دلیل از آن بهره میبردهاند و میتوان آن را برداشت و ولت متر را به آن وصل کرد و، اوه ببینید، ما میتونیم آن را بخوانیم. خب، که چی؟ این فقط یک فعل و انفعال شیمیاییست. اگر آنها از این باطریها برای راه انداختن ماشینهای دیگر استفاده میکردهاند آن ماشینها کجا هستند؟ اگر آنها الکتریسیته را به سیمها میفرستادهاند پس این سیمهایی که باید در همه این فرهنگ یافت بشوند کجا هستند؟ به عبارتی دیگر، اختراعی مثل این نمیتوانسته است که بدون اتصال به اختراعات همزمان دیگر، باقی مانده باشد.
این یک باطری است و همه با این مطلب موافقند. اما کسی نمیداند چرا این را ساختهاند و اصلا چگونه ساخته شده؛ چه ذهنی در این باره اندیشیده است؟ شما الکتریسیته امروز را میبینید در 7000 سال پیش. این خیلی عجیب است. اما این به روشنی واضح است که یک باطری است.
همه ایده اینکه تمدنهای کهن در واقع دانش الکتریسیته داشتهاند و از آن استفاده میکردهاند امروز یک حقیقت پذیرفته شده باستانشناسیست. درست مثل تمدن خود ما در 200 سال پیش از این. «بنجامین فرنکلین» و دیگردانشمندانی که شروع به امتحان دستگاههای ساده الکتریکی کردند ما حالا شواهدی داریم که بیش از 3000 سال پیش هم مردم دستگاههای الکتریکی را تجربه کردهاند از کجا به این مسائل راه یافتند؟ چه دستگاههای الکتریکی دیگری بوده است که آنها احتمالا میتوانستهاند ساخته باشند؟ باور من این است که احتمالا آنها همه نوع دستگاه الکتریکی تولید میکردهاند.
مقبرهها ، معابد ، لامپهای باستانی ، حتی الکتریسیته اینجا بر روی زمین شواهدی از معماهای معماری و تکنولوژی وجود دارد، که قرنها پیش حتی نمیدانستیم آنها قابل ایجاد شدن هستند. اما اگر شواهد وجود فضانوردان کهن اینجا بر روی زمین موجود است، آیا در جای دیگری هم میتواند باشد؟ شاید ما بتوانیم آنچه را که میجوییم با نگاه به آسمان بیابی
ادامه دارد ..