19-04-2015، 13:39
سوره نسا
آیه نوزدهم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا
اى كسانى كه ايمان آوردهايد براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را به آنان دادهايد [از چنگشان به در] بريد مگر آنكه مرتكب زشتكارى آشكارى شوند و با آنها بشايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزى را خوش نمىداريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مىدهد
شأن نزول:
پيش از اسلام رسم بر اين بود كه اگر مىخواستند همسر سابق را طلاق گويند و ازدواج جديدى كنند براى فرار از پرداخت مهر، همسر خود را به اعمال منافى عفت متهم مىكردند، و بر او سخت مىگرفتند، تا حاضر شود مهر خويش را كه معمولا قبلا دريافت مىشد بپردازد، و طلاق گيرد، و همان مهر را براى همسر دوم قرار مىدادند.
آيه نازل شد و اين كار زشت را مورد نكوهش قرار داد.
تفسير:
اين آيه نيز براى حفظ قسمت ديگرى از حقوق زنان نازل گرديده و مىگويد: «و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد و مال فراوانى (به عنوان مهر) به او پرداختهايد، چيزى از آن را نگيريد» (وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً).
سپس اشاره به طرز عمل دوران جاهليت در اين باره كه همسر خود را متهم به اعمال منافى عفت مىكردند نموده، مىفرمايد: «آيا براى باز پس گرفتن (مهر) زنان متوسل به تهمت و گناه مىشويد» (أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً).
يعنى، اصل عمل، ظلم است و گناه، و متوسل شدن به يك وسيله ناجوانمردانه و غلط، گناه آشكار ديگرى است.
آیه نوزدهم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا
اى كسانى كه ايمان آوردهايد براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را به آنان دادهايد [از چنگشان به در] بريد مگر آنكه مرتكب زشتكارى آشكارى شوند و با آنها بشايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزى را خوش نمىداريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مىدهد
شأن نزول:
پيش از اسلام رسم بر اين بود كه اگر مىخواستند همسر سابق را طلاق گويند و ازدواج جديدى كنند براى فرار از پرداخت مهر، همسر خود را به اعمال منافى عفت متهم مىكردند، و بر او سخت مىگرفتند، تا حاضر شود مهر خويش را كه معمولا قبلا دريافت مىشد بپردازد، و طلاق گيرد، و همان مهر را براى همسر دوم قرار مىدادند.
آيه نازل شد و اين كار زشت را مورد نكوهش قرار داد.
تفسير:
اين آيه نيز براى حفظ قسمت ديگرى از حقوق زنان نازل گرديده و مىگويد: «و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد و مال فراوانى (به عنوان مهر) به او پرداختهايد، چيزى از آن را نگيريد» (وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً).
سپس اشاره به طرز عمل دوران جاهليت در اين باره كه همسر خود را متهم به اعمال منافى عفت مىكردند نموده، مىفرمايد: «آيا براى باز پس گرفتن (مهر) زنان متوسل به تهمت و گناه مىشويد» (أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً).
يعنى، اصل عمل، ظلم است و گناه، و متوسل شدن به يك وسيله ناجوانمردانه و غلط، گناه آشكار ديگرى است.