پایان 18 سال اسارت در اتاقی تاریک/ قربانی 34 ساله از شکنجه ها و آزارهای بیرحمانه می

[Mαяѕє]

مرد ی به نام " خیا شیشنگ" فقط 16 سال داشت که در یک کارخانه غیرقانونی کوچک مخصوص محصولات پارچه ای زندانی شد و پس از 18 سال در بند بودن، سرانجام توسط پلیس آزاد شد.

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران ، یک مرد چینی که حالا 34 ساله است، بعد از 18 سال اسارت و شکنجه درکارخانه غیرقانونی پارچه، نهایتا توسط پلیس آزاد شد.

" خیا شیشنگ " تنها 16 سال داشت زمانی که توسط 2 تن از مالکان این کارخانه به بردگی گرفته شد.

وی در حالی توسط پلیس کشف شد که در یک اتاق بسیار کوچک و تاریک زندانی شده بود.

" خیا"   رنگ پریده و لاغر زمانی که توسط پلیس نجات پیدا کرد، ، حتی نمی دانست در چه سالی  قرار دارد. چرا که او در یک اتاق کاملا بسته  و تاریک،که هیچ گونه ارتباطی با دنیای خارج نداشت، برای 18 سال زندانی بود.

به گفته پلیس خطاب به خبرگزاری های چینی ، او هرروزبا یک چکش مورد ضرب و شتم و آزار قرار می گرفت و هرگز غذای کافی و مناسب به او داده نشد.

ماموران پلیس منطقه " کوینگیوان" در شمال غرب  استان " گوانگدانگ" چین ، از طرف یکی از همسایه ها که به طور پنهانی در مورد کارخانه ای غیرقانونی و مشکوک به آنها خبر داده بود، اطلاع پیدا کردند.

وقتی که پلیس درروز 4 شنبه 22 آپریل، به این کارخانه رسید بسته های بزرگ محصولات پارچه ای تقلبی و بسیاری از کالاهای غیر قانونی دیگر را کشف کرد.
در داخل یک اتاق قفل شده ، ماموران پلیس " خیای" اسیر شده را در حالی که مشغول درست کردن محصولات پارچه ای بود، پیدا کردند.

" خیا" با لکنت زبان و به سختی گفت که در سال 1997 در سن 16 سالگی او برای کارپیش مالکان کارخانه آمده بود و بعد آنها او را به اسارت گرفتند و مانند یک برده با او رفتار کردند ، در حالی که هرروز حجم بزرگی کار به او داده می شد و مورد شکنجه قرار می گرفت.

" خیا"  به پلیس گفت : می گرفت و هرگز غذای کافی و مناسب به او داده نشد.

آنها اغلب به اجبار غذاهایی وحشتناک و کثیف به من می دادند و وقتی که در نخوردن آن غذاها مقاومت می کردم ، مرا به باد کتک می گرفتند و با چکش برسرم می کوبیدند.

وی در ادامه بیان کرد: صاحب زن کارخانه که یکی از اسیرکننده ها بود، اغلب اوقات برروی صورتم ادرار می کرد.

"خیا"اهل جنوب شرقی چین، اظهار داشت : هر چند سال یکبار آنها برای اینکه گرفتار نشوند، مکان کارخانه را تغییر می دادند، اما همیشه مرا در تاریک ترین مکان ها بدون هیچ گونه نور خورشید زندانی می کردند.

همسایه ها به پلیس گفتند آنها شک کرده بودند که کسی در این مکان زندانی است.

یکی از همسایه ها گفت : اززمانی که عده ای به این ساختمان نیمه خراب آمدند،  او هر شب صدای گریه و ناله از روی درد می شنید ،اما فکر می کرد این صدا مخصوص کودک آنهاست که تنبیه می شود.

وی در ادامه گفت: همیشه می دانست که شخصی در این ساختمان زندانی است اما از آنجایی که درهای ساختمان همیشه قفل بود، نتوانست  از این موضوع مطمئن شود.

این همسایه که در واقع نجات دهنده "خیا " بود بیان  کرد: بعد از اینکه پلیس رسید و این پسر را پیدا کردند، ما همه به او کمک کردیم تا بتواند راه برود. او در حالی که می لرزید گفت که اگر ساختمان را ترک کند آنها او را می کشند.

زمانی که پلیس از راه رسید ، مالکان غیر قانونی و شیطان صفت کارخانه از صحنه گریختند.پلیس هنوز در تعقیب آنها است.