26-05-2015، 11:23
طنز )مبارزه با مفاسد اقتصادی در مجالس و مهمانیها
ما ملت سختگیری هستیم. هیچ وقت به راحتی یک فرهنگ را نمیپذیریم و آن را تبدیل به مد نمیکنیم. اول میبینیم آیا حسش هست یا نه، بعد از حصول اطمینان از بودن حسش آن را به عنوان مد میپذیریم و با تمام وجود کمر به خز کردن آن پدیده میبندیم و از هیچ اقدامی در این جهت فروگذار نمیکنیم.برای همین است که به جای دموکراسی، احترام به نظر مخالف، تحزب و مبارزه با فساد که ریشه در اندیشههای دانشمندان غربی دارد به طرز غافلگیر کنندهای میبینیم که شلوار پاره مد میشود. در این میان وزیر دادگستری آقای پورمحمدی خبر خوبی داده و گفته: «این روزها مقابله با فساد مد شده است. در حالی که 20 سال بی توجهی شده، توقع دارند دولت 2 ماهه و 6 ماهه فساد را از بین ببرد». این که مقابله با فساد مد شده خیلی خوب است و من پیش بینی میکنم در آینده بسیار مورد توجه مردم قرار گیرد. دیالوگهای زیر در همین رابطه نوشته شدهاند.
دیالوگ 1
- اکبر آقا واسه شما هم بلیت پاتایا بگیرم؟
+ پاتایا که دیگه خز شده میثم جون.
- الان کجا مده؟
+ ما تابستون میخوایم بریم کانادا مبارزه با خاوری.
- خاوری؟ کدوم خاوری؟
+ همون جرثومه فساد .
- ایول ما هم میایم.
- اکبر آقا واسه شما هم بلیت پاتایا بگیرم؟
+ پاتایا که دیگه خز شده میثم جون.
- الان کجا مده؟
+ ما تابستون میخوایم بریم کانادا مبارزه با خاوری.
- خاوری؟ کدوم خاوری؟
+ همون جرثومه فساد .
- ایول ما هم میایم.
دیالوگ 2
متخصص زیبایی: انتخاب کردین خانم؟ کدوم یکی از مدلهای بینی رو میخواین؟ سربالا؟ عروسکی؟
دختر: هیچ کدوم. جهانگیری بزن بره دکتر!
متخصص زیبایی: جهانگیری دیگه چه مدلیه؟
دختر: مدل آقای اسحاق جهانگیری دیگه. رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی!
متخصص: اون طوری حذف و اضافهاش زیاده. گرون در میاد. مشکلی ندارین؟
دختر: پولش مهم نیست. فقط جهانگیری دربیار واسم.
دیالوگ 3
عروس و داماد: میشه یه لیستی از خدماتتون داشته باشیم؟
موسسه تشریفات و خدمات مجالس: باید بهتون بگم ما بهروزترین خدمات رو بین همه موسسهها ارائه میدیم. آتیش بازی، شمع آرایی، گل آرایی، فیلمبرداری، عکاسی، رقص نور، سرگرم کردن کودکان با قرص خواب و یک غافلگیری بزرگ که این روزها خیلی مد شده.
عروس و داماد: اونوقت این غافلگیری چیه؟
موسسه: مبارزه با مفاسد اقتصادی!
عروس و داماد: چه جوریه؟
موسسه: این برنامه به این ترتیبه که بعد از شام و قبل از بریدن کیک یهو چند نفر از مفاسد اقتصادی میان تو سالن و سعی میکنن عروس رو بدزدن. داماد با شمشیری که توسط موسسه به صورت اشانتیون در اختیارش قرار داده شده باید با مفاسد اقتصادی مبارزه کنه و شکستشون بده.
عروس: وای چه جالب! الان خیلی مد شده این مبارزه با فساد.
داماد: من جسارتا سوالی داشتم.
موسسه: بفرمایید.
داماد: امکان داره داماد در این مبارزه شکست هم بخوره؟
موسسه: بله هر احتمالی وجود داره.
داماد: اگه شکست بخوره عروس رو میبرن؟
موسسه: بله. شوخی که ندارن. میبرن دیگه.
عروس (رو به داماد): وای چقدر هیجان انگیز. همین رو بگیریم؟
داماد (به موسسه): یعنی چی آقا؟ کجا میبرن؟
موسسه: نمیدونم. ما بعدش دیگه هیچ دخالتی نداریم.
داماد (به عروس): بیا بریم بابا اینا دیوانهان.
عروس: خوب بودا ...
دیالوگ 4
در آینده وقتی مد مبارزه با فساد به اوج خود میرسد برخی سودجویان مفاسد اقتصادی را تاکسیدرمی (خشک) میکنند و آنها را در مغازههای مفسد فروشی برای تزیین و دکور خانه در معرض فروش قرار میدهند.
خریدار: یه مفسد خوش قد و قامت برای کنج دیوار میخواستم.
فروشنده: خوب جایی اومدی. همین الان برام یه مفسد اومده سه هزار میلیاردی.
خریدار: چند؟
فروشنده: مفت. 3 میلیون.
خریدار: نچ. گرونه.
فروشنده: شوهر ابرو رو ببر، تازه واسم آوردن. کار ترکه. مرگ نداره. یه میلیون.
خریدار: نه بابا. یه میلیون؟ چه خبره؟
فروشنده: چقدر میخوای خرج کنی؟ موجودیت چقدره؟
خریدار: یه مفسدی میخوام در حد 50 هزار تومن.
فروشنده: 50 هزار تومن؟ بیا این عروسک بابک زنجانی رو بگیر از آینه ماشینت آویزون کن. وقت ما رو هم نگیر.