امتیاز موضوع:
  • 10 رأی - میانگین امتیازات: 3.7
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

【 ســری داستـ ـان های کـ ـوتاه 】 +اطلـاعیه داستانُ رمــان

#38
پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت می رفت

به علت بی توجهی یک لنگه کفش ورزشی ورزشی وی از پنجره قطار بیرون افتاد

مسافران دیگر برای پیرمرد تاسف می خوردند

ولی پیرمرد بی درنگ لنگه ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت

همه تعجب کردند

پیرمرد گفت که یک لنگه کفش نو برایم بی مصرف می شود

ولی اگر کسی یک جفت کفش نو بیابد ، چه قدر خوشحال خواهد شد

نتیجه داستان : ببخشید و لبخند بزنید تا بتوانید راحت تر فراموش کنید
پاسخ
 سپاس شده توسط ຖēŞค๑໓ ، Tɪɢʜᴛ ، mr.destiny ، # αпGεʟ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: 【 ســری داستـ ـان های کـ ـوتاه 】 +اطلـاعیه داستانُ رمــان - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 16-04-2015، 16:39
پسر مهربان - imanas - 28-01-2015، 8:19
وفا و جفا - B.o.y.f.r.i.e.n.d - 27-04-2015، 19:49
RE: وفا و جفا - ຖēŞค๑໓ - 27-04-2015، 19:53
پسرک آدامس فروش - m@hsa 12 - 02-06-2015، 16:25
انعکاس زندگی... - esiesi - 28-06-2015، 4:21

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  پیشنهــآد رمــان .. ! مــآدر فلفلیــه مـن.. ! -.-

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان