15-04-2015، 19:27
موسیقی محلی خراسان جنوبی
ویژگی موسیقی جنوب خراسان حرکات ریتمیک و نمایشی است. موسیقی در این منطقه به ویژه در شهرستان بیرجند از سابقهای طولانی برخوردار است. این شهرستان دارای رقصها و موسیقیهای بسیار متنوعی است. ریتمهای پنج ضربی (سهتایی و دو تایی) متداول در این منطقه دارای ویژگیهای خاص خود است و در دیگر نقاط ایران مرسوم نیست. در منطقه قهستان و بیرجند ترانهها و آوازهای زیبا و حماسیترین رقصها و آهنگهای سازی و آوازی رواج دارد.
سازهای محلی بیرجند عبارتند از: دهل، سرنا (ساز)، دایره و نی که معمولا توسط خود نوازندگان ساخته میشوند.
برخی قطعات موسیقی ویژه رقصهای محلی در این منطقه عبارتند از: اصیل، ناره ناره، چنشتی، چپ و راست، شیرجه، احوال، سه ضرب و... . علاوه بر رقصهای انفرادی، دو نفره و گروهی، رقصهای دیگری نیز وجود دارد که چون رقصندگان آنها به چوب بازی نیز میپردازند، در ردیف « چوب بازیها» به حساب میآیند. این رقصها پیچیده و سخت هستند و نیاز به مهارت، تمرین و انعطاف بدن دارد. آهنگهای ویژه چوببازی عبارتند از: آزاد، کنار به خاک، وسط به خاک، پک پک، دست به خواب، پشت و گندمکاری.
سازهای محلی بیرجند عبارتند از: دهل، سرنا (ساز)، دایره و نی که معمولا توسط خود نوازندگان ساخته میشوند.
برخی قطعات موسیقی ویژه رقصهای محلی در این منطقه عبارتند از: اصیل، ناره ناره، چنشتی، چپ و راست، شیرجه، احوال، سه ضرب و... . علاوه بر رقصهای انفرادی، دو نفره و گروهی، رقصهای دیگری نیز وجود دارد که چون رقصندگان آنها به چوب بازی نیز میپردازند، در ردیف « چوب بازیها» به حساب میآیند. این رقصها پیچیده و سخت هستند و نیاز به مهارت، تمرین و انعطاف بدن دارد. آهنگهای ویژه چوببازی عبارتند از: آزاد، کنار به خاک، وسط به خاک، پک پک، دست به خواب، پشت و گندمکاری.
آهنگهای متداول و قدیمی این منطقه نیز عبارتند از: عروس کشو (عروسکشان)، محمل، روش (شبیه مارش است)، نصر و جو (نصر و جان)، کوچه باغی، سبزه نمکی، غلام پخش، پیش باز، لالایی، استقبال (خوشآمدگویی) و غیره.
نوعی دو بیتیخوانی موسوم به (فراغی) نیز در این منطقه رواج دارد: روستاییان دایرهوار دور هم مینشینند و هر یک با خواندن دو بیت از اشعار محلی به بیان هجران و فراق خود میپردازند. شیوه خواندن یکسان و تکراری است و هر فرد بیت آخر را به گونهای میخواند که نفر بعد از لحن خواندن آن میفهمد که نوبت اوست و باید فراغی را ادامه دهد.
نوعی دو بیتیخوانی موسوم به (فراغی) نیز در این منطقه رواج دارد: روستاییان دایرهوار دور هم مینشینند و هر یک با خواندن دو بیت از اشعار محلی به بیان هجران و فراق خود میپردازند. شیوه خواندن یکسان و تکراری است و هر فرد بیت آخر را به گونهای میخواند که نفر بعد از لحن خواندن آن میفهمد که نوبت اوست و باید فراغی را ادامه دهد.
ویژگیهای موسیقی نواحی خراسان قسمتی از موسیقی شمال خراسان، موسیقی کوهپایه ای است. کوهپایههای هزار مسجد، الله اکبر، دامنههای اترک و منطقه لایین. موسیقی کوهپایه توام با فریاد است و در مقایسه با موسیقی جلگه، قوی تر، رساتر و گاه تندتر است. در کنار موسیقی کوهپایه، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگه قوچان، موسیقی جلگه معمولا ملایمتر و درونیتر است. اگر به پایین و مرکز نزدیک شویم به جلگه نیشابور و سبزوار میرسیم که تقریبا حاشیه کویرند و موسیقی شان نیز ملایمتر شده، از نرمش بیشتری برخوردار است. موسیقی خراسان به دو قسمت شمال و شرق تقسیم میشود : موسیقی شمال خراسان و موسیقی شرق خراسان . موسیقی شمال خراسان شمال خراسان که دربرگیرنده شهرهای بجنورد، اسفراین ، درگز، قوچان، و شیروان است، از جمله مناطقی است که موسیقی در آن از انواع واقسام مختلف حضوری قابل تامل دارد. بخش عمده ای از ساکنین شمال خراسان را مهاجرین کرد و ترک تشکیل میدهند . قسمتی از موسیقی شمال خراسان ، موسیقی کوهپایه ای است. کوهپایههای هزار مسجد ، الله اکبر ، دامنههای اترک ومنطقه لایین. موسیقی کوهپایه توام با فریاد است و در مقایسه با موسیقی جلگه ، قویتر ، رساتر وگاه تندتر است. درکنار موسیقی کوهپایه ، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگه قوچان ، موسیقی جلگه معمولا ملایمتر و درونیتر است. اگر به پایین و مرکز نزدیک شویم به جلگه نیشابور و سبزوار میرسیم که تقریبا حاشیه کویرند و موسیقی شان نیز ملایمتر شده ، از نرمش بیشتری برخوردار است در منطقه لایین ، بین کلات و درگز و نیز دامنههای هزار مسجد ، حضور نفوذ عرفان قوی بوده است. جعفرقلی ، هروخان تیرگانی و هی محمد درگزی از عرفا و شعرای بزرگ عرفانی هستند. شعرا وعرفای این منطقه گاه زبانهای فارسی ، کردی ، ترکی وعربی را برای انتقال مقاصد و احساسات خویش به کار میگرفتند. جعفرقلی شاید آخرین عارف و شاعر کرد شمال خراسان است که هنوز اشعاری همسنگ شعرهای او سروده نشده است. یازده آهنگ به جعفر قلی منسوب است که خود جعفر قلی اصل آنها را ازکسان دیگری دریافته ، اما به شیوه خود درآورده است. از آنجا که کردهای شمال خراسان همواره از مرزبانان غیور ایران زمین بوده اند، پاسداری از مرز و بوم در مقابل اقوام مهاجر ، کشتارها ، غارتها ، اسارتها و آوارگیها از ویژگیهای این گونه زندگی بوده است و این ویژگیها ، تاثیر مستقیمی بر موسیقی این خطه گذاشته است. * الله مزار آهنگی است که پس از غارت و کشتار و اسارت بر فراز مزار عزیزان از دست رفته خوانده میشده : الله مزاره ، ای چی روزگاره ……؟ دوقرسه پس از قتل عام و کشتار ، مردهها را در وسط جمع میکردند ودور اجساد دورمی زدند و مشغول ذکر میشدند و این مبدا رقص و آهنگ دوقرسه بود.
* انارکی مربوط به لحظات پس از هجوم بیگانگان و کشتار وانباشت اجساد است. زنان دور اجساد جمع میشدند و نار میزدند و گریه میکردند. * هرای فریاد کوهستان است و گویای زندگی پرحادثه و پرسوز و گداز و آوارگی مردم کرد است . به طور کلی ، بسیاری از آهنگهایی که در شمال خراسان زمانی برای سوگ اجرا میشد، پس از گذشت سالیان دراز، آرام آرام تغییر شخصیت داده ، از آنها گاه به عنوان آهنگهای رقص نیز استفاده میشود. مثلاهای های رشیدخان که ابتدا برای سوگ بوده ، امروزه یک موسیقی شاد و برای رقص است. موسیقی کردی شمال خراسان را موسیقی کرمانجی نامند. در مجموع ، کرمانج شمالی شامل کردهای خراسان ، آذربایجان غربی و ترکیه و شمال عراق و سوریه است و کرمانج جنوبی به کردهای جنوب دریاچه ارومیه و مهاباد وکردستان و کرمانشاهان و سلیمانیه عراق گفته میشود که از نظر گویش با هم متفاوتند. ت?اوت میان کرمانج شمالی و جنوبی در زمینه موسیقی نیز مشهود است.به عنوان مثال میتوان به آهنگ «لو» اشاره کرد که از اصلیترین و باستانیترین نغمات ایرانی است و وجه تمایز کرمانج شمالی و جنوبی نیز هست.بدین معنی ، کسی که بتواند لو بخواند ، میتواند از کرمانج شمالی باشد. موسیقی کرمانج شمالی همچنین در جمهوری ترکمنستان که سابق به سرزمین خوارزم معروف بود و تا قبل از قرارداد 1299 ش جزء ایران محسوب میشد نیز وجود دارد (در دوران صفویه ، بخشی از اکراد را در خوارزم استقرار دادند). اشعار کردی اغلب به شکل هجایی است که تعداد هجاها میتواند از هشت هجا تا شانزده هجا باشد. ترانههای عاشقانه بیشتر در قالبهای هشت هجایی است. آهنگ«لو» اغلب در برگیرنده قابلهای یازده تا شانزده هجایی است. نوازندگان شمال خراسان را میتوان به سه گروه اصلی تقسیم کرد که عبارتند از «عاشق» ها، «بخشی »ها و «لوطی»ها . به این سه گروه میتوان دو دسته دیگر را نیز افزود که عبارتند از : نی نوازان و ((لولوچی ها)).
1 – عاشقها «عاشق »ها قدیمیترین و اصلیترین هنرمندان این منطقه اند. عاشقها نوازندگان سازهایی چون سورنا، دهل ، قشمه ، کمانچه و دیاره اند و همچنین از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. تنها هنرمندان در قدیم از پرداختن مالیات معاف بوده اند. چه عاشق ، بخشی یا لوطی . اما تنها گروههایی که حق انتقاد داشته و مجازات نمیشده اند، عاشقها و لوطیها بوده اند. عاشقها مجری توره هستند و توره به معنی تئاتر و نمایشنامه است. در توره از خان انتقاد میشده . توره ، نمایشهای طنزآلود و انتقادی بوده ، همراه با موسیقی . متن نمایش به شکل محاوره ای اجرا میشده. نوازندگان در کناری مینشستند و موسیقی نقش فضاسازی را در طول نمایش به عهده داشته است. گاه ممکن بود در توره برحسب نیاز آواز نیز خوانده شود. گرچه خواندن آْواز از وظایف عاشقها نیست و از جمله هنرهای بخشیها به شمار میرود.
2 – بخشیها بخشیها نوازندگان دوتار ، آوازخوان و داستانسرا بوده اند. شهرهای بجنورد ، شیروان و قوچان ، مراکز عمده بخشیهای شمال خراسان بوده است(شهرهای اصلی و مراکز قدرت در شمال خراسان قدیم) . روایات عامیانه در تعریف عنوان بخشی بر این باور است که بخشی کسی است که خداوند به او بخششی یا موهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنایی کرده است. بر طبق همین روایات، بخشی باید بتواند بخواند ، بنوازد، شعر بگوید، داستان بسراید و ساز خویش را نیز بسازد. بدین ترتیب هر نوازنده دوتاری ، بخشی نیست و جدای از تسلط بر ساز، شخص باید از نظر دانش و شرایط درونی به مرحله ای برسد که عنوان بخشی را زیبنده خود گرداند. البته در این زمینه استثنا نیز بوده است. مثلا استاد رحیم خان بخشی، گرچه دارای صدایی نارسا بوده ، اما به خاطر تسلط زیاد در ساز و نیز دانش او ، باز از طرف مردم به عنوان بخشی معروف بوده است. رحیم خان بخشی در نقل داستانها به جای آواز از بیان محاوره ای استفاده میکرده است. انتخاب آهنگ و شعر از طر? بخشی ، بستگی به تشخیص او از موقعیت مجلس دارد. بخشیها معمولا در عروسیها و به طور کلی مجالس شاد مینواختند ودر مراسم سوگواری ، رسم بر اجرای موسیقی توسط بخشیها نبوده است. در قدیم هر خان «بخشی » خاص خود را داشت. یکی از هنرهای بخشیها داستانسرایی است. همراه با موسیقی دوتار، آواز، دکلمه آواز و بیان محاوره ای و نقلی. بخشی میتوانسته آهنگهای رقص را تا جایی که سازش اجازه میداده ، بنوازد. منتهی در اندرونی و در جمعی محترمانه و بسیار خودمانی.
3 – لوطیها لوطیها در حکم روابط عمومی یا پیام رسانان جامعه خود بوده اند. وسیله آنها یک دایره بوده است. آنها نیز مانند عاشقها حق انتقاد داشتند. لوطیها دائما در حال سفر بودندو ناقلان اخبار و وقایع که در دست آنان به شعر در میآمد، آهنگین میشد و در همه جا اجرا میشد. بسته به محتوای شعر ، لوطیها یکی از قالبهای موسیقی کردی را انتخاب میکردند. لوطیها نیز ممکن بود آهنگهای رقص را بخوانند یا بنوازند ، اما کارشان طبعا به زیبایی کار عاشقها نبوده است. هم اکنون در شمال خراسان نسل لوطیها منقرض شده است و تنها یاد آنها زنده مانده است.
4 - رقص رقص در شمال خراسان شامل : یک قرسه ، دوقرسه ، شش قرسه ، انارکی و …. است که معمولا موسیقی آن توسط عاشقها با سورنا و دهل و قشمه و دایره و نیز کمانچه اجرا میشود. رقصها در شمال خراسان معمولا دارای حالاتی از رزمند. چوب بازی جای نیزه بازی قدیم را گرفته است.
همچنین در مراسم کشتی از شاخههای کوراغلی استفاده میشود که بسیار رزمی است و توسط سورنا و دهل نواخته میشود سازهای شمال خراسان
1 – دو تار دوتار جزء سازهای اندرونی محسوب میشود و در دست بخشها نواخته میشود. ظاهرا دوتار ترکمن قدمت بیشتری نسبت به دوتار خراسانی دارد. دوتار در شمال خراسان دارای دو کوک است:
یکی با نسبت چهارم و دیگری با نسبت پنجم. بر طبق نظر آقای علی غلامرضایی (آلمه جوغی) ، کوک چهارم را کوک نوایی و کوک پنجم را کوک ترکی و کردی مینامند و آهنگهای فارسی شمال خراسان نیز با کوک پنجم اجرا میشود. آقای محمد یگانه معتقدند که کوکهای دوتار ، یکی ترکی و دیگری کردی است. با کوک ترکی میتوان آهنگهای گرایلی ، تجنیس ، شاختایی، نالش، دوست محمد ، غریب و .... و با کوک کردی آهنگهای الله مزار، لو ، درنا ، جعفر قلی و ....... را اجرا کرد. معمولا در مجالس شادی ، اول شب برای ایجاد هیجان و رقص از سورنا ودهل و قشمه استفاده میشود و در پایان شب ، بخشیها در اندرون دوتار مینواختند. دوتارهای قدیمی در شمال خراسان از سازهای امروزی کوچکتر بوده اند. کاسه و صفحه دوتار از چوب توت و دسته آن معمولا از چوب زردآلو ساخته میشود. در قدیم به جای سیم از ابریشم استفاده میشده . اندازههای دوتار در شمال خراسان دارای استاندارد معینی نیست. دوتارهای فعلی دارای یازده و گاه دوازده پرده است. پردههای آن در فواصل نیم پرده نه چندان دقیق بسته میشود و فواصل کوچکتر از نیم پرده در پرده بندی آن وجود ندارد.
2 – سورنا (پیق) سورنا نیز از خانواده سازهای برونی در شمال خراسان است که توسط عاشقها نواخته میشود. ظاهرا در قدیم سازی بزرگتر و شبیه به سورنا و جود داشته که به آن کرنا میگفته اند. این ساز امروزه دیده نمیشود. بعضی از قدیمیها به همین سورنا ، کرنا میگویند. از سورنا در مراسم عروسی و بیشتر برای اجرای آهنگهای رقص و نیز مراسم گشتی ، با اجرای شاخههای «کوراغلی» و همچنین در سوگواری با اجرای آهنگهای سردارها ، لو و «هرای» استفاده میشود. ساز کوبی همراهی کننده سورنا ، دهل است.
3 - قشمه قشمه که مشابه دوزله (دونی) متداول در کردستان و کرمانشاهان است، از دیگر سازهایی است که عاشقها مینوازند. در شمال خراسان سه نوع قشمه دیده میشود : قشمههای پنج سوراخه ، شش سوراخه و هفت سوراخه (که همگی بدون سوراخ پشت هستند). قشمه بیشتر در عروسیها به همراهی دایره و یا دهلی که با دست نواخته میشود، به اجرای آهنگهای رقص میپردازد. قشمه معمولا از استخوان بال قوش یا درنا و گاهی از نی و حتی از ?لز (لوله آنتن تلویزیون) ساخته میشود که صدای حاصله از قشمه استخوانی بهتر و پختهتر است. قشمه ، سازی است مضاع? (دوبل یا جفت) و اندازه آن بستگی به کوچکی و بزرگی استخوان پرنده دارد. برروی هر کدام از لولههای صوتی آن ، یک سرپیکه (قمیش) سوار میشود. دولوله صوتی قشمه معمولا به طول همصدا کوک میشوند اما ممکن است به ندرت شاهد کوکهای مأنوس دیگری ، مانند کوک سوم و حتی گاه دوم باشیم. این کوکها را اغلب نوازندگان زبردست قشمه استفاده میکنند و در نظر اول ممکن است به حساب ناتوانی نوازنده در کوک کردن دقیق ساز گذاشته شوند. در حالی که استفاده از این کوکهای نامأنوس ، کاملا آگاهانه و برای تحرک و ایجاد دینامیسم بیشتر صورت میگیرد. همچنین نوازندگان قشمه ، باز به منظور ایجاد تحرک و دینامیسم ، گاه دو صدای مختلف و اغلب مجاور یکدیگر را توسط لولههای صوتی مضاعف ساز ، ایجاد میکنند.
4 – کمانچه کمانچه نیز از جمله سازهایی است که عاشقها مینوازند. کمانچه هم به عنوان سازی بیرونی و هم اندرونی استفاده میشود صدای کمانچه گاه در مراسم سوگواری نیز به گوش میرسد. کمانچه بیشتر در شمال خراسان دیده میشود. ردی پای کمانچه تا نیشابور هم دیده شده ، اما هر چه در استان خراسان پایینتر برویم یا کمتر دیده میشود و یا اصلا دیده نمیشود. کمانچههای خراسان دارای سه سیم است و گاه از کمانچههای چهارسیمه امروزی نیز استفاده میشود. ساز ضربی همراهی کننده کمانچه ، دایره یا دهلی است که با دست نواخته شود.
5 – دهل دهل سازی همراهی کننده سورنا است، زمانی که با چوب و ترکه نواخته شود. ساز همراهی کننده قشمه و کمانچه است، زمانی که با دست نواخته شود. دهل شمال خراسان دوطرفه است و در راه اندازیهای مختلف دیده میشود . عاشقها آن را مینوازند.
6 – نی نی ، ساز همیشگی چوپانان شمال خراسان است. نی به غیر از زمان چرای گوسفند ، در جشنها، مجالس شاد و در سوگ نیز استفاده میشود. با نی در شمال خراسان ، مقامهای مختلفی از جمله : گوسفندچرانی ، فریاد کوهستان و .... اجرا میشود.
7 – دپ (دف – دایره ) دایره ساز همارهی کننده قشمه و کمانچه است و معمولا عاشقها (و درقدیم لوطیها) آن را اجرا میکنند. دایره تنها وسیله دست لوطیها بود. امروز که نسل لوطیها در شمال خراسان منقرض شده است ، این ساز کماکان در دست عاشقها زنده مانده است. در بجنورد به دپ یا دایره ، دیره گفته میشود. موسیقی شرق خراسان (تربت جام ، خواف وتایباد) دو تار خراسان را شاید بتوان در دو حوزه مختلف (از نظر جغرافیایی) مطالعه کرد. یکی حوزه شمال خراسان که شهرهای قوچان ، بجنورد ، شیروان و در گز را در بر میگیرد، حوزه دیگر حوزه شرقی – مرکزی است که تربت جام ، خواف و تایباد را شامل میشود. دامنه حوزه شمالی ، به سمت جنوب نیشابور و سبزوار و دامنه حوزه شرقی – مرکزی به سمت غرب و جنوب کاشمر میرسد. از آنجا که در حوزه شمالی بیشتر مهاجرین کرد و ترک ساکنند، موسیقی و اشعار این منطقه بیشتر در قالب کردی و تا حدودی ترکی است . در حوزه شرقی – مرکزی ، موسیقی وا شعار همگی فارسی است و از آهنگهای کردی و ترکی خبری نیست . البته در این میان به آهنگهایی نیز برخورد میشود که نوازندگان هر دو منطقه آنها را اجرا میکنند.
یکی از این آهنگها ، نوایی است که در موسیقی هر دو منطقه جزو مقامها و آهنگهای اصلی محسوب میشود. دوتار نوازی درتربت جام ، خواف و تایباد (و تا حدودی کاشمر) از روش و سبک واحدی تبعیت میکند، گرچه اختلا?اتی را که در نحوه زدن مضرابها ، تحریرها و گویشها وجود دارد. نمیتوان از نظر دور داشت. دوتار در این منطقه بیشتر در مراسم شادی استفاده میشود. استفاده از دوتار در این گونه مراسم همیشه انفرادی بوده است . به نوازنده دوتار در این منطقه بخشی نمیگویند، بلکه اوسا (اوستا) نامیده میشود. در مراسم سوگواری از دوتار استفاده نمیشود. دوتار در این منطقه دارای استاندارد خاصی از لحاظ اندازه نیست. دوتار در این منطقه در اصل دارای هفت یا هشت پرده است که اخیرا با دوتارهای دوازده ، سیزده پرده ای نیز مینوازند. برروی دسته تار ، گاه دو یا سه پرده برای ایجاد فواصل ثلث پرده بسته میشود. ذوالفقار عسکری" نوازنده چیره دست دوتار که اصلا اهل کاشمر است ، با ساز شانزده پرده ای مینوازد که تا حدودی دو پرده دیگر روی صفحه ساز پیش میرود.
او میگوید که پدر او نیز با ساز دوازده پرده ای مینواخته است. کوکهای متداول دوتار در این منطقه معمولا کوک چهارم و پنجم است . در کاشمر این کوکها رایج است:
1 – کوک چهارم ، به نام کوک شیخ احمد جامی ، برای اجرای مقام الله ، چهاربیتی و .....
2 – کوک پنجم ، برای اجرای آهنگهای اشتر خجو ، صیاد
3 – کوک دوم ، به نام کوک کردی ، برای اجرای شاختایی ، الله مزار و ....
4 – کوک اکتاو، به نام کوک مثنوی ، برای اجرای آهنگ مثنوی کاشمری .
مبتکر این کوک نامألوف ، ذوالفقار عسکری است. دوتارهای قدیمی از سازهای امروزی کوچکتر بوده است. سازهای رایج در این منطقه عبارتند از : دوتار، ساز (سورنا) ، دهل [به نوازندگان ساز و دهل در این منطقه دهلی میگویند]، دو بوقه از جنس نی که مضاعف است و شبیه قشمه و دوزله است (دوبوقه استخوانی در این منطقه کمتر دیده میشود، در کاشمر این ساز از جنس استخوان است)، نی هفت بند و دایره که همراهی کننده دوتار نی است. کمانچه در این منطقه وجود ندارد. از دوتار نوازان برجسته امروزی در این منطقه میتوان از عثمان خوافی ، پورعطایی ، ذوالفقار عسکری ، سرور احمدی و .... نام برد. فاروق کیانی نیز از استادان رقص تربت جام است که هنوز به فعالیت خود ادامه میدهد.
از آهنگهای اصلی این منطقه میتوان از :
چهاربیتی ، دوبیتی ، غریبی ، نجما ، سرحدی ، نوایی ، مقوم (مقام ) الله و .... نام برد