22-04-2015، 18:24
(آخرین ویرایش در این ارسال: 22-04-2015، 18:28، توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛.)
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
امام صادق(علیهالسلام) حكایت فرمود:
روزى پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله) در بین كوههاى مكه قدم مىزد، چشمش به مردى بلند قامت افتاد، به او فرمود: تو از جنّیان هستى، اینجا چه مىكنى؟
گفت: من "هام" فرزند "هیثم" فرزند "قیس" فرزند "ابلیس" هستم .
حضرت فرمود: بین تو و ابلیس دو پدر فاصله است؟
گفت: آرى. فرمود: چند سال عمر كردهاى؟
پاسخ داد: به مقدار عمر دنیا، آن روزى كه قابیل، هابیل را كشت، من نوجوان بودم و مىشنیدم كه آن دو چه مىگویند؛ و كار من این بود كه بین افراد تفرقه و دشمنى ایجاد مىكردم، و بر بام خانهها و سر دیوارها مىرفتم و شور و شیون به راه مىانداختم، و سعى داشتم كه افراد صله رحم نكنند، نیز خوراك و طعام انسانها را فاسد مىگرداندم .
حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه) فرمود: كارهاى بسیار زشت و خطرناكى را انجام دادهاى .
"هام" گفت: مدتها است توبه كردهام و توسط حضرت نوح(علیهالسلام) هدایت گشتم و سوار كشتى او شدم، من همراه حضرت هود(علیهالسلام)، در مسجد هنگام عبادت با دیگر مؤمنین حضور داشتم، و با حضرت إلیاس(علیهالسلام) در جریان ریگهاى بیابان بودم؛ و آن هنگامى كه خواستند حضرت ابراهیم (علیهالسلام) را در آتش بیندازند حضور داشتم؛ و چون خواستند حضرت یوسف(علیهالسلام) را به چاه افكنند كنارش بودم، او را در بغل گرفته و آهسته در چاه نهادم، هچنین در زندان، مونس و همدم او بودم .
و نیز مدتى با حضرت موسى(علیهالسلام) بودم و مقدارى از تورات را به من تعلیم نمود و فرمود: چنانچه حضرت عیسى را ملاقات كردى، سلام مرا به او برسان، و حضرت عیسى(علیهالسلام) مقدارى از انجیل را به من تعلیم داد و سپس فرمود: سلام مرا به حضرت محمد(صلّى الله علیه و آله) برسان .
پس یا رسول الله! سلام حضرت عیسى بر تو باد.
رسول خدا(صلوات الله علیه) فرمود: سلام خدا بر او باد و نیز سلام بر تو كه سلام رسان هستى، اى هام! چنانچه خواستهاى دارى، بگو؟
هام گفت: آرزوى من آن است كه خداوند تو را براى هدایت و نجات امّت نگه دارد و این كه امّت، صادقانه مطیع وصىّ و خلیفهات باشند، چون كه امّتهاى گذشته به جهت مخالفت و دشمنى با اوصیاى پیغمبرانشان هلاك شدند، و تقاضاى دیگر من آن است كه مقدارى از قرآن را به من بیاموزى تا در نماز بخوانم .
پیامبر اکرم به امام على(علیهماالسلام) فرمود: یا على! "هام" را تعلیم ده و با او مدارا كن .
هام اظهار داشت: یا رسول الله ! این شخص كیست؟ تا همدم او باشم، چون جنّیان فقط تابع پیغمبر و یا خلیفه او هستند.
حضرت فرمود: اى هام! خلیفه دیگر انبیاء چه كسانى بودند؟
گفت: خلیفه آدم فرزندش "شیث" بود، خلیفه نوح، "سام"، خلیفه هود، "یوحنّا" پسر عموى هود بود و خلیفه ابراهیم،" اسماعیل"، خلیفه اسماعیل، "اسحاق"، خلیفه موسى، "یوشع"، خلیفه عیسى، "شمعون"، و اینها خلیفه پیغمبران خود گشتند، چون زاهدترین افراد نسبت به دنیا و راغبترین آنها در آخرت بودند.
پیامبر خدا فرمود: در كتابهاى آسمانى چه كسى خلیفه من معرفى شده است؟ گفت: در تورات، شخصى به نام «ایلْیا» ذكر شده؛ پس حضرت فرمود: این شخص، همان «ایلیا» است؛ و یكى از نامهاى دیگر او، حیدر است .
سپس "هام" بر حضرت على (علیهالسلام) سلام كرد.
پس از آن حضرت على(علیهالسلام) بعضى از سورههاى قرآن را به "هام" نبیره شیطان تعلیم نمود.
برگرفته از خرایج راوندى، ج 2، ص 856- 858، ح 72/ بصائر الدّرجات، ص 121، ح 13.
(21-04-2015، 16:22)لرد سیاه نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.مطالعه تاریخ تا حد زیادی به انسان کمک می کند تا بتواند با عبرت گرفتن از حوادث گذشته راهی به حقیقت و درستی اوضاع و جریان های معاصر خویش بازیابد
(21-04-2015، 13:56)PrInceSs~AloNe نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(21-04-2015، 13:44)لرد سیاه نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
P
نامها عبارت بودند از:محمد،علي،فاطمه،حسن،حسين
الان این هارو از کجا فهمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کسی اونجا بوده که نوشته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مـن نـمیدونم... ):
+
اینجا جای بحث نیس اگه بحثی دارید برید کل کل
من هر پستی میزارم حتما باید کامنت شما زیرش باشه؟!
وقتی یه چیزی میگید دلیلش هم بگید
هرکی خر بزه میخوره پا لرزش میشینه
علاوه بر تأمل در آسمان و زمین، تأمل در تاریخ و دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
احوال گذشتگان که در چند آیه مورد توجه قرار گرفته است باید مورد توجه قرار گیرد:
قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِینَ
بگو: «در زمین بگردید، آن گاه بنگرید كه فرجام تكذیب كنندگان چگونه بوده است؟» (11، انعام)
در مورد تاریخ امام امیرالمومنین (علیه السلام) به امام حسن مجتبی(علیه السلام) می فرمایند: من گرچه عمر همه پیشینیان رو نداشتم اما در احوال و اعمال آنان تامل و مطالعه کردهام:
«فقد نظرت فی اعمالهم و فکرت فی اخبارهم و سرت فی اثارهم حتی عدت کاحدهم بل کانی بما انتهی الی من امورهم قد عمرت مع اولهم الی اخرهم.»
طبیعی است که دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مطالعه تاریخ تا حد زیادی به انسان کمک می کند تا بتواند با دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عبرت گرفتن از حوادث گذشته راهی به حقیقت و درستی اوضاع و جریان های معاصر خویش بازیابد.
آیه دیگری که در قرآن کریم به معیارهای شناخت اشاره کرده این آیه است:
«وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»:
و خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى كه چیزى نمى دانستید بیرون آورد و براى شما گوش و چشم ها و دل ها قرار داد باشد كه سپاسگزارى كنید.(78، نحل)
ادراکات حسی (سمع و بصر) و از همه مهم تر عقل و قوه تحلیل(افئدة) وسایل شناخت ما از واقعیت و حقیقت هستند. اینکه بفهمم چیزی آب است یا سراب با ادراکات حسی میسر است. تمام علوم تجربی بر اساس آزمایش های مکرر حسی و نتیجه گیری عقلی به سامان رسیده است و امروزه حقیقت بسیاری از مطالب و پوچی مطالب دیگر را برای ما به ارمغان آورده است. معارف برهانی و ریاضی بخش دیگری از یافته های بشر است که توسط عقل بدست آمده است.
لکن علاوه بر عقل و احساس، قرآن کریم به منبع سومی برای دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شناخت حق و باطل اشاره می کند:
«یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَیُكَفِّرْ عَنكُمْ سَیِّئَاتِكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»:
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، اگر از خدا پروا دارید، براى شما [نیروى] تشخیص [حقّ از باطل] قرار مى دهد و گناهانتان را از شما مى زداید و شما را مى آمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است. (29، انفال)
رعایت کردن دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تقوای الهی، سبب می شود تا خدا به بنده خودش نیروی معنوی خاصی به نام دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فرقان بدهد. فرقان چیزی است که میان حق و باطل فرق می گزارد. اگر تقوا نباشد ممکن است انسان با تشخیص عقلی خود به حقیقت یک چیز برسد اما در هنگام مشابهت آن با باطل نتواند اصل و بدل را از هم تشخیص بدهد.
از دیگر آیاتی که برای شناخت حق می توانیم از آنها بهره ببریم، آیاتی است که به ارائه اوصاف حق می پردازد که به یک نمونه اشاره می کنم:
مثلاً طبق آیه ذیل یکی از ویژگی های حق، سودمندی پایانی آن است:
«أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاء حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ یَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْكُثُ فِی الأَرْضِ»
[همو كه] از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانه هایى به اندازه گنجایش خودشان روان شدند، و سیل، كفى بلند روى خود برداشت، و از آنچه براى به دست آوردن زینتى یا كالایى، در آتش مى گدازند هم نظیر آن كفى بر مى آید. خداوند، حق و باطل را چنین مَثَل مى زند. اما كف، بیرون افتاده از میان مى رود، ولى آنچه به مردم سود مى رساند در زمین [باقى] مى ماند. (17، رعد)