09-04-2015، 17:56
موسیقی خراسان شمالی
شمال خراسان که در بر گیرندهی شهرهای بجنورد، اسفراین، شیروان، درگز و قوچان است از جمله مناطقی است که موسیقی در آن از انواع و اقسام مختلف، حضوری قابل تأمل دارد. در خراسان شمالی موسیقی ترکمنها با اقتباس از اشعار شاعر معروف ترکمن مختوم قلی اجرا میشود. بطور کلی موسیقی این خطه در قالب کردی و ترکی میباشد. از سازهای معروف موسیقی در خراسان شمالی میتوان : از کمانچه، سورنا، دوتار، دهل و نی نام برد .
بخش عمدهای از ساکنین شمال خراسان را مهاجرین کرد و ترک تشکیل میدهند، قسمتی از موسیقی شمال خراسان موسیقی کوهپایه است. کوهپایههای هزار مسجد، الله اکبر، دامنههای اتک و منطقهی لائین موسیقی کوهپایه توأم با فریاد است و در مقایسه باموسیقی جلگه قوی تر، رساتر و گاه تندتر است. در کنار موسیقی کوهپایه، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگهی قوچان، موسیقی جلگه معمولاً ملایمتر و درونیتر است، اگر به پایین و مرکز نزدیک شویم، به جلگهی نیشابور و سبزوار میرسیم که تقریباً حاشیه کویرند و موسیقیشان نیز ملایمتر شده، از نرمش بیشتری برخوردار است، در منطقهی لائین، بین کلات و درهگز و نیز دامنههای هزارمسجد، عرفان قوی بوده است، جعفرقلی، هروخان تیرگانی و هیمحمددرهگزی از عرفا و شعرای بزرگ این منطقه بودهاند، ابن غریب از شعرای قبل از قاجار است که دارای اشعاری عرفان ی است، شعرا و عرفای این منطقه گاه زبانهای فارسی، کردی، ترکی و عربی را برای انتقال مقاصد و احساسات خویش به کار میگرفتند. جعفرقلی شاید آخرین عارف و شاعر کرد شمال خراسان است که هنوز اشعاری هم سنگ شعرهای او سروده نشده است. 11 آهنگ به جعفر قلی منسوب است که خود جعفرقلی آنها را از کسان دیگری دریافته، اما به شیوهی خود در آورده است، از آنجا که کردهای شمال خراسان همواره ازمرزبانان قیور ایرانزمین بودهاند، پاسداری ازمرزوبوم در مقابل اقوام مهاجم، کشتارها، غارتها، اسارتها و آوارگیها از ویژگیهای این گونه زندگی بوده است و این ویژگی،تأثیر مستقیمی بر موسیقی این خطه گذاشته است:
لله مزار
آهنگی است که پس از غارت و کشتار و اسارت بر بالای مزار عزیزان از دست رفته خوانده میشده: الله مزار، وا چی روزگاره.... ؟
دو قرسه
پس از قتل عام و کشتار، مردهها را در وسط جمع میکردند و دور اجساد دور میزدند و مشغول ذکر میشدند و این مبدأ رقص و آهنگ دو قرسه بود.
انارکی
مربوط به لحظات پس ازهجوم بیگانگان و کشتار و انباشت اجساد است زنان دور اجساد جمع میشدند و نار میزدند و گریه میکردند.
هرای
فریاد کوهستان است و گویای زندگی پرحادثه و پرسوز وگداز و آوارگی مردم کرد است، به طور کلی، بسیاری از آهنگهایی که در شمال خراسان زمانی برای سوگ اجرا میشد، پس ازگذشت سالیان دراز، آرام آرام تغییر شخصیت داده، از آنها گاه به عنوان آهنگهای رقص نیز استفاده میشود، مثلاً آهنگ رشیدخان که ابتدا برای سوگ بوده، امروزه یک موسیقی شاد و برای رقص است موسیقی کردی شمال خراسان را موسیقی کرمانجی نامند. کلاً کرمانج شمالی، کردهای خراسان، آذربایجان غربی و ترکیه و شمال عراق و سوریه و کرمانج جنوبی به کردهای جنوب دریاچهی ارومیه و مهاباد و کردستان و کرمانشاهان و سلیمانیهی عراق گفته میشود که از نظر گویش با هم متفاوتند. تفاوت میان کرمانج شمالی و جنوبی در عرصهی موسیقی نیز مشهود است. به عنوان مثال میتوان به آهنگ لو اشاره کرد که از اصیلترین. باستانیترین نغمات ایرانی است و وجه تمایز کرمانج شمالی و جنوبی نیز هست. بدین معنی، کسی که بتواند لو بخواند میتواند از کرمانج شمالی باشد.
موسیقی کرمانج شمالی همچنین در جمهوری ترکمنستان که سابق به سرزمین خوارزم معروف بود و تا فبل از قرارداد 1299 جزء ایران محسوب میشد نیز وجود دارد (در دوران صفویه بخشی از اکراد را در خوارزم استقرار دادند). اشعار کردی اغلب به شکل هجایی است که تعداد هجاها میتواند از 8 هجا تا 16 هجا باشد.ترانههای عاشقانه بیشتر در قالبهای 8 هجایی است. آهنگ لو اغلب در برگیرندهی قالبهای 11 تا 16 هجایی است، نوازندگان شمال خراسان را میتوان به سه گروه اصلی تقسیم کرد که عبارتند از: عاشقها، بخشیها، لوطیها. به این سه گروه میتوان دو دستهی دیگر را نیز افزود که عبارتند از:نینوازان و لولو چیها.
1- عاشقها
عاشقها قدیمیترین و اصیلترین هنرمندان این منطقهاند.عاشقها نوازندگان سازهایی مثل سورنا، دهل، قشمه، کمانچه و دایرهاند و همچنین از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. تنها مردمی که در قدیم از پرداختن مالیات معاف بودهاند هنرمندان بودند. چه عاشق، بخشی یا لوطی. اما تنها گروههایی که حق انتقاد داشته، مجازات نمیشدند عاشقها و لوطیها بودند، عاشقها مجری توره هستند، توره به معنی تأتر و نمایشنامه است. در توره از خان انتقاد میشده. توره نمایشهای طنز آلود و انتقادی بوده همراه با موسیقی، متن نمایش به شکل محاوره ای اجرا میشده، نوازندگان در کناری مینشستند و موسیقی نقش فضا سازی را در طول نمایش به عهده داشته است. گاه ممکن بود درتوره بر حسب نیاز آواز نیز خوانده شود. گرچه خواندن آواز از وظایف عاشقها نیست و از جمله هنرهای بخشیها به شمار میرود.
2- بخشیها
بخشیها نوازندگان دوتار، آوازخوان و داستان سرا بودند، شهرهای بجنورد، شیروان و قوچان مراکز عمدهی بخشیهای شمال خراسان بوده است ( شهرهای اصلی و مراکز قدرت در شمال خراسان قدیم )روایات عامیانه در تعریف عنوان بخشی بر این باور است که بخشی کسی است که خداوند به او بخششی یاموهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنائی کردهاست، برطبق همین روایات، بخشی باید بتواند بخواند، بنوازد، شعر بگوید، داستان بسراید و ساز خویش را نیز بسازد، بدین ترتیب، هر نوازندهی دوتاری بخشی نیست و جدای از تسلط برساز، شخص باید از نظر دانش و شرایط درونی به مرحلهای برسد که عنوان بخشی را زیبندهی خود گرداند، البته در این زمینه استثناء نیز بوده است. مثلا ً استاد رحیم خان بخشی گرچه دارای صدایی نارسا بوده، اما به خاطر تسلط زیاد در ساز و نیز دانش او، باز از طرف مردم به عنوان بخشی معروف بوده است. رحیم خان بخشی در نقل داستانها بهجای آواز از بیان محاورهای استفاده میکرده است. انتخاب آهنگ و شعر از طرف بخشی، بستگی به تشخیص او از موقعیت مجلس دارد، بخشیها معمولاً در عروسیها و بطور کلی مجالس شاد مینواختند و در مراسم سوگواری رسم بر اجرای موسیقی توسط بخشیها نبوده است، در قدیم هر خان، بخشی خاص خود را داشت. یکی از هنرهای بخشیها داستانسرایی است، همراه با موسیقی دوتار، آواز، دکلمهی آواز و بیان محاورهای و نقلی، بخشی میتوانسته آهنگهای رقص را تا جایی که سازش اجازه میداده بنوازد، منتهی در اندرونی و در جمعی محترمانه و بسیار خودمانی.
3- لوطیها
لوطیها در حکم روابط عمومی یا پیام رسانان جامعه خود بودهاند. وسیلهی آنها یک دایره بوده است. آنها نیز مانند عاشقها حق انتقاد داشتند، لوطیها دائماً در حال سفر بودند و ناقلان اخبار و وقایع، وقایع و اخبار توسط آنان به صورت شعر در میآمد، آهنگین میشد و درهمه جا اجرا میشد بسته به محتوای شعر، لوطیها یکی از قالبهای موسیقی کردی را انتخاب میکردند، لوطیها نیز ممکن بود آهنگهای رقص را بخوانند یا بنوازنند، اما کارشان طبعاً به زیبایی کارعاشقها نبوده است. هم اکنون درشمال خراسان نسل لوطیها منقرض شده است و تنها یاد آنها زنده مانده است.
رقص
رقص در شمالخراسان شامل: یک قرسه، دو قرسه، شش قرسه، انارکی و... است که معمولاً موسیقی آنها توسط عاشقها با سورنا و دهل و قشمه و دایره و نیزکمانچ اجرا میشود، رقصها در شمال خراسان معمولاً دارای حالتی از رزماند – چوب بازی جای نیزه بازی و شمشیربازی قدیم را گرفته است، همچنین در مراسم کشتی از شاخههای کوراوغلی استفاده میشود که بسیار رزمی است و توسط سورنا و دهل نواخته میشود.
شمال خراسان که در بر گیرندهی شهرهای بجنورد، اسفراین، شیروان، درگز و قوچان است از جمله مناطقی است که موسیقی در آن از انواع و اقسام مختلف، حضوری قابل تأمل دارد. در خراسان شمالی موسیقی ترکمنها با اقتباس از اشعار شاعر معروف ترکمن مختوم قلی اجرا میشود. بطور کلی موسیقی این خطه در قالب کردی و ترکی میباشد. از سازهای معروف موسیقی در خراسان شمالی میتوان : از کمانچه، سورنا، دوتار، دهل و نی نام برد .
بخش عمدهای از ساکنین شمال خراسان را مهاجرین کرد و ترک تشکیل میدهند، قسمتی از موسیقی شمال خراسان موسیقی کوهپایه است. کوهپایههای هزار مسجد، الله اکبر، دامنههای اتک و منطقهی لائین موسیقی کوهپایه توأم با فریاد است و در مقایسه باموسیقی جلگه قوی تر، رساتر و گاه تندتر است. در کنار موسیقی کوهپایه، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگهی قوچان، موسیقی جلگه معمولاً ملایمتر و درونیتر است، اگر به پایین و مرکز نزدیک شویم، به جلگهی نیشابور و سبزوار میرسیم که تقریباً حاشیه کویرند و موسیقیشان نیز ملایمتر شده، از نرمش بیشتری برخوردار است، در منطقهی لائین، بین کلات و درهگز و نیز دامنههای هزارمسجد، عرفان قوی بوده است، جعفرقلی، هروخان تیرگانی و هیمحمددرهگزی از عرفا و شعرای بزرگ این منطقه بودهاند، ابن غریب از شعرای قبل از قاجار است که دارای اشعاری عرفان ی است، شعرا و عرفای این منطقه گاه زبانهای فارسی، کردی، ترکی و عربی را برای انتقال مقاصد و احساسات خویش به کار میگرفتند. جعفرقلی شاید آخرین عارف و شاعر کرد شمال خراسان است که هنوز اشعاری هم سنگ شعرهای او سروده نشده است. 11 آهنگ به جعفر قلی منسوب است که خود جعفرقلی آنها را از کسان دیگری دریافته، اما به شیوهی خود در آورده است، از آنجا که کردهای شمال خراسان همواره ازمرزبانان قیور ایرانزمین بودهاند، پاسداری ازمرزوبوم در مقابل اقوام مهاجم، کشتارها، غارتها، اسارتها و آوارگیها از ویژگیهای این گونه زندگی بوده است و این ویژگی،تأثیر مستقیمی بر موسیقی این خطه گذاشته است:
لله مزار
آهنگی است که پس از غارت و کشتار و اسارت بر بالای مزار عزیزان از دست رفته خوانده میشده: الله مزار، وا چی روزگاره.... ؟
دو قرسه
پس از قتل عام و کشتار، مردهها را در وسط جمع میکردند و دور اجساد دور میزدند و مشغول ذکر میشدند و این مبدأ رقص و آهنگ دو قرسه بود.
انارکی
مربوط به لحظات پس ازهجوم بیگانگان و کشتار و انباشت اجساد است زنان دور اجساد جمع میشدند و نار میزدند و گریه میکردند.
هرای
فریاد کوهستان است و گویای زندگی پرحادثه و پرسوز وگداز و آوارگی مردم کرد است، به طور کلی، بسیاری از آهنگهایی که در شمال خراسان زمانی برای سوگ اجرا میشد، پس ازگذشت سالیان دراز، آرام آرام تغییر شخصیت داده، از آنها گاه به عنوان آهنگهای رقص نیز استفاده میشود، مثلاً آهنگ رشیدخان که ابتدا برای سوگ بوده، امروزه یک موسیقی شاد و برای رقص است موسیقی کردی شمال خراسان را موسیقی کرمانجی نامند. کلاً کرمانج شمالی، کردهای خراسان، آذربایجان غربی و ترکیه و شمال عراق و سوریه و کرمانج جنوبی به کردهای جنوب دریاچهی ارومیه و مهاباد و کردستان و کرمانشاهان و سلیمانیهی عراق گفته میشود که از نظر گویش با هم متفاوتند. تفاوت میان کرمانج شمالی و جنوبی در عرصهی موسیقی نیز مشهود است. به عنوان مثال میتوان به آهنگ لو اشاره کرد که از اصیلترین. باستانیترین نغمات ایرانی است و وجه تمایز کرمانج شمالی و جنوبی نیز هست. بدین معنی، کسی که بتواند لو بخواند میتواند از کرمانج شمالی باشد.
موسیقی کرمانج شمالی همچنین در جمهوری ترکمنستان که سابق به سرزمین خوارزم معروف بود و تا فبل از قرارداد 1299 جزء ایران محسوب میشد نیز وجود دارد (در دوران صفویه بخشی از اکراد را در خوارزم استقرار دادند). اشعار کردی اغلب به شکل هجایی است که تعداد هجاها میتواند از 8 هجا تا 16 هجا باشد.ترانههای عاشقانه بیشتر در قالبهای 8 هجایی است. آهنگ لو اغلب در برگیرندهی قالبهای 11 تا 16 هجایی است، نوازندگان شمال خراسان را میتوان به سه گروه اصلی تقسیم کرد که عبارتند از: عاشقها، بخشیها، لوطیها. به این سه گروه میتوان دو دستهی دیگر را نیز افزود که عبارتند از:نینوازان و لولو چیها.
1- عاشقها
عاشقها قدیمیترین و اصیلترین هنرمندان این منطقهاند.عاشقها نوازندگان سازهایی مثل سورنا، دهل، قشمه، کمانچه و دایرهاند و همچنین از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. تنها مردمی که در قدیم از پرداختن مالیات معاف بودهاند هنرمندان بودند. چه عاشق، بخشی یا لوطی. اما تنها گروههایی که حق انتقاد داشته، مجازات نمیشدند عاشقها و لوطیها بودند، عاشقها مجری توره هستند، توره به معنی تأتر و نمایشنامه است. در توره از خان انتقاد میشده. توره نمایشهای طنز آلود و انتقادی بوده همراه با موسیقی، متن نمایش به شکل محاوره ای اجرا میشده، نوازندگان در کناری مینشستند و موسیقی نقش فضا سازی را در طول نمایش به عهده داشته است. گاه ممکن بود درتوره بر حسب نیاز آواز نیز خوانده شود. گرچه خواندن آواز از وظایف عاشقها نیست و از جمله هنرهای بخشیها به شمار میرود.
2- بخشیها
بخشیها نوازندگان دوتار، آوازخوان و داستان سرا بودند، شهرهای بجنورد، شیروان و قوچان مراکز عمدهی بخشیهای شمال خراسان بوده است ( شهرهای اصلی و مراکز قدرت در شمال خراسان قدیم )روایات عامیانه در تعریف عنوان بخشی بر این باور است که بخشی کسی است که خداوند به او بخششی یاموهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنائی کردهاست، برطبق همین روایات، بخشی باید بتواند بخواند، بنوازد، شعر بگوید، داستان بسراید و ساز خویش را نیز بسازد، بدین ترتیب، هر نوازندهی دوتاری بخشی نیست و جدای از تسلط برساز، شخص باید از نظر دانش و شرایط درونی به مرحلهای برسد که عنوان بخشی را زیبندهی خود گرداند، البته در این زمینه استثناء نیز بوده است. مثلا ً استاد رحیم خان بخشی گرچه دارای صدایی نارسا بوده، اما به خاطر تسلط زیاد در ساز و نیز دانش او، باز از طرف مردم به عنوان بخشی معروف بوده است. رحیم خان بخشی در نقل داستانها بهجای آواز از بیان محاورهای استفاده میکرده است. انتخاب آهنگ و شعر از طرف بخشی، بستگی به تشخیص او از موقعیت مجلس دارد، بخشیها معمولاً در عروسیها و بطور کلی مجالس شاد مینواختند و در مراسم سوگواری رسم بر اجرای موسیقی توسط بخشیها نبوده است، در قدیم هر خان، بخشی خاص خود را داشت. یکی از هنرهای بخشیها داستانسرایی است، همراه با موسیقی دوتار، آواز، دکلمهی آواز و بیان محاورهای و نقلی، بخشی میتوانسته آهنگهای رقص را تا جایی که سازش اجازه میداده بنوازد، منتهی در اندرونی و در جمعی محترمانه و بسیار خودمانی.
3- لوطیها
لوطیها در حکم روابط عمومی یا پیام رسانان جامعه خود بودهاند. وسیلهی آنها یک دایره بوده است. آنها نیز مانند عاشقها حق انتقاد داشتند، لوطیها دائماً در حال سفر بودند و ناقلان اخبار و وقایع، وقایع و اخبار توسط آنان به صورت شعر در میآمد، آهنگین میشد و درهمه جا اجرا میشد بسته به محتوای شعر، لوطیها یکی از قالبهای موسیقی کردی را انتخاب میکردند، لوطیها نیز ممکن بود آهنگهای رقص را بخوانند یا بنوازنند، اما کارشان طبعاً به زیبایی کارعاشقها نبوده است. هم اکنون درشمال خراسان نسل لوطیها منقرض شده است و تنها یاد آنها زنده مانده است.
رقص
رقص در شمالخراسان شامل: یک قرسه، دو قرسه، شش قرسه، انارکی و... است که معمولاً موسیقی آنها توسط عاشقها با سورنا و دهل و قشمه و دایره و نیزکمانچ اجرا میشود، رقصها در شمال خراسان معمولاً دارای حالتی از رزماند – چوب بازی جای نیزه بازی و شمشیربازی قدیم را گرفته است، همچنین در مراسم کشتی از شاخههای کوراوغلی استفاده میشود که بسیار رزمی است و توسط سورنا و دهل نواخته میشود.